گفتوگو با مدرس تئاتر و هنرمند پیشکسوت نمایش عروسکی
حسن دادشکر: نمایشهای ایرانی جشنواره امسال حرفهای زیادی برای گفتن داشتند

حسن دادشکر، مربی تئاتر و هنرمند پیشکسوت نمایش عروسکی با بیان اینکه باید به تئاتر بهعنوان یک پدیده انسانساز نگاه کرد، میگوید نمایشهای ایرانی جشنواره نوزدهم نمایش عروسکی تهران-مبارک حرفهای زیادی برای گفتن داشتند.
به گزارش ایران تئاتر، نوزدهمین جشنواره نمایش عروسکی تهران-مبارک با رقابت عروسکها از سراسر جهان در تهران، هفته پیش برگزار شد. حسن دادشکر، از هنرمندان باسابقه این عرصه و یکی از خاطرهسازترین هنرمندانی که نزد چند نسل از نوجوانان و کودکان ایرانزمین بهواسطه کارهای نمایشی و عروسکی، جایگاهی ویژه دارد، با بررسی کمیت و کیفیت نمایشهای ایرانی به نمایشدرآمده در این جشنواره، این آثار را دارای حرفهای بسیاری برای گفتن دانست که توانستند مخاطبان بزرگسال را بیشتر از گروه سنی کودکان به خود جذب کنند.
در یکی از روزهای گرم تهران در روزهای برگزاری جشنواره نوزدهم عروسکی تهران با او که مدتی پیش تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، در مورد نمایشهای حاضر در این رویداد گفتوگو کردیم که در ادامه آن را میخوانید.
آقای دادشکر، ازآنجاکه وضعیت تندرستی شما برای مخاطبان تئاتر بهویژه دوستدارانتان بسیار اهمیت دارد، لطفاً در همین ابتدای حرفهایمان از وضعیت سلامتیتان بگویید.
من در بهمنماه سال 1400 به دلیل بروز مشکل قلبی تحت عمل جراحی قلب قرار گرفتم. اگرچه دچار اندکی ناتوانی شدهام ولی در تندرستی کامل هستم و تمایل دارم همچنان به فعالیتهای خود ادامه دهم.
میخواهم از پایه و اساس هر موضوع، یعنی از آموزش آغاز کنیم. میدانیم که در این زمینه دارای پیشینه بسیار زیادی هستید. در حال حاضر وضعیت آموزش آکادمیک هنر نمایش عروسکی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بهطورکلی فکر میکنم که در حال حاضر، وضعیت آموزش آکادمیک هنر نمایش عروسکی در ایران تأسفبار است. یکی از دلایل این وضعیت، پیدایش دانشگاهها و مؤسسات غیردولتی و خصوصی مانند دانشگاه آزاد و ... است. این سخن به این دلیل است که وزارت علوم برای وضعیت کاری دانشجویانی که آموزش دریافت میکنند و دانشآموخته میشوند، هیچ فکری نکرده است. در بسیاری از کشورهای دنیا، مراکز نمایش تئاتر، خود به جذب دانشجو اقدام میکنند که در نتیجه آن، دانشجو پس از دانشآموختگی، در همان مرکز آموزشی تحصیلی مشغول به کار میشود. مشکل اساسی در ایران، این است که بازار کار برای دانشآموختگان این هنر وجود ندارد. من تا این سن یعنی هفتادوپنجسالگی و از زمانی که وارد دنیای تئاتر شدم تا امروز، این را دریافتهام که تئاتر بر اساس رابطه «مرید و مراد» کار کرده است؛ یعنی هدف ما از تئاتر، رسیدن به خواست دل بود و نه به دلیل ارتزاق و درآمدزایی. ولی نسل امروز، دیگر این را نمیپذیرد.
نگاه شما و همنسلانتان به تئاتر چگونه بود؟
باید به تئاتر بهعنوان یک پدیده انسانساز نگاه کرد. تئاتر تنها برای سرگرمی و تفریح نیست. اگر ما نیز به همان شیوه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که از سال 1344 آغاز شد، کار کرده بودیم تا کودک یا نوجوان بتواند استعدادهای خود را کشف کند و ضعفهای جامعهاش را ببیند و بتواند نقد کند و دربارهاش نظر بدهد و درنهایت، کودک اجتماعی بار بیاید و تنها خودش را نبیند، در آن صورت درست عمل کرده بودیم.
خب، این رویکرد پروسه طولانی را نیاز دارد.
تئاتر مانند ساخت یک پالایشگاه است که شاید ده تا پانزده سال ساخت آن طول بکشد، ولی از سال بیستم، بهرهبرداری از نتایج و خروجی آن آغاز میشود. با نگاهی به نمایشهای آزاد فعلی در ایران درمییابیم که این نمایشها بیشتر بر محور درآمدزایی برنامهریزی شدهاند چراکه باید درآمدزایی کنند تا هزینه تولید را تأمین کنند. وقتی نگاه ما به گیشه باشد، محتوایی میسازیم که تنها موردپسند تماشاگر باشد. چنین نمایشی، تماشاگر را «سبُکاندیشه» بار میآورد. وجود نمایشهای سرگرمکننده بد نیست، بلکه لازم است، ولی مشکل اینجاست که ما برای آیندهمان، تماشاگر تربیت نکردهایم که همه گونههای نمایش را بشناسد و نمایش مورد سلیقه خود را انتخاب کند. این موضوع مانند انتخاب کتاب و غذاست. تئاتر مانند کتاب است که برای انواع آن، باید خواننده و تماشاگر ویژه تربیت شده باشد.
دیدگاه همه کارشناسان هنر نمایش، این است که عروسک و نمایش عروسکی باید از دوران کودکی در زندگی او جا داشته باشد. از دیدگاه شما، اکنون، عروسک و نمایش عروسکی، چقدر در زندگی کودک ایرانی جای دارد؟
اگر نظر واقعی مرا بخواهید، میتوانم بهجرئت بگویم هیچ! ما در گذشته، در تلویزیون، برنامههای متنوع عروسکی داشتیم که هنرمندان حرفهای این برنامهها را تولید میکردند. تئاتر در درون خود جنبه سرگرمکنندگی دارد، ولی همین بخش سرگرمکنندگی باید بهطور منطقی و مطابق با روند درام انتخاب شود و آنقدر قوی نشود که درام را تحت تأثیر قرار بدهد. تصور اشتباهی که امروز از تئاتر کودک وجود دارد این است که تئاتر کودک، تنها باید کودک را شاد کند.
وجه سرگرمیسازی تئاتر اهمیت ندارد؟
این وجه سرگرمیسازی یکی از وظایف تئاتر است، درحالیکه وظیفه تئاتر در ابتدا، انتقال درام است. به تعبیری دیگر، وظیفه تئاتر این است که مشکلی را مطرح کند و برای این مشکل، راهحل بیابد. ما باید کاری کنیم که تماشاگر پس از خروج از تالار نمایش، به مشکلی که در نمایش دیده است، فکر کند و برای آن راهحل بیابد.
ما در دنیایی زندگی میکنیم که آموزش در هر موضوعی وارد فضای مجازی شده است و با بهرهگیری از ابزار و امکانات پیشرفته امروزی انجام میشود. آیا آموزش هنر نمایش عروسکی نیز وارد این دنیا شده است؟
من هم این موضوع را دیدهام، ولی اگر خوب اجرا کنند، بد نیست. استفاده از امکانات جدید، متناسب با فرهنگ جامعه باید پیش برود. من کارگردانان بسیاری را دیدهام که از امکانات پیشرفته روز برای اجرای نمایش خود بهره بردهاند، ولی به انتقال محتوا و معنای درام توجهی نکردهاند و تنها جذابیتهای همین ابزار موردتوجه آنها و تماشاگران قرار گرفته است. دلیل این رویداد این است که در گام اول، هنرمند نمایش عروسکی باید دانش بهرهبری از آن ابزار را داشته باشد و در گام دوم، باید بداند چطور و کجا از آن ابزار بهره ببرد. در گام سوم هم، آن ابزار باید در خدمت درام باشد. نظر من این است که ما نباید فرهنگ ایرانی خود را فراموش کنیم. من هیچگاه نمیتوانم مانند یک اروپایی فکر کنم و یا زندگی کنم. ابزار پیشرفته جدید، تنها در صورتی پذیرفته میشوند که در خدمت فرهنگ ما باشند.
ما در جشنواره نمایش عروسکی امسال، گونههای جدیدی از انواع عروسکهای پیشرفته و امروزی را میبینیم. ولی آیا در زمینه درامنویسی نیز، هنرمندان همینگونه پیشرفته عمل کردهاند و موضوعات روز را همگام با نوع عروسک تکنیکهای جدید، وارد دنیای عروسک نمایشی شده است؟
ما در تولید عروسکهای نمایشی وضعیت خوبی داریم. ولی باید همگام با بهروزآوری عروسکها و ابزار حرکت و هدایت آنها، محتوای لازم را نیز با آنها بهروزآوری کنیم. نباید فراموش کنیم که پایه نمایش عروسکی، تخیل است، چون یک عروسک با حرکت خود در پیش چشم تماشاگر، او را به دنیای کودکی میبرد. ما نیاز به رُکگویی در هنر نمایش داریم. شاید در حال حاضر، تنها گونه نمایشی از نمایش عروسکیمان را که رُکگویی میکند، بتوان خیمهشببازی دانست. ما نویسنده کاربلد و توانا در زمینه تئاتر کودک، بهویژه در نمایش عروسکی بسیار کم داریم.
میدانم که جشنواره نمایش عروسکی امسال را دنبال میکنید. نظرتان درباره کمیت و کیفیت جشنواره نمایش عروسکی امسال چیست؟
البته سالها بود که نمایشهای جشنوارههای نمایش عروسکی را دنبال نمیکردم. امسال با تماشای نمایشهای ایرانیمان متوجه شدم که آنها حرفهای زیادی برای گفتن دارند، اگرچه کار را آنطور که بایدوشاید انجام ندادهاند، ولی درهرصورت از آن حالت بههمریختگی قبلی درآمدهاند. بیشتر نمایشها، مخاطب بزرگسال دارند که البته این خیلی خوب است. برگزاری جشنواره نمایش عروسکی امسال، بسیار منظم انجام میشود. وضعیت بلیتفروشی و ورود و خروج تماشاگران بهخوبی انجام میشود که این موضوع در جشنوارههای گذشته، گاهی رعایت نمیشد. ولی احساس میکنم درباره انتخاب و دعوت از گروههای خارجی، جشنواره با محدودیتهای زیادی روبهرو بوده است که این موضوع یا به دلیل کمبود امکانات و یا به دلیل عدم انتخاب آثار توسط کارشناسان خوب، روی داده است. از دیدگاه من، کار آقای غریبپور در سازماندهی یک تالار ویژه نمایش عروسکی ایران، کاری بسیار درست و بهجاست.
آیا در حال حاضر برنامه و یا نمایشی در دست تولید دارید؟
اگرچه از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پیشنهادهایی میشود، ولی در حال حاضر برنامه خاصی ندارم. در هنر نمایش عروسکی، ما دو مشکل بزرگ داریم. مشکل اول، تعویض پیدرپی مدیران است و مشکل دوم، میزان بودجهای که باید برای نمایش عروسکی در نظر گرفته شود. نمایش عروسکی، هنری بسیار پُرهزینه است. مواد و ابزار تولید نمایش عروسکی بسیار گرانقیمت هستند و به همین دلیل، این هنر نیازمند تأمین بودجه از سوی تهیهکنندگان این گونه نمایشی است.
گفتوگو: بهنام حبیبی