در حال بارگذاری ...
گفت و گو با نصرا... قادری چهره برگزیده هنر انقلاب

مستاجران خانه دایی یوسف می‌خواهند ما را قربانی کنند

نصرالله قادری نمایشنامه‌نویس است. کارگردان و منتقد تئاتر است. رمان‌نویس است. اما بیشتر از همه اینها یک معلم خوب است.او با چهار دهه فعالیت مستمر در تئاتر حرفه‌ای ایران یکی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های تئاتر است.

به گزارش ایران تئاتر  این روزها علاوه بر همه فعالیت‌های دیگرش رمان هم نوشته است. به مجموعه‌ی کارها و فعالیت‌هایش که نگاه می‌کنیم آثار متنوعی در میان‌شان دیده می‌شود.«هرا» را نوشته و کارگردانی کرده است. کوچه‌ عاشقی و کریستال تاور را دارد. درباره عاشورا نوشته و کارگردانی کرده است. نمایشنامه‌ای مثل صوفیای من را هم دارد اما برخی از مهمترین آثارش نوشته‌های مذهبی او کارهای اخیرش درباره چهره‌های شناخته شده‌ی معاصر ایران مثل شهید بهشتی هستند.

برای همین است که بعد از چهار دهه فعالیت موثر و مستمر در تئاتر پس از انقلاب می‌تواند به یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های هنری کشور تبدیل شده است. او در مورد جریان شناسی حوزه تئاتر می گوید : «مستاجران خانه دایی یوسف می‌خواهند ما را قربانی کنند» . گفت و گوی پیش رو به بهانه‌ی انتخاب او به عنوان چهره برگزیده هنر انقلاب و توسط روزنامه جام جم انجام شده . با توجه به صراحت کلام قادرید در این گپ و گفت ، بازخوانی آن در این روزهاخالی از لطف نیست .

آقای قادری برای شروع صحبت از همان موضوعی که به‌خاطرش با شما به گفتگو نشسته‌ایم آغاز کنیم. خودتان به عنوان یک هنرمند از کارهایتان درباره انقلاب و موضوعات انقلابی بگویید؟

اولین کارم با موضوع انقلاب را سال ۵۸ با عنوان اسم شب اجرا کردم که در تالار فرهنگ سمنان به‌روی صحنه رفت. بعدش قابیل که آن را هم در سمنان در همان تالار فرهنگ و کاخ جوانان اجرا کردم. بعدها که به تهران آمدم در تهران گلی برای هیوا، محرمانه و غم عشق را کار کردم که مستقیماً به مسائل انقلاب می‌پردازد.

شما تاکنون آثاری را هم براساس زندگی افراد انقلابی نوشته‌اید. کمی در مورد آنها صحبت کنید، هرکدام را چطور نوشتید و چرا تصمیم به نوشتن آنها گرفتید؟

در زمینه زندگی اشخاص، زندگی شهید شاه آبادی را نوشتم که یک رمان است به نام مرغ غریب عشق؛ زندگی رضا سنگی را نوشتم، عاشیق رضای عاشق و غلامرضا کشتگار را نوشتمگ صفر عاشقی و نمایشنامه‌ی زندگی شهید همت را با عنوان مجنون لیلی و لیلی مجنون نوشتم. در این گستره فکر می‌کنم که آثار بیشتری دارم که برخی نمایشنامه و برخی از آنها رمان و داستان هستند.

البته رمان شهید شاه‌آبادی را آقای دکتر شاه‌آبادی به من سفارش دادند، بقیه کارها را خودم انتخاب کردم. اساساً تا خودم با آن شخصیت ارتباط برقرار نکنم و خودم موضوع را دوست نداشته باشم دست به نوشتن هیچ اثری نخواهم زد. بقیه این آثار را با تصمیم و اراده و علاقه خودم نوشته‌ام و حتی تا بعد از چاپ هم خانواده این شخصیت‌ها از نوشته شدن چنین نمایشنامه‌ها یا رمان‌هایی خبر نداشتند و بعدا مطلع شدند. من اساسا براساس نقطه‌ی شروع وضعیت می‌نویسم؛ یعنی مطلقا با امر ناخودآگاه تصمیم نمی‌گیرم که بنویسم. با نقطه شروع، موضوع سوژه باید خودش بیاید و نمی‌دانم در آن لحظه که نقطه‌ی شروع است چه اتفاقی می‌افتد. بعد از آن البته همنشینی عقل و احساس است؛ ولی در آن لحظه که نقطه‌ی شروع را می‌گذارم، کار نوشتن فعالیتی کاملا ناخودآگاه و الهامی است. البته پیش از شروع به نوشتن به طور مفصل درباره‌ی سوژه تحقیق می‌کنم. به سوژه‌ام فکر می‌کنم و جهانش را در ذهنم گسترش می‌دهم بعد می‌روم سراغ نقطه‌ی شروع.

وقتی درباره‌ هنر انقلاب صحبت می‌کنیم شاید برای خیلی‌ها این تقسیم‌بندی معنای خاصی نداشته باشد. شاید تعریفی درستی از آن نداشته باشیم. شما چه نظری در این رابطه دارید؟ به‌نظر شما هنر انقلاب چه ویژگی‌هایی دارد؟

هنر انقلاب در سطح جهان یک معنی و در کشور ما یک معنی دیگر دارد. درواقع گستره‌ مفهوم هنر انقلاب در ایران تا‌اندازه‌ای متفاوت است. این مفهوم در هنر انقلاب ما یعنی تدوین اندیشه‌های مستضعفین علیه مستکبران و یا ستم‌کشیدگان برعلیه ستم‌کنندگان برای رسیدن به آزادی. ضمن اینکه در دنیای امروز ما علاوه‌بر این مفهوم یک مفهوم الهی هم وجود دارد که همه‌ی آن کاری را که انجام می‌دهیم در جریان انقلاب برای رسیدن به اندکی از حکومت عدل علوی و نه خلافت علوی بوده است. تجلی این مفاهیم در یک اثر هنری می‌تواند آن را در گروه آثار مربوط به هنر انقلاب قرار دهد.

به‌نظر شما آیا الزاما هرکاری که با محوریت و موضوع انقلاب اسلامی تولید شده باشد، هنر انقلابی به حساب می‌آید؟

نه. چون در این زمینه مستأجران خانه دایی یوسف اتفاقا با همین نام هنر انقلابی تولید می‌کنند و دارند به نام هنر انقلابی انقلاب را نفی می‌کنند. انتقاد کردن از انقلاب مشکلی ندارد ولی نفی کردن انقلاب به‌دلیل اینکه وقتی در مسکو برف بیاید این‌ها در تهران چترهایشان را به‌نام هنر انقلاب باز می‌کنند و خیانت کردن به انقلاب امر مذبوخی است. بله، می‌شود با نام هنر انقلاب کاملا ضد آن عمل کرد که عمدتا مستأجران خانه‌ دایی یوسف چه در زمینه‌ تولید هنر چه در زمینه‌ی مدیریت با حذف نیروهای انقلابی دارند این‌کار را می‌کنند.

از نظر شما هنرمند انقلابی کیست و آثارش باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

هنرمند انقلابی در سطح جهان و در ایران دو معنی دارد؛ در سطح جهان کسی است که در پی آزادی است و برای همه‌ مردم جهان و امور اندیشه‌گی و احساسی و به‌دست آوردن مادیات و معنویات است. اما هنرمند انقلابی در ایران علاوه‌بر اینها سرسپرده حکومت حضرت علی‌بن ابی‌طالب است. هنرمند انقلابی در ایران کسی است که مطلقا روی میدان مین ایستاده و با هر حرکتی دائما تکه و پاره می‌شود و مثل ققنوسی دوباره از خاکستر خودش جوانه می‌زند و از نو شروع می‌کند؛ چون از چهار طرف از سوی گروه قاسطین، مارقین، ناکسین و قاعدین دائما مورد هجوم است. مشخصا می‌گویم که متاسفانه در کشور ما هم مارقین، هم قاسطین، هم ناکسین او را می‌کوبند و قاعدین هم با سکوت‌شان در برابر دیگران او را تنها می‌گذارند.

شما خود را هنرمند انقلابی می‌دانید؟

من به آن اصالت و ذات انقلاب همیشه پای‌بند بودم چون تمام آثارم یا براساس قرآن نوشته شده یا براساس زندگی معصومین و ائمه یا بر مبنای آرمان‌های اصیل انقلاب محمدی ولی اینکه چقدر انقلابی هستم یا نه آثار و کردار من در قضاوت دیگران است باید پاسخ‌گو باشد. دیگرانی که آثار من را می‌خوانند، می‌توانند بگویند که هستم یا نیستم.

شما اخیرا طی مراسمی به‌عنوان هنرمند برگزیده انقلابی معرفی شده‌اید. به‌نظر شما چرا صرفا در یک هفته از سال به این هنر و هنرمندانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند، توجه می‌شود؟ یعنی حتی به‌نظر می‌آید مسئولین هم به‌عنوان آمار و بیلان کاری به آن توجه می‌کنند، فکر می‌کنید، چرا؟

طبیعتا هر مناسبتی در دنیا یک روز خاص و هفته‌ی خاصی دارد. در طول سال کارها را رصد می‌کنند و بعد یک هفته‌ی خاصی را به آن اختصاص می‌دهند چون همه‌ی هنرها را در نظر دارند و هر شب مربوط به یک هنر است. این طبیعی‌ترین کاری است که در تمام دنیا انجام می‌شود. اینجا هم انجام می‌شود.

جایی که بانی برگزاری این مراسم و جریان است مراد شما است یا اینکه دارید کلی می‌گویید؟

کلا عرض می‌کنم. طبیعتاً هنر انقلاب برای مسئولینی که متولی هستند یک آماری است که برای نمونه ارائه می‌کنند. برای نمونه می‌گویم دو کار اخیری که باعث شد امسال من انتخاب بشوم، کاری به نام تنهاترین مظلوم، مظلوم‌ترین تنها بود که براسا زندگی شهید بهشتی نوشتم و نمایشنامه دیگری به نام راه طی شده که براساس زندگی شهید آوینی نوشتم و هیچ‌کدام از مسئولین حاضر به کمک برای اینکه اجرا شود، نشدند و می‌گفتند که تولید این اثر هزینه زیادی دارد. این‌کاری که انجام دادم یک چهارگانه است که قسمت قبلی‌اش «قربانی همیشه» است. «قربانی همیشه» را مسئولین به‌خاطر یکی از مستأجران خانه دایی یوسف که همیشه چترش برای برفی که در مسکو می‌بارد باز است قربانی کردند. البته بعد از جایزه‌ای که گرفتم صدای قربانی کردن جدی‌تر من هم به گوش می‌رسد چون این چند روز فعلا دارند وقت‌کشی می‌کنند که مسئله را به سکوت بگذرانند. این بدیهی‌ترین چیزی است که ما به آن عادت کرده‌ایم. در طول این سال‌ها عادت کرده‌ایم که همیشه و از همه طرف قربانی باشیم. از طرف شبه‌روشنفکران که ما را هنرمند حکومتی می‌دانند؛ از طرف آقایان حکومتی که ما را هنرمند درپیت می‌دانند که اصلا نباید به آن‌ها توجه کرد و... از نظر آنها ما کسانی هستیم که باید برای خودشان بپلکند و زنده‌اند تا هروقت لازم بود برای ویترین‌شان صدایمان کنند. شو که تمام می‌شود همان مستأجران خانه‌ دایی یوسف کارشان را انجام می‌دهند. این طبیعی‌ترین چیزی است که ما به آن عادت کرده‌ایم.

اساسا به نظر شما این تقسیم‌بندی هنر و هنرمند انقلابی و غیرانقلابی درست است؟ فکر می‌کنید که چنین تقسیم‌بندی ای چه پیامدهایی به‌دنبال دارد؟

هنر در سطح جهان و ایران ذاتش انقلابی است. جدا از این بله، هنرمند انقلابی و غیرانقلابی داریم. هنرمند غیرانقلابی کسی است که فرصت‌طلب است و وقتی فرصتی پیش می‌آید خودش را انقلابی نشان می‌دهد یا همین توده‌ نفتی‌هایی که من به آنها مستأجران خانه دایی یوسف می‌گویم، گرگی هستند که در لباس بره می‌آیند و به‌نام هنرمند انقلابی یا مدیر و مسئول انقلابی هنر را قربانی می‌کنند و متاسفانه متولیان اصلی که باید گوش‌شان بدهکار این قضیه باشد، نیست که این شبه هنرمندان که شبحی از هنرمند را ساختند به آن توجه کنند من از همین‌جا فریاد می‌زنم که اگر واقعا متولیان هنر دلسوز هنر انقلاب هستند مرا صدا بزند تا به او بگویم که چطور متولیان و مسئولین زیر دست او هنرمندان انقلابی را قربانی یا وادار به سکوت می‌کنند.
 




مطالب مرتبط

نظرات کاربران