مرضیه شریفی نویسنده حاضر در طرح نخل سرخ در گفتگو با ایران تئاتر:
«رستگاری در خط سیاه» در بستری از حقیقت شکل گرفته است
ایران تئاتر: مرضیه شریفی، نویسنده نمایشنامه «رستگاری در خط سیاه» که در قالب مجموعه نمایشنامه نخل سرخ انتشار یافته و به عنوان یک رویداد نمایشنامهنویسی توسط دفتر آموزش، پژوهش و انتشارات اداره کل تعریف و پیگیری و انجام شده است، زاده فلاورجان و ساکن اصفهان است و دکترای مشاوره خانواده دارد. او در «رستگاری در خط سیاه» از شهیدان محمد ابراهیم همت، احمد کاظمی، حسین خرازی و بهروز مرادی نوشته و البته از شهید حسن قجهای که از دلاورانی بود که پاره تن وطن، خرمشهر را از بیگانههای بعثی بازپس گرفتند و بر قله شرف و مردانگی ایستادند و راهآموز نسلهای بعد از خود شدند.
وقتی از او در مورد ارتباط رشته تحصیلی و حرفه مشاوره با نمایشنامهنویسی میپرسیم،میگوید:درواقع حرفه اصلی من مشاوره و تدریس در دانشگاه است. از کودکی و نوجوانی به نویسندگی علاقه داشتم و در برنامههای مناسبتی مدارس برای دوستانم نمایشنامههای کوتاه مینوشتم. ولی متاسفانه هیچ گاه فرصت و زمینه مهارتآموزی تخصصی و حرفهای دراین زمینه برایم مهیا نشدم و نتوانستم به طور جدی در این حوزه کار کنم.
او پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه در مقطع دکترا به طور اتفاقی با جشنواره نمایشنامهنویسی بادکنک طلایی(اصفهان)آشنا میشود و اولین اثرش را به این جشنواره ارسال میکند که جزو برگزیدگان جشنواره قرار میگیرد و سرآغازی میشود برای دنبال کردن جدیتر این رشته و شرکت در جشنوارههای مختلف. شریفی پس از آن در چندین جشنواره نمایشنامهنویسی کودک و نوجوان،جشنواره روح الله،جشنواره صنعت نفت و جشنواره سردار دلها شرکت کرده و حائز رتبه شده است. او در مورد حوزههای مورد علاقهاش برای نوشتن چنین میگوید:حوزههای مورد علاقه من کودک و حوزه مقاومت است و امیدوارم که بتوانم از آموختههایم در رشته مشاوره و روانشناسی در نگارش نمایشنامههایی کاربردی و مؤثر استفاده کنم که البته نیاز به مطالعه گسترده و مهارتآموزی دارد.
با او درباره نمایشنامه،چگونگی رسیدن به متن نهایی و آفریدن شخصیتهای متن و نوع تعامل با دفتر پژوهش،آموزش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی گفتگو کردهایم که در ادامه خواهید خواند.
نحوه معرفی و وصل شدن شما به پروژه نخل سرخ چگونه بود؟
من از طریق مشاهده فراخوان جشنواره در سایت ایران تئاتر در جریان پروژه قرار گرفتم و طرح اولیه را برای داوران ارسال نمودم که مورد موافقت قرار گرفت.
چطور سراغ یک رخداد و شخصیت تاریخی رفتید؟
من از مدتها پیش درباره سرداران و شهدای شاخص دفاع مقدس مطالعه و تحقیق داشتم. در زمان انتخاب شخصیت مورد نظر(شهید قجهای)مروری بر زندگی نامه دیگر سرداران فاتح خرمشهر مانند سردار حسین خرازی و سردار احمد کاظمی هم داشتم ولی با توجه به اینکه سردار قجهای به لحاظ رسانهای کمتر شناخته شده هستند و با توجه به نقش حساسی که ایشان در عملیات بازپسگیری خرمشهر داشتند،تصمیم گرفتم این شهید بزرگوار را موضوع نمایشنامهام قراردهم.
چه تغییراتی از اتود اولیه تا متن نهایی در نمایشنامه «رستگاری در خط سیاه» اتفاق افتاده؟
اتود اولیه تقریبا یک روایت خطی بود که با راهنمایی آقای اسدی چینش صحنهها تغییر کرد و روایت داستان به شکل رفت و بازگشتهای زمانی بین گذشته و حال درآمد. ازطرف دیگر به دلیل اینکه یکی از شخصیتهای اصلی نمایش از اهالی کردستان بود به پیشنهاد استاد برروی گویش و لهجه این کاراکتر بیشتر کار شد تا به واقعیت نزدیکتر شود.
از سیر و مراحل نوشتن و نیز نحوه تعامل با دفتر پژوهش و آموزش و انتشارات نمایش برایمان بگویید.
ارتباط من با دفتر ازطریق ارسال طرح و سپس نمایشنامه اولیه برای آقای دکتر اسدی و دریافت بازخوردهای اصلاحی و راهنمایی از طرف ایشان بود که در دو مرحله انجام گرفت و آقای دکتر در قالب فایلهای صوتی راهنماییهای بسیار ارزندهای برای من ارسال مینمودند.
برای نوشتن متن چقدر کار پژوهش انجام شد؟
به دلیل آشنایی قبلی من با سیره شهدا و مطالعه در مورد زندگی نامه ایشان،برای طرح اولیه حدود دو هفته کار پژوهشی انجام گرفت. پس از تأیید طرح دریک بازه زمانی گستردهتر مجددا به مطالعه کتابهای زندگی نامه و خاطرات شهید قجهای پرداختم،چون اصرار زیادی بر نشان دادن جلوههایی واقعی از شخصیت و سیره شهید قجهای به دور از خیال پردازی صرف داشتم و اینکه نمایشنامهام یک اثر کاملا تخیلی و صدر در صد ساخته ذهن نویسنده نباشد. درواقع کاراکترهای «کاوه» و «رزگار» که داستان نمایش را پیش میبرند به نوعی بازگوکننده حوادثی هستند که واقعا بر شهید قجهای گذشته و اگرچه داستان رزگار،پدرش و کاوه ساخته ذهن نویسنده است اما میتوان گفت در بستری از حقیقت شکل گرفته است.
از خروجی نهایی کار راضی هستید؟ نوشتن این متن برای شخص شما چه آوردهای داشته؟
با توجه به عدم اشنایی من با زبان کوردی در مرحله بازنگری نهایی سختی زیادی متحمل شدم و بارها به شهید قجهای متوسل شدم و عهد نمودم که حتما یک جلد از کتاب را شخصا به مادر بزرگوار ایشان تقدیم کنم. درنهایت باید بگویم از خروجی نهایی بسیار راضی هستم و احساس میکنم که عنایت شهید قجهای قطعا در مطلوبیت اثرم تأثیرگذار بوده است. این نمایشنامه برای من چیزی بیش از یک اثر است و به لحاظ عاطفی علقه زیادی نسبت به آن دارم. آشنایی عمیق من با شخصیت چند بعدی و عمیق شهید قجهای دستاوردی بود که امیدوارم بتوانم آن را حفظ کنم.
آیا مواردی هست که ناگزیر به پذیرفتن آنها در نگارش متن نهایی شده باشید؟
خیر. اصلاحات پیشنهاد شده از طرف آقای دکتر اسدی کاملا درجهت بهبود اثر بودند و همکاری با ایشان بسیار یاریدهنده من در نگارش این اثر بود.
و سخن پایانی؟
از انتشارات نمایش بابت فراهم آوردن فرصتی برای همکاری نویسندگان تازهکار با اساتید مجرب این رشته و نیز فراهم کردن بستری برای انتشار آثار آنان سپاسگزارم.