بازگشت محمودرضا رحیمی به صحنه تئاتر پس از 7 سال
«روزی روزگاری سمنگان» تلفیقی از واقعیت و خیال است
محمودرضا رحیمی، کارگردان نمایش «روزی روزگاری سمنگان» با بیان اینکه هیچگاه از تئاتر و کارگردانی دور نبوده است، میگوید این نمایش تلفیقی از واقعیت و خیال است از آدمهای محلهای که هر روز شاهد اتفاقاتی اجتماعی_خانوادگی و همچنین حمله موشکها و جنگندههای دشمن هستند.
به گزارش ایرانتئاتر، محمودرضا رحیمی، نویسنده، بازیگر، مدرس و کارگردان تئاتر، بهزودی نمایش «روزی روزگاری سمنگان» را در تالار چهارسو تئاتر شهر روی صحنه خواهد برد.
او درباره حضور دوبارهاش روی صحنه در مقام کارگردان میگوید: «حدود هفت سال از آخرین باری که روی صحنه بودهام، میگذرد. اما هیچگاه از کارگردانی و تئاتر دور نبودهام و بیشتر تمرکز خود را روی تدریس و هدایت هنرجویان در جهت رسیدن به یک اجرای کامل و روی صحنه رفتن گذاشتهام و خوشبختانه طی اینمدت آثار بسیاری از هنرجویانم به اجرای عموم رسیده است.»
کارگردان نمایش «آسیدکاظم» ادامه میدهد: «من همواره با این موضوع که باید از قبل نوبت اجرا و سالن رزرو شود، مسئله داشتم. چراکه نمیدانم یک کارگردان چطور میتواند برای کار خود وقت قبلی اجرا تعیین کند. من هر زمان کار آمادهای داشته باشم، اعلام میکنم و هر زمان امکان اجرا برایم مهیا شود، روی صحنه میروم.»
این هنرمند میافزاید: «برای نمایش «روزی روزگاری سمنگان» نیز قرار بود در سالن دیگری روی صحنه برویم اما خوشبختانه عزیزانی که براین باور بودند نباید تئاتر کار کنیم، پیش از ما سالن را رزرو کرده و به صحنه تئاتر بازگشته بودند. گروه ما نیز با همراهی مدیریت محترم مجموعه تئاترشهر توانست تا در این سالن برای اجرا آماده شود.»
رحیمی درباره داستانی که نمایش به آن اشاره دارد، میگوید: «بخش اعظمی از کار برگرفته از تجربیات زیسته و خاطرات خانم نازنین گودرزیان در محلهای در نارمک، در زمان بمباران تهران حدود سالهای ۶۵ و ۶۶ است. این نویسنده ابتدا بخشی از خاطرات خود از آن بازه زمانی را بهصورت داستان کوتاه ارائه کرد و سپس با اصرار من و از آنجاکه حس میکردم آدمهای این خاطرات چقدر میتوانند برای صحنه تئاتر مناسب باشند، در یک نگارش مشترک به نمایشنامه «روزی روزگاری سمنگان» رسیدیم.»
او ادامه میدهد: «تعدادی از وقایع و شخصیتها براساس خیال و تعدادی واقعی هستند. درواقع 20 درصد از اصل ایده در این متن گسترش پیدا کرده است. بسیاری از کدها و آدرسها زاییده ذهن نویسندگان همراه با تلفیقی از واقعیت و خیال هستند. به طور مثال، محله سمنگان که در حال حاضر در محله نارمک خیابانی به همین نام وجود دارد، طی سالهای جنگ هیچگاه مورد اصابت بمب واقع نشده است. ما در این نمایش آدمهایی از محلههای مختلف را که همه در سمنگان با هم ملاقات میکنند، به تماشا مینشینیم.»
این مدرس تئاتر میافزاید: «در واقع روزی روزگاری سمنگان» به محلهای اشاره دارد که هر روز شاهد اتفاقاتی اجتماعی_خانوادگی و همچنین حمله جنگندههای دشمن است.»
کارگردان نمایش «روزی روزگاری سمنگان» میگوید: «تمرینهای این نمایش حدود یکسالونیم پیش آغاز شد. این نمایش بازگشتی به کارهای کارگاهی گروه تئاتر نیوشا است. ما در اکثر اجراها بهصورت خانوادگی فعالیت داریم، در اصل من و همسرم، بهرام سرورینژاد و همسرش، جواد صداقت و همسرش و دیگر دوستان هم تا حدودی به همین شکل با ما همراه هستند. تمرینها را تدریجی از هفتهای ۶ ساعت آغاز کردیم تا یکماه گذشته که تبدیل به تمرینهایی روزانه شد.»
او در بخشی از سخنانش درباره بهرهمندی از موسیقی زنده در این اجرا توضیح میدهد: «در این اجرا برای دور شدن فاصله صحنهها و تبدیل شدن آنها به اپیزودهای با موضوعات مختلف از موسیقی بهره بردیم. به همین دلیل، آقای امیر صادقین در هر کدام از صحنهها قسمتی از قطعات خود را اجرا خواهند کرد. یک قطعه جدید از این هنرمند نیز در این نمایش رونمایی خواهد شد و هرشب به گوش مخاطبان میرسد.»
این هنرمند ادامه میدهد: «در بخشی از متن این موضوع بیان میشود که «آیا زمان به دلیل کنشهای ما تفاوتی دارد یا خیر؟» براین اساس در طراحی لباس و صحنه هم سعی شده است تا به سیالیت بین دو زمان حال و گذشته توجه شود.»
رحیمی در پایان میگوید: «همواره این سخن استاد سمندریان در ذهنم هست که «یک کارگردان باید همواره کار کند». زمانی که برای مدتی از کار دور باشد، مثل خوشنویسی است که قلم را کنار بگذارد و قطعا کارش تحت تاثیر قرار میگیرد. امیدوارم با توجه به اینکه در طول این سالها از تئاتر جدا نبودهام و همواره به شکل دیگری در آموزشگاهها و دانشگاهها فعالیت داشتهام، بتوانم حق مطلب را در اجرای نمایش «روزی روزگاری سمنگان» ادا کنم.»