گفتوگو با کارگردان و بازیگر «مناظره وایادولید»
هوشمند هنرکار: فرم نباید مزاحم ارتباط اندیشه تئاتر با تماشاگر باشد

هوشمند هنرکار، بازیگر و کارگردان «مناظره وایادولید» با بیان اینکه در این اثر تلاش شده تا دغدغههای انسانی و اجتماعی به نمایش درآید، گفت به شعبدهبازیهای نور، صدا و افکت علاقه زیادی ندارم، درام و تئاتر باید روی صحنه جاری شود و فرم نباید مزاحم ارتباط اندیشه تئاتر با تماشاگر باشد.
نگار امیری: هوشمند هنرکار، بازیگر و کارگردان تئاتر، فعالیت خود را از دهه شصت با بازی در آثاری چون «دشمن اصلی»، «هایی گی»، «کارول»، «سیمرغ، سیمرغ» و کارگردانی نمایشهایی چون «سگ مرده»، «آیینه»، «حوالی کافه شوکا»، «پردهها از راه میرسند» آغاز کرد.
او این شبها، پس از سه سال دوری از صحنه تئاتر همزمان بهعنوان بازیگر و کارگردان نمایش «مناظره وایادولید» نوشته ژانکلود کاریر و ترجمه مجتبی میثمی در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه میرود.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: «در سال ۱۵۵۰ میلادی، در پی گزارشهایی از رفتار هولناک فاتحان اسپانیایی نسبت به بومیان سرزمینهای تازه کشفشده قاره جدید، مناظرهای در شهر وایادولید اسپانیا برای تصمیمگیری درباره سرنوشت بومیان برپا میشود.»
این نمایش گزارشی مستند از این مناظره است که تا 26 آبان میزبان مخاطبان خواهد بود. خواندن گفتوگویی کوتاه با این هنرمند خالی از لطف نیست.
نمایش «مناظره وایادولید» متنی دیالوگمحور و سنگین است که شاید در این روزهای تئاتر، کمتر کارگردانی به سراغ اجرای آن برود. چه دلیلی باعث انتخاب این متن شد؟
من در انتخاب متون نمایشی به جمیع شرایط روز فکر میکنم و همیشه تلاش کردهام تا مسائل عمیق انسانی و دغدغههای اجتماعی را به نمایش بگذارم. بخشی از کار به موضوعات جهانشمول و نظام استعماری در جهان اشاره دارد؛ اما جزئیات آن مسائلی است درباره تقابل و برداشتهایی که از روایتهای مختلف اعتقادی انجام میشود. تفکرات متعصبانه و یا آزادانه و انعطافپذیر که در بسیاری موارد نتایج خونباری هم داشته و دارد.درواقع ما انعکاس برخی مسائل را در جامعه میبینیم که مسائل عمیقتر انسانی در آنها وجود دارد.
با توجه به توضیحاتی که درباره معانی و مفاهیم متن ارائه دادید، این اثر چقدر میتواند دغدغه مخاطبان امروز باشد؟
«مناظره وایادولید»، اندیشهمحور و پر از دیالوگ است. این نوع آثار مخاطب خاص خود را دارند و قطعاً برای همه تماشاگران جذابیت چندانی نخواهند داشت. باید در نظر داشت که برای درک بهتر برخی از رویدادها باید سطحی از دانش و دغدغه فرهنگی از طرف تماشاگر وجود داشته باشد تا بتواند از کار لذت ببرد.
انتخاب بازیگر و آماده کردن یک گروه برای اجرای تئاتر با چه چالشهایی همراه بود؟
قطعا همه هنرمندان برای تولید یک اثر نمایشی در هر سطح کیفی با توجه به دغدغههای اجرایی و هنری تئاتر و همچنین شرایط اقتصادی با چالشهای بسیاری مواجه هستند. طی سالهای اخیر بسیاری از بازیگران و هنرمندان ما به دلایل اقتصادی و روانی فعالیت در این عرصه را کنار گذاشتهاند. در این شرایط بازیگران «مناظره وایادولید»، درحالیکه به راحتی میتوانستند با حضور در پروژههای تصویر به کسب درآمد بپزدارند، با من همکاری کردند که از آنها سپاسگزارم. اما چالش بزرگتر محتوا و اجراهای اخیر تئاتر است که باعث شده تا بازیگران به کارهای آسان عادت کنند. با متون سطحی و بداههپردازیهایی که روی صحنه شاهد هستیم، تمرین برای بیان دیالوگهای سخت و متنی اندیشهمحور که باید به تک تک گفتههایش توجه داشت، آسانی نبود و به همین دلیل زمان زیادی در نظر گرفتیم تا بتوانیم بهترین شکل اثر را برای تماشاگران به نمایش بگذاریم.
شما بیشتر از طراحی نور، صدا و دیگر عناصر صحنه، تمرکزتان را روی بازی بازیگران گذاشتهاید. دیالوگمحور بودن کار دلیل این موضوع بوده است؟
من به شعبدهبازیهای نور، صدا و افکت علاقه زیادی ندارم، اینها میتوانند به تئاتر کمک کنند اما تئاتر نیستند و به همین واسطه در آثار خودم از اغراق در استفاده از آنها پرهیز کردهام. درام و تئاتر باید جاری شود و فرمها نباید مزاحم ارتباط مستقیم اندیشه تئاتر با تماشاگر باشد. من تئاتر را حرکت و تصویرسازی میدانم البته به شرطی که خود را به رخ نکشاند و در راستای هدف نمایش باشد. علاوه بر این وقتی با شرایطی چون دو اجرایی بودن سالن مواجه هستیم یقینا به لحاظ بهره از نور، تصاویر مستند و دکور، محدودیتهایی هم خواهیم داشت؛ ما بسیاری از طرحهایی را که برای دکور، نور و تصاویر مرتبط با کار داشتیم، از دست دادیم.
اگر بخواهید در جمعبندی نهایی گفتوگو ارزیابی نسبت به شرایط فعلی هنر نمایش داشته باشید، چه خواهید گفت؟
شرایط نابهسامان اقتصادی باعث تنزل محتوایی تئاتر شده است. همانطور که پیش از این اشاره کردم، هنرمندان ما در بسیاری از مواقع یا کار را کنار میگذارند یا در بهترین حالت به سمت اجرای آثاری میروند که تا همین ده سال پیش اصلاً به آنها فکر نمیکردند. آنها در تلاشاند تا تئاتر به خودکفایی برسد ولی با تنزل محتوایی پیشآمده ما شاهد تناقضی هستیم که متأسفانه قابلحل نیست. تئاترهای کمدی که از موسیقی و فرم به عنوان عناصر محوری کار بهره میبرند نیز شکلی از تئاتر هستند اما جای آنها در بسیاری از سالنهای حرفهای نیست. از دیگرسو، ذائقه مخاطبان ما نیز به دنبال تفریح و ساز و ضرب رفته است و دیگر مثل سالهای گذشته در آثار نمایشی به دنبال اندیشه و تفکر نیست. ما بارها در خانه تئاتر در این مورد هشدار داده بودیم، این شرایط حاکم بر تئاتر درست نیست و به امان خدا رها کردن آن در آینده عاقبت بدتری هم خواهد داشت. تنها میتوان امید داشت که مدیران فرهنگی و هنری کشور با تخصیص بودجه بیشتر برای تئاتر و در نظر گرفتن چالشهایی که هنرمندان با آن روبهرو هستند، برای بهتر شدن این شرایط تا قبل از اینکه بیش از پیش دیر شود، فکری کنند.