در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با نویسنده «پیش فروش روزهای پایانی» و «کلیسا ۷٠ متری، فقط خانواده»

مانی نجم‌الدینی: 60 صفحه نمایشنامه نوشتم که 20 صفحه نقد شد

مانی نجم‌الدینی، نویسنده «پیش فروش روزهای پایانی» و «کلیسا ۷٠ متری، فقط خانواده» می‌گوید یکی از نمایشنامه‌هایش ۶۰ صفحه بوده که منتقدی برایش حدود ۲۰ صفحه نقد نوشته است. او این دیده شدن متن و مورد تحلیل قرار گرفتن نمایشنامه را لذت بخش می‌داند.

به گزارش ایران تئاتر، مانی نجم‌الدینی، نویسنده، بازیگر و کارگردان جوان تئاتر، به تازگی دو نمایشنامه «پیش فروش روزهای پایانی» و «کلیسا 70 متری، فقط خانواده» را در قالب یک کتاب منتشر کرده است.

از دیگر نمایشنامه‌های این نویسنده، می‌توان از «آنوموچیلوس»، «نویسنده بزرگ» و «میگو» نام برد.

به بهانه چاپ و انتشار کتاب تازه مانی نجم‌الدینی، سراغش رفتیم و از او درباره حال و هوای نمایشنامه‌نویسی در کنار بازیگری و کارگردانی تئاتر پرسیدیم.

نجم‌الدینی درباره نوشتن نمایشنامه‌هایش و چاپ آن‌ها توضیح می‌دهد: «من مدت زیادی است نمایشنامه می‌نویسم. برای خیلی از دوستانم نمایشنامه نوشتم که هم به اجرای صحنه‌ای رسید هم برای کارها و پروژه‌های دانشجویی از آن استفاده شد. از متن‌هایم بازخورد مثبت گرفتم و به فکرم آمد که نمایشنامه‌هایم را به چاپ برسانم تا به طور گسترده‌تری دیده شوند.»

این نویسنده جوان، با ابراز رضایت از نقدها و بازخوردهایی که روی نمایشنامه‌هایش صورت می‌گیرد، می‌گوید: «خیلی‌ها مشوقم شدند که این مسیر را ادامه بدهم و خب طبیعتا نقد و تحلیل‌هایی هم از کتاب‌ها برایم ارسال شدند که بسیار ارزشمند هستند. مثلا یکی از نمایشنامه‌های من 60 صفحه بود و منتقدی برایم حدود 20 صفحه نقد نوشت که این دیده شدن متن و مورد تحلیل قرار گرفتن خیلی برایم لذت بخش بود.»

                                                                                                                

او در واکنش به پرسشی درباره کتاب جدیدش که به دست انتشارات سبزان به چاپ رسیده است، به ایران تئاتر پاسخ می‌دهد: «کتاب جدیدم که به چاپ رسیده شامل دو دو نمایشنامه با نام‌های «پیش فروش روزهای پایانی» و «کلیسا ۷٠ متری، فقط خانواده» است. طراحی جلد این کتاب سوال خیلی‌ها از من است که می‌گویند چرا شبیه به صفحه روزنامه شده است که قطعا با خواندن کتاب متوجه انتخاب این نوع جلد خواهند شد.»

مانی نجم‌الدینی درباره داستان «پیش فروش روزهای پایانی» توضیح می‌دهد: «در این داستان شاهد یک خانواده هستیم که یک‌باره متوجه می‌شوند پدرشان در خانه نیست. در این خانواده به دلیل کدورت‌ها و حس بدی که بین‌شان وجود دارد، همه سعی می‌کنند چیزی را که به نفع‌شان بوده است، در زندگی‌شان بگنجانند. حتی به قدری که ترجیح می‌دهند بگویند پدرشان مرده است و سریع ارث و میراث را تقسیم کنند با وجود این‌که پدر زنده است. در این داستان، موقعیت آدم‌هایی را نشان می‌دهم که فقط وقتی نیاز دارند، همراه دیگری هستند و بعد از رفع نیاز او را کنار می‌گذارند.»

او همچنین درباره نمایشنامه «کلیسا ۷٠ متری، فقط خانواده» که در بخش دوم کتاب چاپ شده است، می‌گوید: «نمایشنامه دوم روایت‌گر مردی است که به خودش لقب پدر کلیسا و کشیش داده است که در واقعیت کشیش نیست. او در شهری زندگی می‌کند که به جز سه چهار نفر کسی مسیحی نیست. خانه او و کلیسا در یک ساختمان 70 متری است که داستان نمایشنامه در آن جلو می‌رود.»

نمایشنامه‌های «پیش فروش روزهای پایانی» و «کلیسا 70 متری» به نویسندگی مانی نجم‌الدینی، به دست انتشارات سبزان منتشر و چاپ شده است.

گفت‌وگو: علی کیهانی