در حال بارگذاری ...
کارگردان نمایش «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» مطرح کرد

نادر فلاح: کارگردانی تئاتر دغدغه اصلی زندگی من بوده است

نادر فلاح کارگردان نمایش «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» که این روزها در تالار مولوی روی صحنه است گفت کارگردانی تئاتر دغدغه اصلی زندگی من بوده است و هرچه سنم بالاتر می‌رود علاقه‌ام به کارگردانی بیشتر و بیشتر هم می‌شود.

علی کیهانی: نادر فلاح برای مخاطب تئاتر و سینمادوست چهره آشنایی محسوب می‌شود و چندین حضور موثر و به یادماندنی در عرصه هنرهای نمایشی دارد. فلاح علاوه بر آنکه بازیگر و هنرمند شش‌دانگی است، حضور دلنشین و روحیه هم‌نشینی بالایی هم دارد و وقتی با او به گپ‌و‌گفت می‌نشینی، گذشت زمان را متوجه نمی‌شوی. این روزها نادر فلاح در چهارمین و جدیدترین تجربه کارگردانی خود به سراغ نمایشنامه «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» به نویسندگی امیرحسین طاهری و اجرای آن در تالار مولوی رفته است. داستان این نمایش مقطعی از زندگی علی‌اکبر دهخداست که او بعد از حمایت از مصدق از سوی دادستان وقت احضار می‌شود و در این زمان دچار بیماری می‌شود.

به همین بهانه کارگردانی نمایش «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد»، با نادر فلاح در مورد درونمایه و متن این اثر و نیز رویکردهای انتخابی برای کارگردانی آن گفت‌وگو کردیم.

از جدیدترین تجربه کارگردانی خود بگویید.

کارگردانی تئاتر دغدغه اصلی زندگی من بوده است و هرچه سنم بالاتر می‌رود علاقه‌ام به کارگردانی بیشتر و بیشتر هم می‌شود. من کارگردانی متن‌هایی را که پرسوناژ زیاد دارند، خیلی دوست دارم چون به نظرم جذاب‌ترین عنصر هنری که می‌تواند روی صحنه حضور داشته باشد، بازیگران هستند. 

با توجه به اینکه تعداد زیادی بازیگر در این اثر نمایشی حضور دارند، انتخاب تالار مولوی برای اجرای «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» بر چه مبنایی بود؟

همان‌طور که اشاره کردید بیش از 35 بازیگر در این نمایش حضور دارند و جمع بازیگران ما خیلی زیاد است؛ و ازآنجاکه توجه به توانمندی‌های جوانان برای من اهمیت داشته، تلاش کردم تا در انتخاب بازیگر از جوانان مستعد تئاتر استفاده کنم. راستش من همیشه اجرای این نمایش را در سالن اصلی تئاتر شهر و تالار وحدت متصور می‌شدم اما به دلایلی اجرا در آن سالن‌ها ممکن نشد.

                                                                

و چرا سراغ تالار مولوی رفتید؟

این نمایش درباره علامه دهخداست؛ ایشان هم خودش ریاست دانشکده حقوق و علم سیاسی دانشگاه تهران را بر عهده داشت و هم لغت‌نامه‌اش بعد از سال‌ها تلاش و رنجی که برای نگارشش کشیده بود، توسط دانشگاه تهران به چاپ رسید و اگر اشتباه نکنم موسسه دهخدا نیز زیرمجموعه این دانشگاه است. شاید اگر همه این موارد را بخواهیم در نظر بگیریم، فکر کنیم مناسب‌ترین جا برای اجرای «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» تالار مولوی است. 

با توجه به اینکه این نمایشنامه اسمی دیگر داشته است، دلیل نام‌گذاری و انتخاب نام نهایی این نمایش چه بود؟

امیرحسین طاهری نویسنده این نمایش است. این نمایشنامه با عنوان «در آستانه» در انتشارات نمایش چاپ ‌شده بود که با صحبت‌هایی که با او داشتم به نام «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» رسیدیم.

«کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» را می‌توان گفت کابوس‌های علی‌اکبر دهخداست و به‌نوعی مرور تاریخ و زندگی این شخصیت را در حالت کابوس و وهم روایت می‌کند.

                                                                

دهخدا که دانش‌آموخته علوم سیاسی بوده، در ایام جوانی شخصیتی به‌شدت سیاسی داشته است و به همراه جهانگیرخان صوراسرافیل در روزنامه صوراسرافیل علیه محمدعلی شاه و در حمایت از مشروطه مطالب زیادی منتشر می‌کرده است. 

او در هفتاد‌و‌هفت‌سالی که عمر کرده، هفت پادشاه را دیده است. دهخدا از زمان مرگ ناصرالدین‌شاه تا زمان پهلوی دوم زندگی کرده است. او در دوران محمدرضا شاه پهلوی با او زاویه پیدا می‌کند که دادستانی ارتش دهخدا را احضار می‌کند. با حضورش در دادستانی دهخدا در سرما زمستان ساعت‌ها معطل می‌شود که باعث خستگی و ناتوانی او و بیهوشی‌اش می‌شود. دهخدا بعد از این ماجرا تب می‌کند و ذات‌الریه می‌گیرد که نمایش ما نیز همین مقطع را به تصویر می‌کشد. شاید خیلی از مخاطبان هنوز دهخدا را خوب نمی‌شناسند و شاید این نمایش به شناخت او کمک کند. از منظری دیگر، اگر هم می‌خواستیم اسم نمایش را علی‌اکبر دهخدا بگذاریم شاید مورد استقبال قرار نمی‌گرفتیم و فکر می‌کردند ما زندگی‌نامه دهخدا را فقط روی صحنه آورده‌ایم.

چقدر از اجرای نهایی بازیگر نقش علی‌اکبر دهخدا که در نمایش «کابوس‌های آنکه نمی‌میرد» در همه صحنه‌ها حضور هم دارد؛ راضی هستید و آنچه در ذهن داشتید روی صحنه اجرا شده است؟

بهزاد اقطاعی از بازیگران و کارگردانان خوب تئاتر است که بسیار اهل مطالعه و آگاهی است. او به نظرم از پسِ نقش علی‌اکبر دهخدا برآمده است و با گریمی که برایش طراحی ‌شده است، مخاطبان نیز از اجرای او راضی هستند و به‌رغم اینکه توجه اصلی‌ من روی بازیگران دیگر بود، بهزاد خودش نقشش را درآورد و از این بابت ممنون او هستم.

در صحنه‌پردازی، نورپردازی، طراحی حرکت و بازی‌ها، به نظر، نمایش به مکتب و رویکرد اکسپرسیونیستی نزدیک است. برای‌مان کمی درباره این طراحی بگویید.

همان‌طور که در نمایش دیدید، در این اثر، فضای ذهنی دهخدا را به تصویر می‌کشد و همین امر باعث شده که نمایش به مکتب اکسپرسیونیستی نزدیک‌تر باشد و با کمک هنرمندان و آرتیست‌هایی که کنارم بودند نمایش ازلحاظ طراحی‌ها خیلی جذاب و دیدنی شده است.




مطالب مرتبط

تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد
تازه‌ترین نمایشنامه حسین کیانی در راه اجرا

«مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» به تالار مولوی خواهد آمد

نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز»، نوشته حسین کیانی، به کارگردانی کارن کیانی و بازی بهروز پناهنده، از پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ در سالن کوچک تالار مولوی، روی صحنه خواهد رفت. 

|

گفت‌وگو با دلارام موسوی، کارگردان نمایش «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»

عکس‌هایی که در صحنه جان می‌گیرند
گفت‌وگو با دلارام موسوی، کارگردان نمایش «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»

عکس‌هایی که در صحنه جان می‌گیرند

دلارام موسوی، کارگردان «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی»، ایده این نمایش را برگرفته از یک اتفاق واقعی در خانواده خود می‌داند که ماجرایش به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. او برای بازگویی داستان خود، شخصیت‌های نمایش را از قاب عکس بیرون می‌آورد و به آنها جان می‌بخشد.

|

«خونِ» روی صحنه می‌آید

«خونِ» روی صحنه می‌آید

نمایش «خونِ» به کارگردانی حسین قاسمی‌هنر با اجرایی از یک کودک 8 ساله در تالار مولوی روی صحنه می‌آید.

|

نظرات کاربران