گفتوگو با بازیگر رادیو، تئاتر و تلویزیون
شمسی صادقی: خدا کند لیف تئاتر به پشت کسی کشیده نشود
شمسی صادقی بازیگر تئاتر، رادیو و تلویزیون با بیان اینکه بازیگری برای او اقیانوسی تمامناشدنی است، درباره علاقهاش به تئاتر گفت خدا کند لیف تئاتر به پشت کسی کشیده نشود.
به گزارش ایران تئاتر، شمسی صادقی، بازیگر تئاتر، رادیو و تلویزیون فعالیت هنری خود را از دهه هفتاد با حضور در آثار تصویری در شهرستان کرمانشاه آغاز کرد. پسازآن با حضور در عرصه نمایشهای رادیویی در واحد رادیو این شهرستان به تهران سفر کرد و با توجه به سابقه فعالیت و شناختی که از او وجود داشت، در واحد رادیو سازمان صداوسیما در این مجموعه به همکاری پرداخت.
«اگر نرفته بودی»، «عکس یادگاری»، «مرزی برای زندگی»، «لطفاً مزاحم نشوید»، «سپنج رنج»، «شکنج فرخنده»، «صبحانه در غروب»، «به مناسبت ورود اشکان»، «لوپیتا» و «آلام و یک زندگی بهتر» از جمله آثار نمایشی است که صادقی بهعنوان بازیگر در آنها به فعالیت پرداخته است.
شمسی صادقی، درباره حضورش بهعنوان بازیگر در عرصه هنرهای نمایشی گفت: «من از اینکه بهعنوان بازیگر در این زمینه به فعالیت مشغول هستم، افتخار میکنم. از نظر من بازیگری اقیانوس بزرگی است که هیچگاه نمیتوان به انتهای آن دست یافت.»
او ادامه داد: «اقیانوس بازیگری برای من تمام ناشدنی است و ترجیح میدهم تا زمانی که توانایی داشته باشم تمرکزم را روی این حرفه و کسب تجربه هر چه بیشتر در این زمینه بگذارم.»
این هنرمند درباره فرایند خلق شخصیت توسط بازیگر توضیح داد: «زمانی که بازیگر شخصیت نمایش را بهدرستی درک کند، به آن نزدیک خواهد شد و قطعاً در این صورت میتواند نقش و شخصیت را به بهترین شکل خلق کند.»
بازیگر نمایش رادیویی «صبحانه در غروب» گفت: «ابزار بازیگر در رادیو، واژه و میکروفون است و امکانات دیگری برای او وجود ندارد. درکی که بازیگر نسبت به شخصیت پیدا میکند، میتواند به او در ایجاد موقعیت و ویژگیهایی که قرار است به ایفای آن بپردازد و انتقال احساسات به مخاطبان کمک کند. او تنها در این صورت است که تمام آکسانها، فضاسازیها و انرژی واژهها را بهگونهای خلق میکند که برای شنونده باورپذیر باشد.»
افکتها از عناصر کمککننده در انتقال حس به مخاطبان رادیو است
او ادامه داد: «عنصر مهمی که به بازیگر و شنونده در راستای انتقال و دریافت احساسات کمک میکند، افکتها هستند. افکتهایی که توسط دوستان افکتور در حین ضبط در استودیو انتخاب و استفاده میشود و همینطور خلاقیتهایی که در زمان ادیت وارد کار میشود و نیز هماهنگی بین افراد در آثار رادیویی، کار دوربین و عناصر تصویری را انجام میدهد.»
این هنرمند با اشاره به اینکه کار در رادیو و تئاتر برای او جذابیت زیادی دارد، افزود: «رادیو برای ما اهالی فعال در این مجموعه ماجرای متفاوتی دارد؛ اما من در کنار رادیو حضور در تئاتر را نیز بسیار دوست دارم. اصطلاحی در بین بازیگران پیشکسوت بود که میگفتند «خدا کند لیف تئاتر به پشت کسی کشیده نشود» یعنی این ارتباط و حضور در عرصه هنر و تئاتر باعث میشود آدم نتواند از آن دل بکند و به بخش مهم زندگی او تبدیل میشود. عشقی که درون ماست و عشقی که تئاتر به ما میدهد، ارتباطی دوطرفه است که البته این عشق در رادیو نیز وجود دارد.»
او درباره ارتباط مخاطبان با هنرمندان رادیو توضیح داد: «ارتباط بین ما و شنوندهها از قدیم بوده و همچنان نیز ادامه دارد. در گذشته شنوندهها ساعتها برای دیدن هنرمند موردعلاقهشان جلوی ساختمان رادیو در میدان ارگ منتظر میماندند و برای آنها نامه و هدیه میفرستادند. گاهی هم آدرس خانههای هنرمندان را پیدا میکردند. هنوز هم این همراهی وجود دارد؛ در فضای مجازی ما را دنبال میکنند، پیغام میفرستند و نظراتشان را به ما منتقل میکنند یا از طریق سیستم اداری با ما در ارتباط هستند. در واقع ما از طریق ارتباطی که این عزیزان با ما و حتی سیستم اداری سازمان دارند، متوجه نقاط قوت و ضعف آثارمان میشویم.»
این هنرمند در پاسخ به اینکه شاخص و دلیل انتخابش برای بازی، حضور در نقشهای مثبت یا منفی است، ادامه داد: «من حضور در هر دو نقش مثبت و منفی را دوست دارم اما احساس میکنم گاهی اوقات بازی در نقشهای منفی ویژگیهایی دارد که پیدا کردن و نزدیک شدن به آنها برای من جذابتر است. در حال حاضر نیز در دو پروژه نمایش رادیویی فعال هستم که در هر دو نیز بهعنوان شخصیتی منفی به ایفای نقش میپردازم.»
رادیو خاک دامنگیر دارد
این هنرمند درباره جزییات آثاری که اکنون در آنها حضور دارد، افزود: «اکنون در دو پروژه نمایش رادیویی «عروس مدائن» و «بانوی ارس» به نویسندگی جواد پیشگر حضور دارم. «بانوی ارس» ماجرای تاریخی و عاشقانه است که به دوران کشته شدن ناصرالدینشاه قاجار میپردازد. من در این نمایش نقش مهد علیا را بازی میکنم که تلاش دارد به هر شکل که قدرت خود را در زمان انتقال جانشینی حفظ کند. «عروس مدائن» نیز اثر دیگری از نوشتههای جواد پیشگر است که در آنجا نقش زنی آسیابان را بازی میکنم. این زن سعی دارد تا با حیله و نیرنگ برای پسرش، دختری به نام کتایون را که با لباس مبدل به آسیاب آنها پناه آورده است، به همسری بگیرد تا به این واسطه بتواند برای فرزندش موقعیت و ثروت مناسبی فراهم کند.»
شمسی صادقی در پایان گفت: «رادیو هم خاک دامنگیر دارد. ما ممکن است در زمینه کاری با مشکلات زیادی مواجه شویم ولی باوجوداین، رادیو خانه ماست و نمیتوانیم از آن و مخاطبانش دل بکنیم.»
گفتوگو: نگار امیری