گفتگو با قاسم تنگسیرنژاد، کارگردان نمایش «مکبث»
حضور در جهانی که مکبثهای فراوانی در آن زیست میکنند
کارگردان نمایش «مکبث» میگوید: گروه ما پس از تجربه نمایش قبلیمان «ویتسک»، بر آن است تا تجربههای جدیدی با بازیگران جوان مبتنی بر بدن بازیگر و حرکت به دست آورد. خوب میدانیم این راه پر فراز و نشیب و درازی است که اکنون در ابتدای آنیم.
قاسم تنگسیرنژاد، کارگردان نمایش «مکبث» متولد 1366 و اهل دشتستان است. «مکبث» پس از حضور در بیست و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران، بخش مناطق توانست عناوینی چون تندیس طراحی لباس برای مهسا رهسپار، تقدیر طراحی نور برای علی کوزهگر ، تقدیر طراحی صحنه برای او و همسرش، مهسا رهسپار و نامزدی بهترین بازیگر مرد برای امین قجر را کسب کند.
پیشتر در آبان سال 1399 نمایش «مکبث»، در سی و دومین جشنواره استانی تئاتر فجر بوشهر روی صحنه رفته و موفق به کسب جوایز دوم کارگردانی و بهترین موسیقی از این جشنواره شده بود. تنگسیرنژاد با نمایش «ویتسک» که کارگردانی و طراحی حرکت آن را مشترکا با مهسا رهسپار انجام داده هم در چند جشنواره شرکت داشته است از جمله بیست و دومین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران در کرمان اسفند 97 و تهران اردیبهشت 98 و فستیوال هنرهای اجرایی هایفست ارمنستان اکتبر 2019 ایروان و فستیوال تئاتر جینجرفست روسیه 2021 که موفق به کسب جوایز بهترین کارگردانی و جایزه ویژه هیات داوران از جشنواره تئاتر دانشگاهی – بخش مناطق و جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره جینجرفست روسیه شده است. با تنگسیرنژاد در مورد نمایش «مکبث» و بیست و سومین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران گفتگو کردیم. با روحیه بالا و اشتیاق او برای کار تئاتر با همه دشواریهای پیش روی، به نظر میرسد در آینده نامش را زیاد خواهیم شنید.
چه شد که سراغ نمایشنامه «مکبث» رفتید؟ آیا بر اساس برنامه و طرحی از پیش فکر شده آن را انتخاب کردید؟
گروه ما پس از تجربه نمایش قبلیمان «ویتسک»، که اتفاقا در جشنواره تئاتر دانشگاهی بیستودوم نیز اجرا شد، بر آن است تا تجربههای جدیدی با بازیگران جوان بر پایه بدن بازیگر و حرکت به دست آورد. خوب میدانیم این راه پر فراز و نشیب و درازی است که اکنون در ابتدای آنیم.
این نمایش به کارگردانی مشترک من و خانم مهسا رهسپار کارگردانی شده است. من دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی در دانشگاه آزاد بوشهر هستم و خانم رهسپار نیز دانشجوی کارشناسی نمایش در این دانشگاه است.
ایده و ضرورت اجرای نمایش مکبث به روایتی که شما روی صحنه بردید، از کجا آمده؟ در مورد فرایند شکلگیری و قالب نهایی اجرای این نمایش برایمان بگویید.
در کتاب «سرنوشت بشر»، نوشته آندره مالرو، تروریستی به نام چِن یکی از هولناکترین جملات نوشتهشده در نیمه قرن بیستم را بر زبان میآورد: «مردی که هرگز کسی را نکشته، باکره است». ایده اجرای مکبث همین جمله هولناک بود. این ایده هولناک بسیاری از صاحبان قدرت در سرتاسر جهان است. جهانی که مکبثهای فراوانی در آن زیست میکنند و کسی از تاریخ پرتکرار آن عبرت نمیآموزد، بلکه مصرانه آن را تکرار میکند. به زعم یان کات «سرایت مرگ» در جهان کنونی امری اجتنابناپذیر است. صاحبان قدرت برای بقا دست به قتل میزنند. محصول این کنش کابوسی هولناک است که به همه سرایت میکند. این کابوس اجتماع انسانی را فرا گرفته و همه دچار کابوس کشتن یا کشته شدن میشوند. «مکبث» شکسپیر – شاهکاری که تا همیشه تاریخ تازه و معاصر است- بر مبنای بدن و حرکت معاصر طراحی و اجرا شده است. گروه ما در سه سال اخیر در حال سنجش امکانات دراماتیک بدن بازیگر برای رسیدن به روایتی تازه است.
با توجه به اینکه تجربه حضور در چندین دوره جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران را دارید، چه جایگاهی را برای تئاتر دانشگاهی قائل هستید؟
تئاتر دانشگاهی در ایران تئاتر قابل احترامی است. هنرمندان سرشناسی از این تئاتر سربرآوردهاند و در تئاتر حرفهای کشور تبدیل به هنرمندان شناختهشده و قابل اعتنایی شدند. بستری که تئاتر دانشگاهی میتواند برای تئاتر حرفهای بگستراند، بستری بسیار بزرگ و بارور از هنرمندان جسور و خلاق است. از دیدگاه من تئاتر دانشگاهی جایی است که هنرمندان جوان میتوانند بدون محافظهکاری - که در بسیاری موارد دست و پای تئاتر حرفهای را بسته – دست به خلق اثر بزنند. گواه این حرفهای من وجود هنرمندانی همچون رضا ثروتی، محمد مساوات، اشکان خیلنژاد، محمد عاقبتی و بسیاری دیگر است که همگی این افراد از تئاتر دانشگاهی سربرآوردهاند.
کاستیها و مشکلات این حوزه را در چه مواردی میدانید؟
آنچه تئاتر دانشگاهی را تهدید میکند، عدم توجه کافی از سوی مسئولان و دستاندرکاران این حوزه هست. جشنواره تئاتر دانشگاهی با آنکه جشنوارهای مهم و اساسی برای تئاتر کشور محسوب میشود اما کمترین حمایت مالی و معنوی از این جشنواره میشود. علیالخصوص هنرمندان دانشگاهی شهرستان که در شرایط بسیار تاسفباری کار میکنند و همواره مظلومانه آثارشان را ارائه میدهند. در روزگاری نهچنداندور، هنگامی که جشنواره تئاتر دانشجویی با دبیری افرادی مانند مرحوم سعید کشنفلاح برگزار میشد این جشنواره بسیار جدی و منظم برگزار میشد. در این روزگار باید از دانشجویان در این زمینه بیشتر حمایت کرد تا در سالهای آینده بتوانیم دستاوردهایش را ببینیم.
چقدر به خروجی تئاتر دانشگاهی ایران خوشبین هستید؟ به هر حال این حوزه تعریف و چارچوب خود را دارد و به نظر میرسد با ارائه راهکارهایی باید مسیر مرتبط و موثری را بین تئاتر حرفهای و تئاتر دانشگاهی ایجاد کرد. آیا صرف حضور نمایشها در جشنواره دانشگاهی کافی و مولد فایده و جریانساز خواهد بود؟
قطعا نمیتوان تئاتر دانشگاهی را تا این سطح پایین آورد. تئاتر دانشگاهی باید از حصار جشنواره و دیوارهای پلاتوی دانشگاهها خارج شده و به میان مخاطبان بیاید. دیده شود، نقد شود و جسارتهای نهفته در دل خود را با تئاتر حرفهای در میان بگذارد. پس تئاتر دانشگاهی نقطه درهمآمیزی تجربه استادان و جسارت دانشجویان است. اینها ویژگی تئاتر دانشگاهی است؛ جسارت، پیشنهادهای تازه برای اجرا، عدم وفاداری به تکنیکهای اجرایی تثبیتشده، خلاقیت و نوآوری و بیپولی است! ناگفته پیداست که همه این ویژگیها به همان اندازه که میتوانند شگفتیآفرین باشند در صورت لغزش، ممکن است فاجعهبار باشند.
و سخن پایانی...
حقیقتا روند تمرین در دوران کرونا، بازی کردن با جان خود و عزیزانمان بود. در شرایطی که هرگونه اجتماع انسانی مرگآفرین بود، ما با تمرین گروهی توانستیم ایثارگرانه مکبث را روی صحنه ببریم. در دورانی که همه کنار کشیدند و همه سالنها تعطیل بودند، ما تمرین میکردیم و این امید به آینده بسیار دراماتیک و شورانگیز بود.