نگاهی به نمایش «هفت شبانهروز» نوشته آرش رضایی به کارگردانی مهدی روزبهانی و فروزان حسینی (کرج)
فرم ساده، طراحی کاربردی و محتوای غنی
سید علی تدین صدوقی: نمایش «هفت شبانهروز» حداقل دو داستان را روایت میکند؛ یکی قصه واقعی اولین شهیده انقلاب اسلامی به نام «فرزانه دانش آشتیانی» که در میدان ژاله به شهادت رسید و تابهحال در مورد او و شهادتش کار چندانی نشده است. دوم؛ داستان واقعی هفت روز مقاومت چهار سرباز ایرانی در سال پنجاهونه در اوایل جنگ که این هم باز موضوعی تازه است. چهار سربازی که به مدت هفت شبانهروز از پل اندیمشک محافظت کردند و شهید شدند. در این راستا قصه انتظار مادر و تازهعروسی که بیش از سی سال هنوز چشمبهراه هستند روایت میشود.
نویسنده متن را در چند اپیزود پیوسته به هم و در یک فضای سوررئالیستی نگاشته است. اولین زن شهیده انقلاب اسلامی که به دنبال شهدای دیگر میگردد و این چهار سرباز را پیدا میکند که هر کدام قصه زندگی خودشان را بیان میکنند.
کارگردانان نمایش محتوای اثر را در قالب فرمهایی ساده اما بدیع و کاربردی و دراماتیک متبلور کردهاند. صحنه عاری از هرگونه دکور یا طراحی خاصی است و به جای آن از تعدادی سطل فلزی استفاده شده که در جایجای نمایش شکلها و فرمهای مختلفی را در راستای مفاهیم نمایش میسازند. از پل و دیوار و سنگر گرفته تا خانه و قبر و گلدان و اسلحه و... این خود خلاقیت کارگردانان نمایش را میرساند که با هوشمندی و در کمال سادگی و با نگاه و رویکردی کاربردی توانستهاند فرم و محتوا را با هم به پیش ببرند بدون آنکه یکی بر دیگری غلبه کند یا خود را به رخ بکشاند.
ریتم و زمان نمایش مطلوب است و بازی در بازیها نسبتاً روان صورت پذیرفته، هر چند که رفت و آمد از گذشته به حال میتوانست با استفاده از همان ابزار صحنهای «سطلها» بهتر صورت پذیرد. از سویی میشد با پرداخت موضوعی و موضعی بدین سادگی از هفت روز مقاومت چهار سرباز نگذریم چراکه در واقع محور اصلی نمایش بر همین اساس استوار شده است و مخاطب مشتاق است که بیشتر در مورد این هفت روز مقاومت جانانه و چندوچون آن بداند و ببیند که البته این مسئله بیشتر به متن و پرداخت آن برمیگردد.
موضوع نمایش نیز بخش دیگری است که اهمیت خاص خود را دارد. پرداختن به اولین زن شهیده انقلاب اسلامی و چهار شهید مقاومت اندیمشک در روزهای ابتدایی جنگ و جانفشانی و مقاومت آنان؛ و هم ازاینرو نام نمایش، به یاد و پاس هفت روز مقاومت چهار سرباز شهید در اندیمشک، «هفت شبانهروز» گذاشته شده است.
باید گفت یکی از مهمترین وظایف و تعهد هنری تئاتر زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا و جانفشانی آنان در راه وطن و اعتقاد و دین و ناموس و پاسداری آنان از کیان و تمامیت ارضی و فکری و دینی این سرزمین است که با اهدای جان شیرین خویش بدان نائل آمدهاند و حالا وظیفه ما در این میان، پاسداری از حرمت خون آنان و پاسداشت یاد و خاطرهشان و نقل جانفشانیهایشان است برای نسلهای آینده. نباید بگذاریم که نسلهای بعدی داستان آنان را به دست فراموشی بسپارند و این یکی از مهمترین وظایف هنر تئاتر است.