در حال بارگذاری ...
...

انتشارات مهرگان خرد منتشر کرد

«خلوت پیکاسو» در دسترس قرار گرفت

انتشارات مهرگان خرد منتشر کرد

«خلوت پیکاسو» در دسترس قرار گرفت

کتاب «خلوت پیکاسو» به نویسندگی آریل دورفمن و ترجمه امیر یدالله‌پور که روایتگر صحنه‌هایی از زندگی پابلو پیکاسو در خلال جنگ جهانی دوم است، در انتشارات مهرگان خرد منتشر شد.

به گزارش ایران تئاتر، کتاب «خلوت پیکاسو» به نویسندگی آریل دورفمن، نویسنده، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس و فعال حقوق بشر و ترجمه امیر یدالله‌پور از انتشارات مهرگان خرد منتشر و راهی بازار نشر شد.

آریل دورفمن (Ariel Dorfman) در نمایشنامه‌ «خلوت پیکاسو» (Picasso's closet)، در سه پرده، صحنه‌هایی از زندگی پابلو پیکاسو را در خلال جنگ جهانی دوم در برابر خوانندگانش به تصویر می‌کشد. در این دوره که پیکاسو در کارگاه خود به آفرینش تابلوهای بی‌نظیرش می‌پرداخت، پاریس، اقامتگاه پیکاسو، به اشغال نیروهای متفقین درآمد؛ رخدادی که پیکاسو را مانند میلیون‌ها فرانسوی دیگر در هراس و حیرت فرو برد.

در این نمایشنامه هفت شخصیت حضور دارند که هر یک در برهه‌ای از زمان در خلوتگاه پیکاسو، همراه و شریک تشویش‌ها و ترس‌هایش بوده‌اند. یکی از مهم‌ترین راویان و شخصیت‌های این نمایشنامه، دورا، معشوقه‌ی پیکاسو است که حضورش موجب التیام نقاش می‌شود. همگی شخصیت‌ها واقعی هستند اما در این نمایشنامه با تخیلات آریل دورفمن رنگ دیگری به خود گرفته‌اند.

بخشی از کتاب «خلوت پیکاسو» را با هم می‌خوانیم:

«دورا: (به پیکاسو) خودت می‌دونی که من نمی‌تونم برم.

پیکاسو: به‌خاطر اون نقاشی‌هایی که ازم داری ولی هنوز امضاشون نکردم؟

لوخت: من ترجیح می‌دادم که دورا می‌زد به چاک. پیکاسو رو تنها می‌‌ذاشت...

چارلین: و بی‌دفاع.

دورا: چون اگر رهات کنم، تو بی‌دفاع می‌شی.

پیکاسو: بله. بی‌دفاع می‌شم.

(مکث)

پس باید بمونی. دورا، دورا. متوجه نیستی. من نمی‌تونم... مثلاً این بخاری، من نمی‌تونم از پس این بخاری بربیام. نگاهش کن. چیزی شگفت‌آورتر از این در کائنات هست؟ چه دوده‌های بی‌نظیری. من تا ابد می‌تونم این‌جا بمونم... تا روز مرگم بمونم و فقط مشغول بشم به نقاشی از این بخاری، بارها و بارها و نقاشی از...»

پشت جلد این نمایشنامه آمده است: «خورشید به شکل یک حباب لامپ تحلیل رفته، تا یک بند انگشت از سرهامان فرامی تابد. اسب از هراس به‌ناگاه در نقطه‌ای هول آور و تاب سوز گرفتار آمده، ورزای پیروز شاخ‌هایش را برافراشته است، انسان‌ها به تشنج افتاده‌اند، پرنده با صدای گرفته جیغ می‌کشد. جست‌وجوی واژگانی برای توصیف فاجعه سیاه و سفید ما، این زندگی که مثل مهره‌های شطرنج به پیشش می‌بریم، هرگز راه به جایی نمی‌برد. پیکاسو پیام مرگ‌مان را برای‌مان می‌فرستد؛ هر آنچه دوست می‌داریم رو به مرگ دارد، و اکنون درست به همین علت، ضروری است که هر آنچه دوست می‌داریم در چیزی خلاصه شود که زیبایی‌اش فراموش‌نشدنی است.»

کتاب نمایشنامه «خلوت پیکاسو» در 113 صفحه در انتشارات مهرگان خرد منتشر شده است.