در حال بارگذاری ...
«سایه‌روشن» در نگاه حلقه نقد تهران

زنی که از سایه درآمد

نمایش «سایه‌روشن» نوشته و کار سعیده آجربندیان در حلقه نقد تهران، بررسی شد.

به گزارش ایران تئاتر، در تازه‌ترین نشست از سلسله برنامه‌های حلقه نقد تهران که با حضور سپیده اسکندرزاده، فریال آذری و رضا آشفته در تالار مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد، مخاطبان در جریان چندوچون «سایه‌روشن» قرار گرفتند و پیش از اظهارنظر منتقدان، سعیده آجربندیان، کارگردان این اثر نمایشی به سیر و مسیر پیش روی «سایه‌روشن» تا پیش از اجراشدنش پرداخت.

فقدان در معنای اگزیستانسیالی‌اش

سپیده اسکندرزاده در ابتدای این نشست گفت: «نمایش «سایه‌روشن» دربارۀ زندگی زنی به نام سایه است که همسر علی تیمورزاده، هنرمند، فیلم‌ساز و استاد دانشگاه است. او به‌طور اتفاقی متوجه می‌شود که تیمورزاده فیلم‌نامه شاگردش به نام حامد را دزدیده و تبدیل به فیلم کرده و جایزه هم گرفته است.

فقدان مؤلفه‌ای است مهم و کاربردی البته در معنای اگزیستانسیال خود نه در معنای نبود، بلکه در معنایی که سوژه به پیرامونش نمی‌نگرد. همین‌که سوژه به آن شی التفات کند، شی موجودیت می‌یابد. با این توصیف علی تیمورزاده با التفات به سایه به او موجودیت بخشیده ولی حتی تا حد سایۀ خود و همین‌طور به حامد که شاگردش محسوب می‌شود، هیچ‌گونه التفاتی نمی‌کند و او را آن‌قدر پایین می‌آورد که به او بفهماند موجودی ناچیز است که شایستگی دیده شدن از طرف او را ندارد.

پس نیازی نیست که به این شکایت و اعتراض شاگرد ناچیز توجه شود. در این راستا حقیقت هم چون از طرف تیمورزاده به رسمیت شناخته ‌نشده است، پس وجود خارجی ندارد. غافل از آنکه همین موجود ناچیز می‌تواند به چاردیواری خانه او رخنه کند و روابط متزلزل او و سایه را به چالش بکشاند.

سایه که وکالت خوانده ولی نتوانسته به خاطر عشق آن را به اتمام برساند، حال دچار تزلزل می‌شود که همسرش چگونه پدری خواهد شد؟ درحالی‌که در حق دانشجویش اجحاف کرده است. او به گذشته خود می‌اندیشد؛ به این‌که همسرش می‌خواهد همیشه سایه او باشد، بدین مفهوم که نه اشعارش شنیده شوند و نه توسط دیگران دیده شود؛ چراکه این زندگی روشن است؛ و روشن باید در معرض دید باشد و همگان چون ستاره‌ای به دور او بچرخند؛ اما روند داستان بعدازاینکه حامد به سایه، پیشنهاد خوانش اشعارش را در رادیو می‌دهد، تغییر می‌کند. او خودش را بازمی‌یابد و تصمیم بر آن می‌گیرد که سایه نباشد و خودش ماه زندگی خودش شود و شعرهایش ستاره‌های او.

                                                                    

برای بیان چاردیواری از مکعب مستطیل و مکعب مربع در طراحی صحنه استفاده ‌شده بود که خود بیانگر مفهوم عدالت و ستون و حریم خانه است که با شخصیت سایه همخوانی دارد. او همسر خانه روشن است که بعد از فهمیدن ماجرا وقتی متوجه می‌شود که پیگیری‌های حامد راه به‌جایی ندارند و قانون هم از او پشتیبانی نمی‌کند، تصمیم می‌گیرد عدالت را در خانه‌اش و پیش وجدان خودش برپا کند؛ چراکه مربع به معنای بیان حقیقت هم هست. حقیقتی که نشانگر این رفتار و کرداری است که تیمورزاده با دانشجویانش انجام می‌دهد؛ او با احساس دختران دانشجو بازی می‌کند و حق دانشجویان پسر را پایمال می‌کند؛ و اینجاست که سایه از سایه بودنش دست می‌کشد و ترجیح می‌دهد دیگر به قول خودش گاو نباشد؛ و حقیقت را زندگی کند، نه اینکه در قالب عروسک‌ کوکی‌ای باشد که تیمورزاده از او ساخته است.

داستان با رفتن به اوهام سایه به ادبیات سوررئال نزدیک می‌شود که خود نمایانگر انگاره حقیقت واقعیت است؛ که واقعیت آن چیزی که علی نشان می‌دهد، نیست. چیزی در این میان پنهان‌ شده است؛ که با ماه، هم‌معنا می‌شود. درهرصورت چیزی پشت ابر نمی‌ماند و ماهِ حقیقت تابیده می‌شود؛ چراکه خود ماه با مفهوم عدالت و حقیقت در ارتباط است.

بعد سوم از مکعب نیز همان ویژگی ناظر را دارد که در این داستان با به عقب رفتن ماجرا در ذهن سایه حاکی از چیزی است که می‌توانست باشد ولی به خاطر رفتارهای ناشایست تیمورزاده ازدست‌رفته است؛ که این ویژگی ادبیات سوررئال هم هست.

اثر هم به خودشیفته‌وارگی تیمورزاده اشاره می‌کند و هم به خودکم‌بینی سایه. هرچند که او نقش خود را در انتها تغییر می‌دهد.

نمایش سعی کرده یکی از معضل‌های اجتماعی و خانوادگی را شسته‌و‌رفته در یک ساعت به تصویر بکشاند و برای مخاطب طرح پرسش کند؛ ازجمله اینکه خیانت و به سرقت بردن اثر دیگری و مفهوم اینکه عدالت راستین کدام است و قانون کدام؟»

                                                                    

بوته امتحان

فریال آذری نیز در این نشست گفت: «سایه، نام شخصیت اصلی قصه است؛ زنی که در سایه مرد خود، گویی آنچه را که در وجودش بوده، فراموش و به زرق‌وبرق و روزمرگی زندگی عادت کرده است؛ او در پی یک اتفاق به خود می‌آید. شاگرد استاد درواقع مرشدی است که او را به خود می‌آورد. او که در سایه خویش نهان شده با تلنگری به فکر فرو می‌رود و به یاد می‌آورد، روزگاری شعر می‌سروده و وکالت می‌خوانده و امروز وجود او در بوته امتحان با دانشی است که روزگاری فراگرفته است؛ سایه اما در تقابل با خویش فقط زوایای پنهان شخصیت خویش را برملا نمی‌سازد، او وجه دیگری از استاد را نشان می‌دهد که در تقابل با اگزیستانسیالیسم خود مسئولیت‌گریز شده است.

استاد مسئولیت رفتار خود را در برابر شاگردش نمی‌پذیرد و با انکار تلاش دارد تا عملاً از بار مسئولیت دزدی متن شانه خالی کند. او همچنین در رابطه با سایه و زندگی شخصی مسئولیت‌گریز است و از همین روی در پشت نقاب روشنفکری پنهان‌ شده و تلاش دارد تا از زیر بار مسئولیت پدری بگریزد. او در قصه به رابطه با همسر خود وفادار نبوده و مسئولیت زندگی زناشویی خود را نیز نمی‌پذیرد و آنچه در دیالوگ‌هایش پشت تلفن پیدا می‌شود، نشان می‌دهد عملاً به رابطه عاطفی جدید نیز پای‌بند نبوده و قابلیت پذیرش مسئولیت رفتار خود را ندارد. او از خود گریزان است، سایه اما هرچه بیشتر پیش می‌رود، عمیق‌تر با خود واقعی‌اش روبه‌رو می‌شود و تلاش بر بازیابی منِ حقیقی خویش دارد.

سایه در داستان رفته‌رفته روشن می‌شود تا آنجا که در انتهای نمایش، وجودش نور را به صحنه ارزانی می‌دارد. شخصیت وکیل و دوست سایه اما به‌رغم شخصیت اجتماعی اما سرشار از حسرتش که مجذوب ظاهر زندگی سایه است، او را از اندیشیدن بر حذر می‌دارد و تلاش دارد تا سایه را در بهشت بی‌خبری نگاه دارد و داشتن فرزند را ضامن بقای این رابطه می‌داند اگرچه تلاش‌هایش بی‌ثمر می‌ماند. به‌رغم ظاهر متجدد، نگاه استاد به زن، ستیزه‌جویانه است و آن را در دیالوگ‌ها و نوع برخوردش با زن می‌توان یافت؛ چه زن در خانه‌ مانده، ادامه تحصیل نداده، شاغل نشده و هویتش زیر سایه مرد معنا می‌یابد. همچنین مرد اجازه مهمانی و شب‌نشینی را به خود داده و از زن درباره حضور دوستانش نظرخواهی نمی‌کند. او همسرش را به خاطر تغییرات فیزیکی و هورمونی مورد تمسخر قرار داده و نگاه بالا به پایین به او دارد؛ به تعبیری، آنچه در جامعه امروز مبتلا به آن هستیم، در نمایش دیده می‌شود.»

                                                                    

اصل ِ لذت

رضا آشفته، منتقد و پژوهشگر تئاتر همچنین در این نشست گفت: «بروک بر این باور است که تئاتر باید لذت‌بخش باشد و اگر مخاطبی لذت نبرد، مشکل از کار و کارگردان است و برشت نیز تئاتر را همانند بازی فوتبال بسیار پرهیجان و لذت‌بخش می‌داند که اگر چنین نباشد حتماً در مواجهه با مخاطبان دچار مشکل خواهد شد و از لذت بخشی آن کاسته خواهد شد.

در دو شب متفاوتی که کار را دیده‌ام، متوجه شده‌ام که ریتم دارد درست‌تر می‌شود؛ ریتم زمینه‌ساز دیده شدن هر تئاتری است و اگر ریتم کوک نباشد، حتماً مخاطب دچار کسالت و خواب‌آلودگی خواهد شد و برای دقایقی نمایش را از دست خواهد داد؛ بنابراین هر کارگردانی باید ریتم را دقیق بشناسد و در طول کارش به کار گیرد و اگر صدم ثانیه‌ای از آن غفلت بورزد، اسباب زحمت و رنجش خاطر تماشاگران خواهد شد.

به نظرم بها بخشیدن به اندیشه‌ورزی مانع از تحقق گونه مناسب در کلیت ساختار شده است؛ درحالی‌که نمایش می‌توانست یک ملودرام بحث‌برانگیز از گسست رابطه زناشویی به دلیل سرقت هنری مرد خانواده باشد و مردی که دزدی می‌کند و پنج سال زحمت شاگرد را انکار می‌کند، آمادگی هر نوع زدوخوردی را در خانواده‌اش دارد و متأسفانه از این نگرش واقعی در پردازش شخصیت منفی اثر که شخصیت مرد است، چشم‌پوشی شده است.

این نمایش وقتی از ملودرام و بروز احساسات و عواطف شخصیت‌ها به‌راحتی چشم پوشیده، دلیلی شده که بازیگران نیز با دست و پای بسته‌تر به‌ دور از بروز حقیقی احساسات بخواهند در صحنه حضور داشته باشند و آن تلاطم و برهم‌ریختگی رابطه که منجر به طلاق یک زن و شوهر خواهد شد، در اینجا شکل درست و باورپذیرانه‌ای به خود نگیرد.»




مطالب مرتبط

دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی
دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی

دومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره 42 تئاتر فجر، روز سه‌شنبه سوم بهمن با حضور رضا آشفته، محمدحسن خدایی و عرفان پهلوانی در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و سه نمایش «ایلخون»، «بدریه» و «کابوس‌نامه اهل هوا» مورد تحلیل قرار گرفتند.

|

با انتشار یک فراخوان و اهدای جایزه‌ای ویژه اعلام شد

جشنواره‌های وزارت ارشاد را نقد کنید
با انتشار یک فراخوان و اهدای جایزه‌ای ویژه اعلام شد

جشنواره‌های وزارت ارشاد را نقد کنید

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتشار فراخوانی از قدردانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ارایه بهترین نقدها با موضوع جشنواره‌های برگزارشده و عملکرد این وزارت خانه در سال ۱۴۰۲ خبر داد.

|

نگاهی به نمایش «ننه زار» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

لطفاً بیاییم سکوت کنیم و از دیدن تئاتر لذت ببریم!
نگاهی به نمایش «ننه زار» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

لطفاً بیاییم سکوت کنیم و از دیدن تئاتر لذت ببریم!

امین خرمی*: آیین «زار» میان مردمان خون‌گرم و دوست‌داشتنی جنوب کشورمان یکی از پُربسامدترین آیین‌ها در انتخاب هنرمندان آثار دراماتیک برای نگارش نمایشنامه‌هایی خوش‌نام و ...

|

نگاهی به نمایش «کیلومتر 944» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

پسِ پشت تمام تلخی‌های جنگ هیچ امیدی نیست؟
نگاهی به نمایش «کیلومتر 944» اجرا شده در جشنواره تئاتر منطقه‌ای خاوران

پسِ پشت تمام تلخی‌های جنگ هیچ امیدی نیست؟

امین خرمی*: نمایش «کیلومتر 944» نگاه خود را معطوف به نسلی می‌کند که کماکان پرسش‌گری درباره تاریخ معاصر کشورمان را در قالب نقد، نظر، گفتارها و جستارهای پدران و مادرانی سپری می‌کند که سال‌های ...

|

نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست
نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست

رضا آشفته: نمایش «فردریک» نوشته امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی که آذر و دی در سالن اصلی تئاتر شهر میزبان مخاطبان است، درباره تئاتر و به شیوه پسامدرن است که در آن زندگی یک بازیگر قرن نوزدهم فرانسه ...

|

نظرات کاربران