در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «گالیله» عرضه شده در تلویزیون تئاتر ایران

ستاره‌شناسی که قهرمان نبود

ایران تئاتر – سید رضا حسینی: نمایش «گالیله» به کارگردانی فرهاد مهندس پور یکی از جدید‌ترین آثاری است که به تازگی امکان تماشای آن از طریق پلتفرم تلویزیون تئاتر ایران فراهم شده و در بخش «تراژدی» این پلتفرم در میان سایر آثار نمایشی مشابه قابل یافتن است.

نمایش گالیله نخستین بار در مهر ماه و آبان ماه سال ۱۳۷۲ خورشیدی به روی صحنه رفت و در تالار مولوی تهران اجرا شد. به بیان دیگر عوامل تولید نمایش گالیله ۲۸ سال قبل در چنین روزهایی نخستین حضور این نمایش بر صحنه تئاتر ایران را رقم زدند. در این نمایش بازیگرانی ایفای نقش کرده‌اند که در آن زمان کم و بیش ناشناخته و در ابتدای راه بودند، اما اکنون بیش از گذشته شناخته می‌شوند و برخی از آنها به نام‌های آشنا در حوزه تئاتر و حتی سایر عرصه‌های هنری نظیر سینما یا تلویزیون تبدیل شده‌اند.

فرهاد مهندس‌‌ پور کارگردان نمایش  به عنوان یک کارگردان نوگرا شناخته می‌شد. او اکنون مدت‌ها است در عرصه تئاتر فعالیتی روی صحنه نداشته و کناره‌گیری از کار تولید و اجرای نمایش را ترجیح داده است  با عرضه سه نمایش گالیله، مکبت و دیر راهبان در تلویزیون تئاتر ایران به شکل مجازی به صحنه باز گشت .

 مهندس‌ پور حدود یک سال پیش از کارگردانی نمایش گالیله یعنی در سال ۱۳۷۱ خورشیدی موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس شد. او پیش از آن در سال ۱۳۶۸ خورشیدی مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی را از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت کرده بود.

از میان این بازیگران می‌توان به محمد یعقوبی اشاره کرد که اکنون بیشتر به عنوان نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر شناخته می‌شود؛ همچنین مرضیه وفامهر که نمایش گالیله یکی از نخستین آثاری بود که در آن به ایفای نقش پرداخت و پس از این اثر به تدریج جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر حرفه‌ای در تئاتر ایران تثبیت کرد. علاوه بر آن او فعالیت در قامت کارگردان تئاتر را نیز تجربه نموده و در سینما نیز هم در قامت بازیگر و هم در قامت کارگردان و دستیار کارگردان ظاهر شده است. سایر بازیگران نمایش گالیله نیز از چنین خصلتی برخوردارند و بعد از حضور در این اثر نمایشی عرصه‌های مختلفی را آزمودند.

نمایش گالیله یک تئاتر دانشجویی است که به همت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تهران، مرکز تئاتر تجربی دانشجویان دانشکده هنرهای زیبا و کانون نمایش دانشگاهیان کشور طراحی و اجرا شد. نسخه موجود از نمایش گالیله در پلتفرم تلویزیون تئاتر ایران از روی نخستین اجرای این اثر، که در مهر ماه سال ۱۳۷۲ خورشیدی به روی صحنه رفت، ضبط شده است. با این توضیح به سراغ معرفی نمایش گالیله می‌رویم.

 

روزگار گالیله در جمهوری ونیز

نمایش گالیله بر اساس نمایشنامه «زندگی گالیله» نوشته «برتولت برشت» ساخته شده است. گالیلئو گالیله (گالیلای) دانشمند ۴۶ ساله ایتالیایی همراه با دختر جوانش ویرجینیا، خدمتکار خود خانم سارتی و پسر او آندره‌آ سارتی (که شاگرد بااستعداد و وفادار گالیله به شمار می‌رود) در جمهوری ونیز ساکن است و از زندگی خود رضایت چندانی ندارد. گالیله به خورد و خوراک و پژوهش‌های علمی در زمینه فیزیک و ستاره‌شناسی اهمیت فراوان می‌دهد و از همین رو پانصد سکه‌ای که به عنوان دستمزد ماهیانه از دانشگاه دریافت می‌کند کفاف مخارج زندگی او را نمی‌دهد. او مایل نیست برای گذران زندگی شاگرد خصوصی قبول کند و وقت خود را برای آموزش علوم و مباحث قدیمی و تاریخ مصرف گذشته به آنها هدر بدهد. در واقع او بیشتر ترجیح می‌دهد کل اوقات روزانه را صرف مطالعه و پژوهش برای اثبات نظریات علمی خود کند؛ نظریاتی که شباهت فراوانی به فرضیه‌های کوپرنیک در مورد ثابت نبودن زمین و چرخش آن به دور خورشید دارد و مورد قبول کلیسا و دادگاه تفتیش عقاید نیست. با این حال از آنجا که گالیله به نوشیدن شیر صبحگاهی اهمیت فراوانی می‌دهد و شیرفروش دیگر حاضر به نسیه‌ دادن شیر نیست، تصمیم می‌گیرد لودویکو مارسیلی که جوان ثروتمندی به شمار می‌رود را به عنوان شاگرد خصوصی بپذیرد تا بخشی از مخارج روزانه زندگی خود را تامین کند. او از لودوویکو می‌شنود که در هلند به کمک دو عدسی محدب و مقعر دوربینی اختراع کرده‌اند که می‌توان فواصل دور را به خوبی با آن رصد کرد. گالیله با استفاده از توضیحات لودویکو همان دوربین را طراحی می‌کند و آن را به عنوان اختراع خود به دانشگاه و صاحب‌منصبان جمهوری ونیز ارائه می‌دهد تا آنها را مجاب می‌نماید که حقوق او در دانشگاه را افزایش دهند. پس از مدتی شخصی به نام پریولی که بازرس عالی دانشگاه در پادوا است از اصل موضوع دوربین آگاه می‌شود به شماتت گالیله می‌پردازد. پس از آن گالیله تصمیم می‌گیرد به دربار فلورانس برود و تحت حمایت خاندان مدیچی قرار بگیرد تا با فراغت بال و بدون بیم داشتن از تامین مخارج زندگی به پژوهش‌های علمی بپردازد.

 

روزگار گالیله در فلورانس

ساگردو دوست گالیله او را از رفتن به دربار مدیچی برحذر می‌دارد و به او هشدار می‌دهد که فلورانس برخلاف جمهوری ونیز به شدت تحت تاثیر نفوذ کلیسا و دادگاه تفتیش عقاید قرار دارد و حکمران مدیچی هرگز از او در برابر افراد متحجر حمایت نخواهد کرد. با این حال گالیله بسیار به نتایج فعالیت‌های علمی خود خوشبین است و اعتقاد دارد اگر نظریاتش را به کمک تلسکوپی که طراحی کرده اثبات کند حتی کلیسا نیز آن را خواهد پذیرفت. با این حال برخلاف انتظار گالیله دادگاه تفتیش عقاید با وجود دلیل و برهان علمی نظریات او را نمی‌پذیرد و او را تشویق به سکوت می‌کند. گالیله نیز این کار را انجام می‌دهد و از ترویج نظریات خود در مورد حرکت زمین به دور خورشید دست می‌کشد؛ با این حال در خفا و بین شاگردانش همچنان بر عقاید خود پافشاری می‌ورزد. پس از مرگ پاپ کاردینال‌ باربرینی که چندان با علم ستاره‌شناسی و ریاضیات بیگانه نیست جای او را می‌گیرد. گالیله که قبلاً با او در مجلس مجللی آشنا شده بسیار به آینده خوشبین است و اعتقاد دارد باربرینی سیاست متفاوتی نسبت به پاپ سابق اتخاذ خواهد کرد. از همین رو تصمیم می‌گیرد بار دیگر نظریات علمی خود را مطرح کند. اما پاپ جدید نیز از گالیله حمایت نمی‌کند و دادگاه تفتیش عقاید بار دیگر او را فرا می‌خواند. دادگاه مذکور گالیله را به شکنجه تهدید می‌کند و او نیز از بیم جان منکر نظریات خود می‌شود و توبه‌نامه‌ای که در اختیارش گذاشته‌اند را امضا می‌کند. این امر موجب ناامیدی شاگردان گالیله می‌شود و تمام آنها از جمله آندره‌آ سارتی از گرد او پراکنده می‌گردند. سال‌ها بعد هنگامی که گالیله به سن هفتاد و هشت سالگی رسیده است آندره‌آ برای خداحافظی با او به حوالی فلورانس می‌رود. او اکنون مرد میانسالی است که قصد دارد به منظور انجام پژوهش‌های علمی ایتالیا را به مقصد هلند ترک کند. گالیله که بینایی خود را تقریبا از دست داده است در دهکد‌ه‌ای واقع در حومه فلورانس با دختر چهل ساله خود ویرجینیا تحت نظر یک کشیش که نماینده دادگاه تفتیش عقاید است و آنها را زیر نظر دارد، روزگار می‌گذراند. در گفتگویی که میان آن دو در می‌گیرد گالیله فاش می‌کند در طول این مدت به طور پنهانی مشغول نوشتن کتاب مباحثات در مورد فیزیک و بحث حرکت بوده است. آندره‌آ که با شنیدن سخنان استاد سابق خود بار دیگر به او علاقه‌مند شده و از طرز برخورد سابق خود با گالیله پشیمان است، از او می‌خواهد کتاب را برای انتقال به هلند و تکثیر کردن در اختیارش بگذارد. گالیله درخواست او را می‌پذیرد و برای همیشه با شاگرد سابق خود وداع می‌کند.

 

وفادار به نمایشنامه برتولت برشت

مدت زمان اجرای نمایش گالیله بیش از میزان رایج این روزها است و بیش از ۱۴۰ دقیقه به درازا می انجامد. در حال حاضر کمتر نمایش ایرانی را می‌توان یافت که طول آن بیش از ۹۰ دقیقه باشد و اکثر آثار نمایشی این روزها در مدت زمانی کمتر از یک ساعت ساخته می‌شوند. با این حال نمایش گالیله به دلیل بهره‌مندی از نمایشنامه قدرتمند و بازی خوب بازیگران کشدار و ملال‌آور جلوه نمی‌کند و قادر است از ابتدا تا انتها تماشاچی را با خود همراه سازد.

همان گونه که اشاره شد نمایش گالیله بر اساس نمایشنامه زندگی گالیله نوشته برتولت برشت ساخته شده است. نمایشنامه مذکور از ۱۵ پرده تشکیل شده که ۳ پرده آن در نمایش گالیله حذف شده است. به عنوان نمونه می‌توان به پرده پانزدهم و پایانی نمایشنامه زندگی گالیله اشاره کرد که در نمایش گالیله اثری از آن نیست. در این بخش از نمایشنامه آندره‌آ سارتی همراه با کتاب مباحثات استاد سابق خود گالیله در حال عبور از مرز ایتالیا است تا بتواند آن را چاپ و تکثیر کند. در نمایش گالیله با صرف نظر از این بخش به خداحافظی آندره‌آ و گالیله در پرده چهاردهم سر میز شام بسنده شده است. پرده چهاردهم را می توان یکی از بخش‌های تاثیرگذار نمایشنامه برتولت برشت لقب داد و در مجموع پایان خوبی برای نمایش گالیله به شمار می‌رود.

علاوه بر بخش‌های حذف شده از نمایشنامه زندگی گالیله سایر بخش‌های این اثر نیز تا حد امکان در نمایش گالیله فشرده و خلاصه شده‌اند تا مدت زمان اجرای نمایش کوتاه‌تر شود. در غیر این صورت شاید مدت زمان اجرای این اثر بر روی صحنه به بیش از سه ساعت می‌رسید. در مجموع بخش‌های حذف شده از نمایشنامه زندگی گالیله لطمه‌ای به اصل ماجرا نزده و کارگردان این اثر نمایشی در حد بضاعت خود به نمایشنامه برتولت برشت وفادار بوده است. البته در نمایش گالیله تفاوت‌هایی نیز نسبت به نمایشنامه اصلی مشاهده می‌شود که از نظر کمیت چندان پرشمار نیستند. به عنوان مثال صحنه کارناوال در نمایش گالیله به گونه‌ای است که احساس می‌شود برگزار کنندگان آن در حال هجو گالیله و نظریات علمی او هستند. این در حالی است که در نمایشنامه زندگی گالیله چنین حسی وجود ندارد و برگزار کنندگان کارناوال به طور آشکار مخالفان گالیله و حامیان دادگاه تفتیش عقاید را هجو می‌کنند و در این کار تا آنجا پیش می‌روند که گالیله مجبور می‌شود کار آنها را نقد و نکوهش کند تا بلکه از توبیخ قشر متحجر و تندرو مصون بماند.

 

پرهیز از از قهرمان‌سازی و اسطوره‌پردازی

برتولت برشت در نمایشنامه زندگی گالیله تنها به اقتباس از ماجراهای زندگی این دانشمند سرشناس ایتالیایی پرداخته و زندگی او را مو به مو بر اساس واقعیت شرح نداده است. برای نمونه می‌توان به پسر گالیله اشاره کرد که در روزهای کهنسالی حکم عصای دست او را داشت و در کنار پدر می‌زیست؛ فردی که در اقتباس نمایشی برتولت برشت از زندگی این دانشمند ایتالیایی کاملا غایب است. گالیله از زندگی مشترک با شریک زندگی خود علاوه بر پسر وفادارش صاحب دو دختر نیز شده بود که آنها نیز در نمایشنامه برتولت برشت حضور ندارند. در نمایشنامه زندگی گالیله جای فرزندان واقعی او را تک دختری خیالی به نام ویرجینیا گرفته است که میانه چندانی با افکار و عقاید پدرش ندارد، اما تا پایان عمر گالیله در کنار او می‌ماند.

برتولت برشت در نمایشنامه خود از به تصویر کشیدن گالیله در قامت یک قهرمان پرهیز کرده است و او را با تمام نقاط قوت و ضعف یک انسان به تماشاچی معرفی می‌کند. گالیله در نمایشنامه او پژوهشگری هوشمند، نکته‌سنج و توانمند به تصویر کشیده شده است که تمام عمر خود را صرف مطالعه، نوشتن و اثبات نظریات خود می‌کند و حتی شیوع بیماری مهلک طاعون نیز نمی‌تواند مانع از کسب دانش توسط او شود. گالیله در امر مطالعه و ثبت دانش خود تا آنجا پیش می‌رود که در روزهای پایانی عمر سوی دیدگانش را از دست می‌دهد. او در عین حال از دید برتولت برشت مردی شکم‌پرست و محافظه‌کار به تصویر کشیده شده است که به محض دیدن آلات و ابزار شکنجه بلافاصله تسلیم تحجر می‌شود و با امضا کردن توبه‌نامه دادگاه تفتیش عقاید شاگردان خود و در راس آنها آندره‌آ سارتی را غمگین و ناامید می‌کند. گالیله در آخرین ملاقات با آندره‌آ نزد او اعتراف می‌کند که بخش مهمی از عمر خود را در راه خدمت به صاحبان زر و زور هدر داده و این در حالی است که با اندکی پایمردی می‌توانست سرمنشاء ایجاد تحولات بزرگتری در ایتالیا و جهان باشد.

آندره‌آ هنگام وداع با استاد خود قصد دارد سستی او را ببخشد و از او یک قهرمان بسازد، اما گالیله شاگرد سابقش را از انجام این کار باز می‌دارد. آندره‌آ تصمیم استاد خود را این گونه تفسیر می‌کند که شما در دادگاه تفتیش عقاید ادعای درستی که در مورد گردش زمین به دور خورشید داشتید را پس گرفتید و توبه کردید تا بتوانید در خفا و به دور از هیاهو نوشتن کتاب مباحثات را به پایان برسانید. اما گالیله اعتراف می‌کند که توبه او در دادگاه تفتیش عقاید تنها به دلیل ترس از شکنجه بوده و هیچ هدف و نیت دیگری پشت این تصمیم قرار نداشته است.

 

مردم واقعی نیاز به قهرمان ندارند

گالیله در عین اینکه توان و پشتکار قابل توجهی در کشف مسائل علمی دارد، در اکتشاف مسائلی که مربوط به روابط انسانی است کاملا خام و بی‌تجربه‌ جلوه می‌کند. او با خوش‌خیالی و خوش‌باوری هشدارهای دوست نزدیک خود ساگردو در مورد اقامت در فلورانس را نادیده می‌گیرد و صاحبان قدرت را انسان‌های منطقی و اهل تعامل می‌پندارد. خوش‌بینی کودکانه او در مورد افرادی نظیر کاردینال باربرینی تا اندازه‌ای است که وقتی ریخته‌گری به نام وانی، که از هواداران سرسخت گالیله است، او را پیش از توبه در دادگاه می‌بیند به او می‌گوید: «به نظر می‌رسد شما دوستان و دشمنانتان را به درستی نمی‌شناسید.»

در مجموع می‌توان نمود پرهیز برتولت برشت از قهرمان‌‌سازی و اسطوره‌پردازی در نمایشنامه زندگی گالیله را در مشهورترین دیالوگ این اثر نمایشی مشاهده کرد. پس از خوانده شدن توبه‌نامه گالیله برای مردم آندره‌آ سارتی که از این اتفاق بسیار ناراحت و پریشان شده است نومیدانه فریاد می‌زند: «بدبخت مردمی که قهرمان ندارند.» اما گالیله که سخن او را شنیده است با خونسردی پاسخ می‌دهد: «بدبخت مردمی که نیاز به قهرمان دارند.»

به طور کل نمایشنامه زندگی گالیله الگوی مناسبی برای نمایشنامه‌نویسان ایرانی به منظور خلق آثار نمایشی در مورد مشاهیر و بزرگان ایران به دور از قهرمان‌سازی و اسطوره‌پردازی و غلتیدن به دام کلیشه و شعارهای رایج است. در نمایش گالیله تصویری باورپذیر از یک دانشمند پرآوازه ارائه شده است و اثری از شعار به چشم نمی‌خورد. در واقع هر گاه شاگردان گالیله در پی شعار دادن بر می‌آیند، او گفته‌هایشان را اصلاح می‌کند و آنها را به سمت واقع‌بینی و منطق رهنمون می‌سازد.

 

ایجاد فاصله بین بازیگر و نقش

اجرای نمایش گالیله با تکنیک فاصله‌گذاری همراه است که تکنیکی آشنا برای اهالی تئاتر ایران به شمار می‌رود؛ چرا که در تعزیه نیز از آن استفاده فراوانی می‌شود. با استفاده از این تکنیک بازیگران هنگام اجرای نمایش گالیله گاه از جلد خود بیرون می‌آیند و بر این موضوع تاکید می‌کنند که از شخصیت‌های نمایشی کاملا جدا بوده و تنها ایفاگر نقش آنها بر روی صحنه‌اند.

در ابتدای نمایش گالیله فردی که به عنوان کارگردان معرفی می‌شود بازیگران را فرا می‌خواند و آنها را به اجرای تئاتر دعوت می‌کند. چنین فاصله‌گذاری‌هایی تا پایان اجرای این نمایش بارها انجام می‌گیرد تا به تماشاچی تاکید شود که در حال مشاهده نمایشی در مورد گالیله است و افراد حاضر بر صحنه تنها ایفاگر نقش او و سایر شخصیت‌های حاضر درنمایشنامه‌ هستند.

چنین خصلتی با ذات تجربی اجرای این نمایش همخوانی قابل توجهی دارد و همسو با ساختار یک تئاتر دانشجویی غیر کلاسیک است. از سوی دیگر درونمایه نمایش گالیله نیز تماشاچی را به قضاوت در مورد شخصیت‌ها به خصوص شخصیت اصلی یعنی گالیله وا می‌دارد. بنابراین بیننده باید بدون توجه به ویژگی‌های بازیگر هر نقش تنها به داوری نقشی که او ایفا می‌کند، بپردازد. وجود فاصله‌گذاری در نمایش گالیله شاید بتواند کمک حال او در این زمینه باشد.

 

ظاهر ساده صحنه و بازیگران

نوع طراحی صحنه و لباس نمایش گالیله نیز تا حدی از تکنیک اجرای این اثر تبعیت می‌کند و از برخی جهات به اجرای تعزیه شباهت دارد. در نمایش گالیله نیز مانند تعزیه شاهد وجود دکور چشمگیر نیستیم و غیر از بازیگرانی که روی صحنه حضور دارند، سایر اجزای مهم صحنه را ابزار و آلاتی تشکیل می‌دهند که وجودشان برای اجرای برخی از بخش‌های نمایش ضروری است.

این ویژگی در مورد لباس بازیگران نمایش گالیله نیز صادق است. اکثر بازیگران این اثر، چه مرد و چه زن، لباس سیاه رنگی بر تن دارند که وجود یک شال رنگین آنها را از سایرین متمایز می‌سازد. این امر سوای آنکه همسو با شیوه اجرای نمایش گالیله باشد، از دانشجویی بودن ماهیت این تئاتر ناشی می‌شود. در واقع به نظر می‌رسد که عوامل تولید نمایش گالیله بودجه کافی برای طراحی صحنه و لباس در اختیار نداشته‌اند و همین امر موجب اجرای این اثر نمایشی در قالب یک تئاتر تجربی دانشجویی شده است.

با این حال بازیگران نمایش گالیله با وجود لباس و گریم ساده‌ای که دارند توانسته‌اند به خوبی از پس ایفای نقش‌های خود بر آیند. مسلما شخصیت کلیدی این نمایش گالیله است که ایفاگر نقش او نیز حضور قدرتمند و گیرایی بر روی صحنه دارد. سایر بازیگران نیز عملکرد خوبی از خود به نمایش گذاشته‌اند.

 

مشاهده نمایش گالیله و نقدها و تحلیل‌های مربوط به آن

در صورت داشتن تمایل برای مشاهده این نمایش تجربی می‌توانید به صفحه اختصاصی نمایش گالیله در تلویزیون تئاتر ایران مراجعه کنید و به تماشای آن بنشینید. در صفحه اختصاصی نمایش گالیله علاوه بر این تئاتر دانشجویی نقدهای مربوط به آن نیز قابل مشاهده و مطالعه است. این نقدها در کنار مصاحبه‌هایی که با کارگردان این نمایش یعنی فرهاد مهندس‌ پور انجام شده در همان زمان اجرای نمایش گالیله در تالار مولوی یعنی پاییز سال ۱۳۷۲ خورشیدی تهیه گردیده است. برای مطالعه این مطالب می‌توانید به بخش «نمایش گالیله در مطبوعات – نقدها و گفتگوها» مراجعه کنید. مشاهده آرشیو نقدها و مطالب مربوط به نمایش گالیله کاملا رایگان است و می‌تواند بازتاب دهنده حال و هوای فضای تئاتر کشور در ابتدای دهه هفتاد خورشیدی باشد؛ فضایی که به نظر نمی‌رسد نسبت به امروز تغییر چندانی کرده باشد.

قرار گرفتن نقدها و تحلیل‌های نمایش گالیله در کنار فیلم اجرای این نمایش در تلویزیون تئاتر ایران در راستای آرشیوسازی تئاتر ایران توسط این پلتفرم نمایشی صورت گرفته است. آرشیوسازی تئاتر ایران و در دسترس قرار دادن آثار نمایشی قدیمی و جدید کشور همراه با اطلاعات مهم مربوط به آنها برای عموم یکی از اهداف مهمی است که دست‌اندرکاران تلویزیون تئاتر ایران آن را دنبال می‌کنند و در پی تکمیل تدریجی آن در طول ماه‌ها و سال‌های پیش رو هستند.

 

عوامل تولید نمایش گالیله

نویسنده: برتولت برشت

طراح و کارگردان: فرهاد مهندس پور

مترجم: عبدالرحیم احمدی

بازیگران: هوشنگ هیهاوند، داریوش موفق، فخری محذوف، سیاوش ستاری، محمد یعقوبی، محمود عمادپور، مرضیه وفامهر، احمد نوری، آبتین آذین، وحید فارسی، کرامت رودساز

دستیار کارگردان: عبدالحسین مرتضوی

منشی صحنه: گلچهر دامغانی

تهیه بروشور: فریبرز کامکاری




مطالب مرتبط

در سالروز درگذشت هنرمند پیشکسوت سیاه‌بازی

نمایش «شاماران» به سعدی افشار تقدیم شد
در سالروز درگذشت هنرمند پیشکسوت سیاه‌بازی

نمایش «شاماران» به سعدی افشار تقدیم شد

اجرای پنج شنبه شب نمایش «شاماران» که مصادف با 30 اردیبهشت سالگرد درگذشت زنده یاد سعدی افشار بود، به این هنرمند تقدیم شد و محمدرضا خاکی در حاشیه این اجرا، نمایش امروز کشور را وامدار هنرمندانی چون سعدی افشار دانست.

|

در نشست خبری نمایش «روال عادی» مطرح شد

مجید مجیدی: وظیفه ماست که از تئاتر حمایت کنیم
در نشست خبری نمایش «روال عادی» مطرح شد

مجید مجیدی: وظیفه ماست که از تئاتر حمایت کنیم

مجید مجیدی کارگردان مطرح سینما در مراسم رونمایی از پوستر و نشست خبری نمایش «روال عادی» گفت وظیفه ما این است که از تئاتر حمایت کنیم. ما به تئاتر مدیون هستیم و حمایت امروز ما از تئاتر به نوعی خمس و زکاتی است که باید پرداخته شود. ما در دهه ۶۰ از تئاتر کوچ کردیم و به سینما رفتیم.

|

«عطر آدم»؛ تلفیقی از تئاتر، اکتیویسم، تراپی

«عطر آدم»؛ تلفیقی از تئاتر، اکتیویسم، تراپی

آرمان طیران*: «سرود-نمایش عطر آدم» با طراحی و هدایت حضورِ طیف مختلف کُنشگرانش (تماشاگر-بازیگران) با نگرش‌ها و نظرگاه‌های انتقادی و تجربیات زیسته گوناگون‌شان با نزدیک شدن به الگو و رهیافت ...

|

نگاهی به نمایش «مجلس بلبشو جور کردن»

تصنیف‌خوانی مجالس زنانه در قالب نمایش ایرانی
نگاهی به نمایش «مجلس بلبشو جور کردن»

تصنیف‌خوانی مجالس زنانه در قالب نمایش ایرانی

سیدعلی تدین‌صدوقی: نمایش «مجلس بلبشو جور کردن»، همان‌طور که از نامش به ذهن متبادر می‌شود، خود در ورطه بلبشویی به لحاظ متن و اجرا به‌نوعی سردرگمی و تکرار افتاده است. به دیگر سخن نمی‌توان ...

|

فراخوان اجرا در تماشاخانه‌های مهر و ماه حوزه هنری منتشر شد

فراخوان اجرا در تماشاخانه‌های مهر و ماه حوزه هنری منتشر شد

مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری فراخوان اجرای نمایش در تماشاخانه‌های مهر و ماه خود را در راستای اهداف و سیاست‌های خود و به‌منظور انتخاب آثار نمایشی شایسته‌ برای اجرا در سال 1403 از گروه‌ها و کارگردانان فعال، اساتید دانشگاه، دانشجویان تئاتر و جوانان خلاق دعوت کرد.

|

گفت‌وگو با کاظم نظری، مدیرکل هنر‌های نمایشی

از عملکرد شورای ارزشیابی و نظارت تا پای کار بودن مدیران تئاتری
گفت‌وگو با کاظم نظری، مدیرکل هنر‌های نمایشی

از عملکرد شورای ارزشیابی و نظارت تا پای کار بودن مدیران تئاتری

کاظم نظری با اشاره به عملکرد مثبت شورای ارزشیابی و نظارت بر نمایش و نبود نگاه شخصی و سلیقه‌ای در بررسی آثار، از پای کار بودن همه مدیران تئاتری سخن گفت.

|

نظرات کاربران