بهرام ابراهیمی، بازیگر نمایش «گورکن»:
همکاری با چرمشیر ایده گورکن را برایم جذاب کرد
بهرام ابراهیمی
بهرام ابراهیمی
بهرام ابراهیمی، بازیگر نمایش «گورکن» با بیان اینکه مونولوگ یک چالش سخت و مهم برای بازیگر است، گفت همکاری من از دوران دانشجویی با اجرای مونولوگی از چرمشیر، این گونه نمایشی را برای من جذاب کرد.
نگار امیری: بهرام ابراهیمی، بازیگر و کارگردان تئاتر این روزها با بازی در نمایش «گورکن» به نویسندگی و کارگردانی علیمحمد کاظمنیا در سالن 3 پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است.
این اجرا بهانهای شد تا با این هنرمند به گفتوگو بپردازیم.
شخصیت گورکن چه ویژگیهایی داشت که باعث پذیرش این نقش از طرف شما شد؟
پایاننامه بازیگری-کارگردانی من و پایاننامه ادبیات نمایشی محمد چرمشیر یک نمایش تکپرسوناژ بود. در نتیجه همواره این گونه نمایشی جزو حساسیتهای من بوده و هست. این نمایشنامه هم مونولوگی بود که به زندگی شخصیت عجیب و غریب گورکن میپرداخت. شخصیتی که هماننند همه ما از همان ابتدای تولد در حال کندن گور خود است. این ایده جذاب باعث شد تا به حضور در این اثر بیندیشم.
متن خوب، کارگردان خوب و نقشی که هیچکس جز من نتواند آن را بازی کند، از جمله ویژگیهایی است که در انتخاب نقش و همراهی با گروههای نمایشی به آن توجه دارم.
با توجه به اینکه بخش اعظم این نمایش بر پایه مونولوگهای شخصیت گورکن شکل گرفته است، بازیگر باید از چه میزان توانمندی و تجربه برخوردار باشد؟
مونولوگ یک چالش سخت و مهم برای بازیگر است که نیازمند بینش، دانش و پشتوانه هنری و علمی است. بازیگر در این گونه نمایشی باید با صدا، فیگور و حرکات خود، تماشاگر را تا انتهای کار با خود همراه کند. در این صورت است که بازیگر میتواند یک مونولوگ را به گونهای بیان کند که تماشاگر را روی صندلی میخکوب کرده و اجازه ندهد به چیز دیگری فکر کند.
با این توضیحات، تجربه اجرای مونولوگ را به بازیگران جوان توصیه میکنید؟
قطعا توصیه میکنم، چراکه این چالشی است که هر چه شما بیشتر در آن رشد کنید، سریعتر میتوانید مراحل ترقی را در بازیگری طی کنید. آدمهای زیادی هستند که در موقعیتهای مختلف به تکگویی میپردازند اما بعد از مدتی هیچکس به حرف آنها گوش نمیدهد؛ اینجاست که هنر بازیگر مشخص میشود.
جایگاه خلق میزانسن و فضاسازی در آثار دیالوگمحور را در ارتباط با تماشاگران چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر نمایش به گونه خشک و غیرقابل انعطاف اجرا شود، تبدیل به خطابه خواهد شد. خطابه هم تا مدت کوتاهی جذاب است و بعد از آن خستهکننده میشود. پس حتما خلق میزانسن و فضاسازی که با کمک تیم اجرایی در طول روند تمرین به آن فکر شده و به اجرا در میآید، کار را از کسالت دور خواهد کرد.
و سخن آخر...
تئاتر بنیادیترین وجه فرهنگ یک مملکت است، اگر تئاتر وجود نداشته باشد نبض فرهنگ و هنر یک کشور به خوبی نخواهد تپید. بودن تئاتر و حیات آن شادی، غم، اندیشه و آموزش را برای مردم به ارمغان میآورد. امیدوارم که این هنر همواره مانا باشد.