در حال بارگذاری ...

بدون پروتکل، هیچ تئاتری درمان محسوب نمی‌شود

مجید امرایی*: دراماتراپی تئاتر نیست؛ تئاتر یک هنر مستقل است که با بازیگر و تماشاگر معنا پیدا می‌کند درحالی‌که دراماتراپی تماشاگر‌محور نیست و بازیگری و کارگردانی به مفهوم تئاتری در آن معنا ندارد.

در دراماتراپی وقتی واژه درمان و تراپی به کار می‌رود یعنی ابتدا باید «تشخیصی» در کار باشد و در ادامه پروتکل یا روش درمانی و در انتها هم مراقبت و نگهداری؛ بر این اساس به نظر می‌رسد هر چه خارج از این قاعده باشد درمان نخواهد بود.

دراماتراپی در مواردی یک درمان مکمل است که در کنار دیگر درمان‌ها قرار بگیرد. دراماتراپی در «پیشگیری»، «درمان» و «مراقبت» دارای مراتبی است که باید به‌درستی درک، آموخته و شناخته شوند. با این تعریف به نظر می‌رسد هیچ تئاتری، «درمانی» نیست مگر ناظر بر یک پروتکل فرایندمحور و مبتنی بر سلسله‌مراتبی از تشخیص تا درمان و مراقبت باشد.

دراماتراپی پیش از تئاتر اتفاق می‌افتد و این زمانی است که مسائل فرد حل شود؛ پس تلاش هر گروهی را که با تعدادی از افراد دچار معلولیت جسمی یا روانی کوشش می‌کند نمایشی را اجرا کند، نمی‌توان دراماتراپی دانست.

دراماتراپی در اجرا دو روش کلی دارد؛ «روش فردمحور» که ما اصطلاحاً به آن «سایکو دراما» می‌گوییم و «روش گروه‌محور» که «سوسیو دراما» خوانده می‌شود.

در سایکو دراما مسائل فردی مُراجع مورد کاوش و هدایت و ترمیم قرار می‌گیرد؛ اما در سوسیو دراما تمرکز بر حل‌وفصل مسائل جمعی و گروهی مشارکت‌جویان قرار دارد.

تنها عنصر مشترک «تئاتر رسمی» و  دراماتراپی «بازی» است و در این رویکرد مشترک، بازی به معنای خروج از حالت سکون و ایستایی است. به دیگر تعبیر، «دراما» هم یعنی عمل برای خروج از حالت سکون و «تراپی» یعنی ناظر بر یک روش و رویه درمانی بودن. نکته مهم در این میان، آن است که بازی موردنظر در دراماتراپی «بازی خودساخته» است و نه بازی تقلیدی؛ اگر تقلیدی هم در کار باشد در ادامه باید به سمت «خودانگیختگی» هدایت شود.

دراماتراپی از مرز تقلید گذر می‌کند​

تقلیدگری عنصری ذاتی است که با «سلول آینه»ای به وقوع می‌پیوندد و فقط مبنای مبادله و دریافت و ارسال پیام است نه چیز دیگری. به تعبیری کامل‌تر، اصرار در تقلیدگری بعد خودشکوفایی را دچار ضعف می‌کند؛ باید دانست دراماتراپی از مرز تقلید گذر می‌کند و به خلق و آفرینش می‌رسد.

در حوزه هنر برخی از واژه کاتارسیس تعبیر به درمان می‌کنند اما این نظر، چندان درست نیست؛ زیرا درمان زمانی رخ داده که اثر خلق‌شده پس از آن، فقط محدود به یک حظ و لذت آنی نباشد. رسیدن به عمل و عکس‌العمل، هدف غایی دراماتراپی است و این عمل و عکس‌العمل خودساخته است نه تقلیدی و مراتبی دارد که مهم‌ترین آن مرتبت «آگاهی» است.

در دراماتراپی «تخلیه روانی» مترادف کاتارسیس نیست چراکه در کاتارسیس بخش انتخاب ذهن درگیر است؛ یعنی ذهنی که گزینه دارد، سالم است و دچار تعارض مستمر و اختلال نیست و این در حالی است که در تخلیه روانی بخش پایه‌ای ذهن یعنی «مسئله‌سازی»(مسئله‌گشایی) درگیر  است.

اختلال در دراماتراپی یعنی انباشت همین مسائل و پرسش‌های پاسخ داده نشده؛ یعنی تک‌ساحتی شدن فرد، یعنی ناهماهنگی ذهن و جسم، یعنی به‌هم‌ریختگی روح و روان.

در فلسفه دراماتراپی «عمل» یکی است و یک‌بار رخ می‌دهد و همچنین آغاز فرایندهای عکس‌العملی دائم و مستمر است و اگر به رکود برسد، زاییده‌اش بیماری است.

تمام تلاش دراماتراپی افزایش کیفیت این زیستن است​

پس از هر عملی، رخدادهای زنجیره‌ای عکس‌العمل‌ها روی می‌دهد و سلامتی یعنی استمرار در عکس‌العمل‌ها و بیماری یعنی درماندگی در عمل. با این تعریف تضمین سلامتی هر فرد در گرو «استمرار فرایند عکس‌العملی» رفتاری  اوست؛ بنابراین سلامتی یعنی دومینوی رفتاری، ادراکی و احساسی فرد از ابتدا تا انتهای زیستن. تمام تلاش دراماتراپی افزایش کیفیت این زیستن است و برای این کار تنها یک ابزار در اختیار است و آن «بازی» است.

از دیگرسو، بازی فرایندی مستمر است که انسان را در چرخه «حدوث» بیشتر نگه می‌دارد.

این انسان هرگاه به رکود و «زوال» هم برسد نیازمند یک حدوث دیگر است و این حادث شدن و به زوال رسیدن مداوم معنای اساسی زندگی انسان‌هاست و دراماتراپی تضمین‌کننده‌ این عمل است.

فردی که عمل می‌کند، در مسیر سلامتی  قرار دارد، در غیر این صورت به تراپیست نیاز دارد تا راه عمل کردن دوباره را هدایتگرانه به او بیاموزد. با این تعریف «اختلال» یا بیماری یا تعارض یعنی رکود در حوزه عمل و عکس‌العمل.

در تعریف دراماتراپی اگر  واژه «دراما» به کار برده می‌شود، در مفهومی کلی، به معنای خود را نمایاندن و عمل کردن است و الزاماً به معنی هنر تئاتر و آنچه بر صحنه اتفاق می‌افتد، نیست. درواقع واژه دراما در دراماتراپی به مفهوم «گره و کشمکش درونی فرد دچار مسئله» و نیز به مفهوم «تنش درونی؛ گرفتگی و درماندگی» است. در همین زمینه می‌توان گفت «دراما» کارکردهای بسیاری دارد که یکی از آن‌ها تراپی و امر درمان است.

تراپیست هدایتگر عملکردهاست؛ «یاور عمل» است؛ گره‌گشاست؛ راهکار می‌داند؛ «بازی‌ساز» است و «بازی‌گیری» می‌فهمد؛ خلاق و بداهه‌ساز است بداهه‌پردازی می‌داند و تلاش می‌کند همه این‌ها را به «مُراجع» خود  بیاموزد ...در دراماتراپی نمایشنامه‌ای در کار نیست، کارگردانی به مفهوم تئاتری رخ نمی‌دهد و بازیگری هم به معنی «بازی توهمی شخص ثالث» نیست. تعارضات در دراماتراپی سطوح مختلفی دارند؛ گاه در ارتباط فرد با خودش است، گاه در ارتباط فرد با دیگران است، گاه در ارتباط فرد با محیط و گاه در ارتباط فرد با خالق است.

بر این اساس در روان‌نمایشگری یا دراماتراپی نخستین قدم تشخیص مسئله است و برای به تشخیص رسیدن از چهار طریق اقدام می‌شود؛ نخست، خوداظهاری که خود مراحل مختلفی دارد. دوم، نظر والدین یا سرپرستان فردِ دچار مسئله است که از روش‌های مختلفی حاصل می‌شود. سوم، نظر تیم درمان یا پزشک یا درمانگران دیگر و چهارم هم نظر دراماتراپیست در اتاق درمان.

واژه‌ «شخصیت» سرمنشأ همه اختلالات روانی است​

باید توجه داشته باشیم که در دراماتراپی واژه‌ «شخصیت» سرمنشأ همه اختلالات روانی است. دراماتراپی نسخه و کپی برای شخصیت‌بازی نمی‌دهد؛ دراماتراپی از شخصیت‌بازی و شخصیت‌سازی گذر می‌کند و توصیه‌اش این است که هر فرد منحصربه‌فرد خود باشد و تکرار و تکثیر نشود؛ اما بسیاری از ما گرفتار شخصیت می‌شویم؛ به این معنی که گرفتار شدن در دام شخصیت ما را از فردیت‌مان دور می‌کند. شخصیت واژه‌ زرگری مکاره بازار سودجویان است. باید آگاه باشیم که شخصیت‌سازی فرد را به انفعال می‌کشاند؛ دراماتراپی با فردیت‌ها سروکار دارد و فردیت سرچشمه جوشان رهایی، تحول و خود شکوفایی است.

در دراماتراپی هر فرد تلاش می‌کند بهترینِ خودش باشد و این بهترین بودن شاید با تقلید آغاز شود؛ اما نباید با تقلید تمام شود و این معنای واقعی فلسفه زیستن است. دراماتراپی تنها تقلیدگری و موازی‌سازی موقعیت‌ها نیست، در بسیاری از مواقع متقاطع‌سازی موقعیت‌ها برای رسیدن به یک خود(من) جدید است.

در دراماتراپی درمان همیشه لذت‌بخش نیست و در بسیاری از مواردی درد دارد؛ دردِ تغییر، دردِ خلق و دردِ چیزی دیگر شدن و به منِ منحصربه‌فرد خود رسیدن.

در فلسفه  دراماتراپی، «تقلیدگری» در انسان آغازی است بر «حرکت ادراکی» و حرکت ادراکی به معنای حضور در راه سلامتی است. انسان در این عمل و حرکت در مواردی دچار «خطای ادراکی» هم می‌شود و این طبیعی است. اگر «خطاهای ادراکی» در فرد زیاد شود از نگاه دراماتراپی تعارضی رخ داده است و تعدد تعارضات یعنی اختلال و بیماری.

برای حل این تعارضات در دراماتراپی می‌توان با استناد بر حالات روانی هر فرد، فرهنگ، آداب‌ورسوم، عادات، تجارب زیستی، غرایز و حتی امیال ناشناخته از تکنیک‌های خاصی استفاده کرد و تعارضات را کاهش داد. دراماتراپی وعده‌ واهی لذت و خوشی آینده نیست؛ راهکار لذت مسیر در سفر زندگی و در حال و اکنون بودن است. در دراماتراپی از «توهم» تا «تخیل» فقط مویی فاصله است و این فاصله با «ادراک» مشخص می‌شود؛ «توهم؛ تخیل  ادراک نشده است»، بر این اساس حرکت ادراکی نشانه سلامتی و در غیر این صورت نشانه بیماری است. دراماتراپی رابطه‌ مطلوب بین «من با من» است و «من؛ من» در رمزگشایی فردیت‌ها و رهایی از زنجیر شخصیت‌سازی به دست می‌آید.

در همین رابطه مولانا کلام زیبایی دارد: مَن نمی‌دانم کی‌ام مَن، لیک یک مَن در مَن است/ آن که تکلیف مَنَش با مَن مَنِ مَن، روشن است.

و روشنی تکلیف ما با «من»‌مان در همین واژه‌ «ادراک» نهفته است.

*دراماتراپیست و عضو رسمی انستیتو هنر درمانی پاریس




مطالب مرتبط

گفت‌وگو با داور بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر42

مجید امرایی: محتوا و اجرای آثار هنرمندان معلول را دست‌ِکم نگیریم
گفت‌وگو با داور بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر42

مجید امرایی: محتوا و اجرای آثار هنرمندان معلول را دست‌ِکم نگیریم

مجید امرایی، دراماتراپیست و داور بخش فراگیر جشنواره تئاتر فجر42، تاکید کرد آثار هنرمندان معلول در این رویداد، از نظر محتوایی، کارگردانی، بازیگری و دیگر موارد هنری، حرف‌های زیادی برای گفتن دارند.

|

اسرافیل فرج‌اللهی در حاشیه اجرای پایانی نمایش «شاماران» مطرح کرد:

حال خوب سنگلج مطالبه هنرمندان است
اسرافیل فرج‌اللهی در حاشیه اجرای پایانی نمایش «شاماران» مطرح کرد:

حال خوب سنگلج مطالبه هنرمندان است

اسرافیل فرج‌اللهی، مدیرعامل انجمن هنرهای نمایشی ایران با حضور در تماشاخانه سنگلج و تماشای نمایش «شاماران» به کارگردانی ساسان شکوریان، از حمایت گروه‌های شهرستانی، گیشه تئاتر و تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه گفت.

|

همکاری متقابل اداره کل هنرهای نمایشی و سازمان عقیدتی سیاسی ارتش؛

برای تولید آثار نمایشی مشترک و حمایت از نمایشنامه‌های برتر تفاهم شد
همکاری متقابل اداره کل هنرهای نمایشی و سازمان عقیدتی سیاسی ارتش؛

برای تولید آثار نمایشی مشترک و حمایت از نمایشنامه‌های برتر تفاهم شد

مدیرکل هنرهای نمایشی و معاون امور هنری سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، به‌منظور همکاری متقابل، تفاهم‌نامه همکاری امضا کردند.

|

آمار فروش نمایش سالن‌های دولتی اعلام شد؛

تئاترهای کودک بیش از 100 میلیون تومان فروختند
آمار فروش نمایش سالن‌های دولتی اعلام شد؛

تئاترهای کودک بیش از 100 میلیون تومان فروختند

آمار فروش نمایش‌های‌ مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه 7 اردیبهشت‌ ۱۴۰3 اعلام شد. طبق آمار منتشر شده از اداره کل هنرهای نمایشی، در تالار هنر، نمایش‌های «انگشتر اسرارآمیز»، «آکادمی پرندگان» و نمایشنامه‌خوانی «پینوکیو» بیش از 100 میلیون تومان ...

|

نظرات کاربران