در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با داوود فتحعلی‌بیگی نویسنده و کارگردان «در و گبر و یک قرص نان»

سهم نمایش ایرانی در جشنواره تئاتر فجر کم است

گفت‌وگو با داوود فتحعلی‌بیگی نویسنده و کارگردان «در و گبر و یک قرص نان»

سهم نمایش ایرانی در جشنواره تئاتر فجر کم است

«آقای نمایش ایرانی» که امسال با دو اثر در جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر حاضر است، با اشاره به این‌که سهم نمایش ایرانی در جشنواره تئاتر فجر کم است، گفت جشنواره را با حضور پررنگ‌تر گونه‌های نمایش ایرانی می‌پسندم. 

بهنام حبیبی: داوود فتحعلی‌بیگی، نامی آشنا برای همه هنرمندان و علاقه‌مندان در دنیای نمایش‌های ایرانی است. او با اجرای نمایش‌های ایرانی بسیار زیادی، جایگاه ویژه خود را در تاریخ نمایش ایران ثبت کرده است. چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نیز شاهد اثری جدید از این هنرمند به‌نام نمایش «در و گبر و یک قرص نان» هستیم که چهارشنبه (5 بهمن) در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر اجرا شد. به همین بهانه، گفت‌وگویی را با این استاد نمایش ایرانی ترتیب دادیم و از نظرات کارشناسانه او درباره نمایش ایرانی و نیز چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر آگاه شدیم.

چه شد که سراغ نوشتن این متن رفتید و برای اجرا انتخابش کردید؟ ایده اولیه نمایشنامه را چطور پیدا کردید؟

متن این نمایشنامه را سال‌ها پیش، تحت تأثیر چند روایت از حرم رضوی و کرامات امام رضا (ع) نوشته بودم. روایت اول که مربوط به دوران صفوی است، مربوط به طراحی صحن و سرای امام رضا (ع) است که توسط شیخ بهایی طراحی و انجام شده بود. در این طراحی، لوحی بر بالای سردرِ صحن مطهر قرار می‌گیرد و بر آن نوشته می‌شود که ورود غیرمسلمانان به داخل صحن ممنوع است. در روایتی گفته می‌شود که امام به خواب پادشاه صفوی می‌آید و روایت دیگر حاکی از آن است که امام (ع) به خواب معمار می‌آید و از آنان درباره نصب نکردن درِ حرم، پرسشگری می‌کند که پس از آن، درِ حرم نصب می‌شود. یکی از بخش‌های نمایش من درباره همین روایت‌ها درباره درِ حرم است. بخش دیگر نمایش درباره شفا یافتن فرستاده سلجوقیان به دربار خوارزمشاهیان است. این مرد که بیماری برص داشته است، از آن نگران بود که توسط دربار خوارزمشاهیان پذیرفته نشود؛ ولی او به دربار می‌آید، شفا می‌یابد و سپس بخشی از ساختمان حرم را نیز می‌سازد. بخش سوم داستان نمایش که کاملاً توسط خودم نگاشته شده است درباره زنی است که برای سیر کردن فرزندان گرسنه‌اش، قرصی نان می‌دزدد. مأموران دولت، او را دستگیر می‌کنند و برای مجازات، قصد دارند که دست او را قطع کنند. فرستاده سلجوقیان به دربار خوارزمشاهی آن‌که در این نمایش، من او را در شخصیت یک تاجر به تصویر کشیده‌ام، با دیدن صحنه اجرای مجازات، آن زن را ضمانت می‌کند و مانع اجرای حکم مجازات می‌شود و او را نجات می‌دهد. در پی بازگرداندن زن توسط تاجر به خانه‌اش، تاجر درمی‌یابد که آن زن با زن دیگری زندگی می‌کند که او نیز از شدت نیاز، به راه‌های نادرست اخلاقی کشیده شده است. پس از نجات آن زن‌ها، تاجر روز بعد با مراجعه به حرم امام (ع) شفا می‌یابد؛ و در واقع، داستان این نمایش شامل این سه بخش است.

ترکیب بازیگران نمایش چطور نهایی شد؟ از اول همین بازیگران مدنظرتان بود؟

تقریباً همه عوامل هنری نمایش از جمله بازیگران، از استان البرز، از شهرهای کرج، هشتگرد، نظرآباد و... هستند و بیشتر آن‌ها دارای پیشینه اجرای نمایشی هستند. موزیک نمایش هم به‌طور زنده اجرا می‌شود.

                                                                                                                          

با توجه به این‌که پیشینه هنری شما بیشتر در زمینه گونه‌های نمایش‌های ایرانی است، آیا این کار نیز در همین فضا کارگردانی و اجرا شده است؟

در این کار نیز مبتنی بر نمایش ایرانی تخت حوضی، طراحی صحنه انجام شده است، با این تفاوت که سکو به جای قرارگیری منفرد در وسط صحنه، به‌صورت چهار بخش و در چهار گوش صحنه قرار می‌گیرد که هم نقش سکو و هم نقش دیوار را به عهده دارد. فرش هم به‌صورت سنتی در همه گونه‌های نمایشی تخت حوضی و تعزیه در وسط صحنه قرار داشت و اینجا هم حضور دارد که این نوعی بازتعریف از طرح و نقش فرش در صحنه است. اساساً میانه صحنه‌های نمایشی ایرانی شامل تخت حوضی، نقالی و یا تعزیه، دارای هویت معماری خاصی نبوده است و از طریق کلام و روایت هویت می‌یابد. این هویت نیز بازتعریف می‌شود و بسته به داستان نمایش، ممکن است حرم، حیاط خانه، گذر کوچه و خیابان و... باشد.

آیا این نمایش، پیش‌ازاین اجراهای دیگری نیز داشته است؟

 نه، این نمایش، پیش‌ازاین، اجراهای دیگری نداشته است و برای اولین بار در جشنواره چهل و یکم تئاتر فجر روی صحنه می‌آید و قرار است بعد از جشنواره به اجرای عموم برسد.

در جشنواره چهل و یکم نمایشی را دیده‌اید که شگفت‌زده‌تان کند؟ درمجموع این دوره از جشنواره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به دلیل مشغله زیاد کاری که داشتم تا امروز غیر از یک نمایش، آثار دیگری را ندیده‌ام. آن یک نمایش هم که از نوشته‌های من است، نمایش مأمور خیابان نود و دو است که متأسفانه ضعیف اجرا شده بود تا حدی که من حتی از نوشته خودم، بدم آمد و این موضوع باعث تعجب من شد که این نمایش چه طور برای اجرا در جشنواره پذیرفته شده است.

با توجه به این‌که در جشنواره امسال هم نمایش شما به‌عنوان شاخص‌ترین اجرای نمایش ایرانی معرفی شده است، دیدگاه شما درباره جایگاه و سهم نمایش‌های ایرانی در جشنواره‌های ما چیست؟

 درباره جشنواره تئاتر فجر با توجه به ملی بودن آن، پسند من این است که بهتر است تا ما بیشتر به‌سوی اجرای نمایش‌های ایرانی گام برداریم. ما این موضوع را می‌دانیم که بخش بزرگی از نمایش‌های حال حاضر ایران، متأثر از نمایش غربی است و بخش کوچکی از این اجراها متأثر از نمایش ایرانی و شرقی است. طبعاً من بیشتر می‌پسندم که آثار نمایشی جشنواره شامل بخش بیشتری از گونه‌های نمایشی ایرانی باشد. چراکه اگر نمایش‌های ایرانی در این جشنواره‌ها فرصت حضور نیابند، پس کجا می‌توانند در ساختار نمایش ما، شکل گیرند؟

چه انرژی و نیرویی را در بین دانشجویان و هنرجویان هنرهای نمایشی در زمینه نمایش‌های ایرانی می‌بینید؟

متأسفانه بیشتر دانشگاه‎ها نسبت به این موضوع بی‌تفاوت‌اند. برخی از معلمین اصلاً آن‌ها را نمی‌شناسند و یا منکر می‌شوند. برخی دیگر نیز کلاً تفاوتی بین نمایش غربی و نمایش ایرانی قائل نیستند. این ادعا، سخن شایسته‌ای نیست، چراکه به‌عنوان‌مثال، بزرگواری مانند استاد بهرام بیضایی تحت تأثیر نمایش سنتی ایرانی و نمایش شرقی و دانشی که در این موضوعات به دست آورده است، به تولید آثاری رسیده است که وقتی آن را می‌خوانیم، می‌بینیم که این آثار بسیار گوناگون هستند و از انواع ساختارهای روایی نمایش ایرانی بهره برده‌اند. ولی زنده‌یاد اکبر رادی، با وجود آن‌که نویسنده بسیار برجسته و طراز اولی است، در نگارش آثار خود تنها از یک نوع ساختار تبعیت کرده است. بیشتر دانشگاه‌ها به این مقوله توجهی ندارند. من خودم هم سال‌ها این موضوع را پیگیری کرده‌ام تا رشته‌ای تنها ویژه نمایش‌های ایرانی در دانشگاه‌ها راه‌اندازی شود. حتی طرح دروس و واحدهای آن هم برنامه‌ریزی شده‌اند، ولی تاکنون نسبت به راه‌اندازی آن اقدامی انجام نشده است.

                                                                                                                         

 برخی از صاحب‌نظران بر این باورند که با توجه به شکل‌گیری نمایش ایرانی در بین مردم و مکان‌های مردمی، این گونه‌های نمایشی بیشتر در گروه نمایش‌های خیابانی جای می‌گیرند. دیدگاه شما در این باره چیست؟

 نه؛ آن نوع اجرا، قدیمی‌ترین و طبیعی‌ترین شکل صحنه است، ولی آن هم دارای ساختار و قواعد ویژه‌ و حساب‌وکتاب خاص خود است. آن نوعِ اجرایی هم به‌عنوان بخشی از تجربه بشر، قابل‌توجه، ارائه و بحث است. اگرچه در صحنه‌آرایی، ویژگی خاصی دارد و بیشتر اکتفا به نشانه‌ها می‌کند؛ ولی در ساختار دراماتیک خود دارای ویژگی‌های بسیار مهمی است و مهم این است که این اَشکال در دل فرهنگ مردم ایران شکل گرفته‌اند. به‌عبارت‌دیگر، اقوام مختلف، در مقاطع مختلف تاریخی، در شکل‌گیری این هنرها نقش داشته‌اند. ازاین‌رو، همه این‌ها، جلوه‌های مختلف هنر ماست. به‌عنوان‌مثال، برای اجرای این نمایش هم من قصد داشتم تا جایگاه تماشاگران را در حالت دوسویه یا حتی چهار سویه قرار دهم تا حالتی کاملاً میدانی به اجرا بدهم که در این صورت دیگر طراحی دکور حجیم غیرممکن بود چون جلوی دید تماشاگران را می‌گرفت؛ پس با در نظر گرفتن نوع جایگاه تک‌سویه تماشاگران، به طراحی دیگری برای این نمایش رسیدیم.