در حال بارگذاری ...
...

بهروز غریب‌پور به صحنه برد؛

به نمایش درآوردن حماسه باشکوه عاشورایی در قالب اپرای عروسکی ایرانی

فصلِ جدیدِ اجراهای اپرای عروسکی «عاشورا» با پژوهش، نویسندگی، طراحی و کارگردانی بهروز غریب‌پور این شب‌ها در قالب بخشِ دومِ پروژه‌ «خیمه‌هنر» میزبان مخاطبان در تالار فردوسی است.

به گزارش ایران تئاتر، بیش از پانزده سال از نخستین اجرای اپرای عروسکی «عاشورا» گذشته است، اما هنوز هر بار که پرده‌ این اثر در تالار فردوسی بالا می‌رود، صدای نفس‌گیر و چشمان خیس تماشاگران، نشان از تاثیرگذاری این اجرا دارد. گویی اثری به این استواری و اصالت، نه تکرار می‌شود، که هر بار از نو زاده می‌گردد.

بهروز غریب‌پور، کارگردان و بنیان‌گذار گروه تئاتر عروسکی «آران»، با این اپرا و اپراهای مشابه نه تنها ادای دینی هنری به واقعه‌ عاشورا کرده، بلکه پایه‌گذار تئوری‌ای نو در هنرهای نمایشی ایران شده است. تئوری اپرای ملی. مفهومی که با تلفیق تعزیه‌ ایرانی، موسیقی ردیف دستگاهی، متون منظوم و تکنیک‌های نمایشی جهانی به ثمر نشسته و «عاشورا» به‌مثابه‌ پرچم‌دار آن، از تهران تا پاریس و ورشو و رم، با مخاطب جهانی سخن گفته است.

غریب‌پور با اپرای «عاشورا»، نه صرفاً داستانی مذهبی را بازنمایی کرده، بلکه نمایشی را خلق کرده که در آن، هویت ملی، آئین مذهبی، تکنیک نمایشی و موسیقی سنتی ایران درهم تنیده‌اند و همین پیوند چندلایه، آن را به نمونه‌ای درخشان از نمایش ملی بدل ساخته است.

اپرای «عاشورا» در ساختار، برگرفته از سنت‌های نمایشی است که در تعزیه‌ ایرانی ریشه دارد. اما با بهره‌گیری از ویژگی‌های اپرا – از جمله متون منظوم، ساختار موسیقایی درونی و بیرونی و خوانندگان نقش‌آفرین – فراتر از یک نمایش آیینی صرف رفته و توانسته به‌عنوان «اپرای عروسکی» جایگاه مستقل و شناخته‌شده‌ای در جهان بیابد. به‌ویژه آن‌گاه که این اثر در جشنواره‌های بین‌المللی روی صحنه رفت و تماشاگران بی‌اطلاع از واقعه‌ عاشورا، با اشک در چشم، سالن را ترک می‌کردند؛ تجربه‌ای که نه تنها از قدرت بیانی هنر، بلکه از انسان‌گرایی عمیق نهفته در این روایت ایرانی حکایت داشت.

در این مسیر، گروه آران فقط یک گروه اجرایی نبوده، بلکه نهادی آموزشی و پژوهشی نیز هست؛ مدرسه‌ای که در آن نسل تازه‌ای از هنرمندان تئاتر عروسکی تربیت می‌شوند. غریب‌پور از همان ابتدا بر آموزش رایگان و دقیق شاگردانش تاکید داشت و حاصل این رویکرد، تربیت بازی‌دهندگانی است که نه صرفاً عروسک را به حرکت درمی‌آورند، بلکه روح انسانی را در آن جاری می‌کنند. 

در میان تمامی تولیدات گروه آران، «عاشورا» جایگاهی خاص دارد. شاید به این دلیل که واقعه‌ عاشورا برای ایرانیان نه تنها روایتی تاریخی، بلکه مفهومی زنده و پیوسته است. غریب‌پور نیز با درک ژرف این پیوستگی، هر سال این اثر را با طراحی صحنه‌ای متفاوت و کیفیتی نو اجرا می‌کند، تا یادآور شود که تئاتر، برخلاف سینما، یک هنر زنده است؛ هنری که هر بار بر صحنه می‌رود، باید از نو زاده شود.

انتخاب تالار فردوسی برای اجرای امسال، بازگشت به خانه‌ای است که این اپرا در آن جان گرفته است. تالاری که با همت غریب‌پور و گروهش از یک کارگاه متروکه به یکی از خاص‌ترین سالن‌های تئاتری کشور بدل شد. اما این محدود به یک سالن نیست؛ نگاه و فلسفه‌ای در پشت این کار نهفته است: نگاه به خود، به هویت، به تاریخ، به ادبیات، و به ظرفیت‌های فرهنگی بومی، بی‌نیاز از تقلید کورکورانه از غرب.

جای تعجب نیست اگر امروز نوجوانان ایرانی بیشتر از «اسپایدرمن» و «بتمن» می‌دانند تا از «رستم و تهمینه»؛ اما اپرای «عاشورا»، و دیگر آثار آران چون «رستم و سهراب»، «مولوی»، «حافظ» و «خیام»، گامی موثر برای بازیابی این حافظه‌ فرهنگی است. این آثار به زبان هنر، روایت ایرانی را بازمی‌سازند؛ روایتی که با تکیه بر ادبیات و موسیقی ملی، نه تنها تماشایی بلکه در بسیاری مواقع، عمیقاً تأثیرگذار است.

اپرای «عاشورا» تنها یک اجرا نیست؛ تجربه‌ای‌ست برای دیدن، شنیدن، حس کردن و اندیشیدن. در جهانی که نمایش‌های نمایشی پرزرق‌وبرق دیجیتالی گاه عمق را قربانی فرم می‌کنند، این اپرا با عروسک‌های نخی، متون ادبی و موسیقی زنده، هنوز حرفی برای گفتن دارد. آن‌هم حرفی اصیل، ایرانی، و جهانی.

فصلِ جدیدِ اجراهای اپرای عروسکی «عاشورا» با پژوهش، نویسندگی، طراحی و کارگردانی بهروز غریب‌پور، آهنگ‌سازی بهزاد عبدی، رهبر ارکستر ولادیمیر سیرینکو و اجرای ارکستر «ناسیونال» اوکراین با همکاری اعضای گروهِ کُرِ ارکستر سمفونیک تهران در قالب بخشِ دومِ پروژه‌ «خیمه‌ هنر» معاونت امور هنری تا ۱۲ مرداد ساعت ۱۹:۳۰ در تالار فردوسی تهران روی صحنه می‌رود.

گزارش: علی کیهانی

عکس خبر: فرهاد جاوید