پیشنهاد نویسنده و کارگردان تئاتر به انتشارات نمایش
هادی حوری: تدوین فرهنگنامه تخصصی تئاتر در دستور کار قرار بگیرد
هادی حوری انتشارات نمایش را یکی از مؤثرترین ناشران در زمینه ترویج و تداوم هنر بهویژه معرفی نمایشنامههای تازه دانست و پیشنهاد داد تا این انتشارات چاپ و حمایت از مقالات پژوهشی و تدوین فرهنگنامه تخصصی نمایش را در دستور کار خود قرار دهد.
نگار امیری: انتشارات نمایش طی روزهای برگزاری سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با ارائه آثار مکتوب و دیجیتال به همراه برگزاری نشستهای تخصصی و میزبانی از هنرمندان، پذیرای دوستداران تئاتر و اهالی فرهنگ و هنر بود.
هادی حوری (نویسنده و کارگردان تئاتر) یکی از مهمانان این غرفه بود که درباره عملکرد انتشارات نمایش طی سالهای فعالیتش در زمینه ترویج و تداوم هنر تئاتر به گفتوگو نشستیم.
نقش مطالعه آثار متفاوت ادبی، سیاسی، اجتماعی و... در عملکرد هنرمندان تئاتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
تئاتر به دلیل گسترهای که بدان میپردازد، ناچار از مطالعه در بخشها و موضوعات گوناگون همانند موضوعاتی است که شما مطرح کردید. هنرمند تئاتر نمیتواند به جهان پیرامون خود بیاعتنا باشد. نمیتواند از شناخت پدیدههای پیرامونش غفلت کند. تئاتر تنها هنری است که از جانِ انسان، درباره انسان، برای انسان و بهوسیله انسان برخاسته است، خلق میکند و دست به آفرینش میزند. این تفاوت بزرگ هنر تئاتر با دیگر هنرهاست. ازاینرو باید هر آنچه را که شامل انسان و جهان انسانی میشود؛ بشناسد و دربارهاش مطالعه کند؛ اما در مورد موضوع سیاست اعتقادم بر این است که هنرمند و بهویژه هنرمند تئاتر هرگز نباید وارد این جهان شود. به نظر من جهان سیاست، جهان دروغ است و دروغ ابزار اهریمنی است، اما ابزار هنرمند، خرد و راستی است که به جهان اهورایی تعلق دارد. ازاینرو هنرمندان خردورز و راستگو نباید با ورود به جهان سیاست خودشان را آلوده دروغ کنند. این دو جهان بسیار متفاوت و دور از یکدیگرند؛ اما بدیهی است که شناخت جهان اهریمنی برای آنکس که مشعل روشنایی در دست دارد، همواره لازم و مفید است و باید آن را بهدرستی بشناسد.
انس و نزدیکی شما و همنسلانتان با کتاب و کتابخوانی چقدر بوده است؟
بیاغراق میتوانم بگویم که من و دوستانی که دوران نوجوانی و جوانیام را با آنها گذراندهام وقتی یکدیگر را میدیدیم، اولین سؤالمان از هم این بود که «کتاب تازهای که خواندهای چه بوده است؟ آخرین کتابی که خریدی از کدام نویسنده بود؟ و چنین سؤالاتی»؛ نمیدانم نوجوانان و جوانان امروز وقتی همدیگر را میبینند؛ اولین سؤالاتشان از هم چیست؟ قطعاً تغییر نظام اجتماعی باعث تغییر برخی اولویتها میشود و این روند طبیعی جوامع است که هر پرسشی برآیند نیاز و اولویتهای خودش باشد. ما در آن زمان نیاز داشتیم که بیشتر بدانیم، نهتنها کشور ما بلکه همه جهان آن روزگار در حال تغییراتی بود که ما را نیازمند دانستن کرده و تنها راه و مسیر آگاهی ما از جهان پیرامونمان مطالعه بود؛ اما امروز، هم نوع آگاهی و هم ابزار آن عوضشده است. اگرچه همچنان اعتقاد دارم که مطمئنترین مسیر برای دریافت حقیقت، کتاب و کتابخوانی است اما هرگز نمیتوانم با اطمینان بگویم که اگر ابزار ارتباطی امروز در اختیار ما بود، آیا باز هم نسل کتابخوانی بار میآمدیم یا نه؟ باوجوداین به نظرم یکی از دلایل انس ما با کتاب شاید این باشد که در آن دوره هنوز کتابها صادق بودند و بسیاری از کتابها برآیند جریانات فرهنگی و نیازهای درست انسانی بودند، برخلاف امروز جامعه ما که بسیاری از کتابها، برآیند جریانسازی برخی ناشران و پاسخ به بعضی جریانات اقتصادی یا زاییده بعضی اهداف سیاسی هستند که میتوانند در بسیاری مواقع باعث قلعوقمع واژگان نویسنده نیز باشند.
به نظرتان چرا تیراژ کتابهای تئاتری پایین است؟
اول اینکه تئاتر یک رشته کاملاً تخصصی است، پس قطعاً کتابهایش نیز از تیراژ پایینی برخوردار هستند و چاپ آنها به لحاظ اقتصادی و برگشت سرمایه برای ناشران مقرونبهصرفه نیست. به همان اندازه که نوشتن درام بسیار دشوارتر از دیگر گونههای ادبی است، خواندن و همراه شدن با نمایشنامه نیز توانایی و آموزش خودش را لازم دارد. باید بلد باشی نمایشنامه بخوانی وگرنه هرگز از خواندن آن لذت نمیبری؛ حداقل بهاندازه خواندن داستان و رمان و شعر. کتابهای موضوعی تئاتر و مباحث پژوهشی و آموزش هم که جای خود دارد. حتی موضوعات نمایشنامهها نیز غالباً در آن دسته از گونههای ادبی که موردعلاقه بیشتر مردم و یا کتابخوانهای آماتور هم باشد، نیست؛ اما نکته دوم اینکه تیراژ همه گونه کتابی در ایران پایین است، مگر کتابهایی که یا چاپ خودشان پولساز باشد یا موضوعشان در مورد پولسازی و آموزش ترفندهای اقتصادی باشد.
شرایط اقتصادی نیز در این زمینه تأثیر دارد؟
بله... متأسفانه باید قبول کنیم که در شرایط اقتصادی خوبی قرار نداریم و در چنین شرایطی کتاب یک کالای لوکس قلمداد میشود. باید به خاطر بسپاریم که کتاب فارغ از موضوع و محتوای آن یک کالای اقتصادی است و هر کالای اقتصادی در نوسانات بازار و با تحلیل نمودارهای اقتصادی باید بررسی شود. بازار نشر با موضوع کتاب، دو مسیر جدا از هم دارند. ما وقتی از کتاب صحبت میکنیم؛ بیشتر به محتوا، دانش، خرد، درونمایه فرهنگی و هنری آن نگاه میکنیم و آن دسته از دوستان که دستاندرکار چاپ و نشر و فروش کتاب هستند به تعداد کاغذ، نوع کاغذ و مقوا، هزینه چاپ، زمان خواب سرمایه، نحوه بازگشت سرمایه و نمودارهای سود و زیان آن میپردازند. بسیاری از بزرگان، استادان و هنرمندان گرانقدری که برای من و شما عزیز و گرامیاند، ازنظر برخی ناشران و بهاصطلاح برخی دوستان پخش «بفروش» نیستند. کتابهایشان در قفسه میمانند و در تبادل بین فروشندگان بهاصطلاح خودشان «همسنگ» ندارد.
نقش تبلیغات در زمینه آگاهیبخشی نسبت به کتابهای منتشرشده در زمینه تئاتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر کتابی در جایی باید معرفی شود؛ یعنی نیاز ایجاد شود، درجایی باید تبلیغ شود؛ یعنی دستیابی به آن تسریع شود و نیاز موضوعیاش در جامعه ایجاد شود و همچنین روند چاپ و تایید و نشر آن باید روالی ساده و سامانیافته و قانونمند را طی کند و به نظر میرسد که متأسفانه کتاب در چنین پروسهای جای ندارد.
آیا انتشارات نمایش یا دیگر ناشران به نام دیگر میتوانند بهتنهایی در روند رشد سرانه کتابخوانی مؤثر باشند؟
نکته اول اینکه یک انتشارات «حالا چه انتشارات نمایش و چه حتی انتشاراتی مثل امیرکبیر در آن روزگار که عالیجناب عبدالرحیم جعفری مدیرش بود» نمیتواند نجاتبخش رکود و جریان ضدفرهنگی و مخاطبگریزی باشد که همه ارکان سیاسی و فرهنگی باعثش بودهاند. انتشارات یک واحد و صنف فرهنگی است که حیات و تداومش، در ساختار کشورهایی مثل ایران بستگی زیادی به جریانات غیرفرهنگی پیدا کرده است. از سوی دیگر برای رسیدن به پاسخ درست شاید لازم باشد در کنار پرسش شما، پرسشهای دیگری را نیز مطرح کنیم. شاید این پرسشها بتوانند ما را به پاسخ دقیقتری برسانند؛ برای آنکه در جامعهای مثل ایران اموراتمان بگذرد و کارهایمان سامان یابد، چه اندازه نیاز به کتاب خواندن آگاهی از دانش روز جهان داریم؟ برای رشد فردی و تغییر طبقه اجتماعی چقدر نیازمند دانش و آگاهی هستیم؟ برای دستیابی به خواستهها و ساختن آیندهای مطمئن، خواندن کتاب چقدر مؤثر است؟
علت و ریشه این موضوع را چه میدانید؟
به نظر میرسد که ما امروز برای ایجاد ارتباط اجتماعی، نیازمند خواندن کتاب نیستیم. روابط اجتماعی انسان امروز را چیزهای دیگری شکل میدهند که عموماً ربطی به دانش و سواد ندارند. برای همین هم انسان امروز جامعه ما، خود را نیازمند کتاب نمیبیند. جوان امروز ما به تعبیر جامعهشناسان دچار بحران هویت فردی است. احساس تنهایی میکند. احساس ناکامی، ناامنی، پوچی و عقب ماندن از قافله جهانی دارد. با خودش و محیط اطرافش درگیر است. چنین انسانی برای نجات خودش از چنین بحرانی هرگز خود را نیازمند کتاب نمیبیند، زیرا بهخوبی دریافته که معیار ارزشهای اجتماعی تغییر کرده و عوامل دیگری بهجز هنر و فرهنگ در اعتلای فردی و طبقاتی دخیلاند. در چنین شرایطی هیچ انتشاراتی نمیتواند رکود کتابخوانی را بشکند.
جای خالی چه کتابها یا چه محتواهایی در انتشارات نمایش به چشم میآید؟ و به نظرتان این انتشارات تاکنون توانسته است در حیطه نشر موفق عمل کند؟
انتشارات نمایش طی سالهای فعالیتش توانسته است آثار ارزشمند و خوبی را به بازار نشر ارائه دهد و ازاینجهت یکی از مؤثرترین ناشران در زمینه ترویج و تداوم هنر تئاتر و بهویژه معرفی نمایشنامههای تازه است؛ اما این انتشارات یک نشر دولتی است؛ یعنی سیاستگذاری و برنامهریزی آن توسط معاونت هنری و مدیر محترم هنرهای نمایشی تعریف میشود.
انتشارات نمایش هرگز خود را ناچار به رقابت با دیگر نشرها نمیداند، زیرا با بودجه دولتی اداره میشود و نگرانیهای مرتبط با بحران کتاب در این انتشارات وجود ندارد؛ ازاینجهت یکی از بهترین موقعیتها را داراست تا به نشر کتب تخصصی و پژوهشی دست بزند که خواننده و مخاطب کمتری هم دارد. این انتشارات توانسته است سالها در کنار نشر کتابهای تخصصی تئاتر و چاپ نمایشنامههای خوب، نشریه و ماهنامه نمایش را نیز منتشر کند که بعضاً و در دورههایی شامل مقالات تخصصی بسیار مفیدی بوده است. به نظر من مفید است اگر انتشارات نمایش در کنار همین عملکرد، به چاپ و حمایت از مقالات پژوهشی دست بزند و تدوین فرهنگنامه تخصصی نمایش را در دستور کار خود قرار دهد.