در حال بارگذاری ...
...

نگاهی به فرآیندمحوری در آثار محمد برهمنی

محمد برهمنی و عوامل نمایش «تاری» این اثر را تولیدی در روند فرآیند محوری از تمرین تا اجرا معرفی کردند.

به گزارش ایران‌تئاتر، نشست تجربه‌ مواجهه با نمایش «تاری» با حضور محمد برهمنی، محمود خسروپرست و محمدحسن خدایی روز شنبه ۲۰ مرداد در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه‌ ایران‌شهر برگزار شد.

محمدحسن خدایی در ابتدای این نشست گفت: «نمایش «زندگی در تئاتر» از آثار اولیه محمد برهمنی را باید از سه اثر «سیزیف»، «آلنده نازنین»  و «تاری» جدا کرد چراکه «زندگی در تئاتر نوشته دیوید ممت است و سه اثر جدید برهمنی حاصل تلاش گروهی در نوشتن متن.»

او ادامه داد: «ما در نمایش «تاری» شاهد فقدان ژست و هویت اجتماعی هستیم.»

محمود خسروپرست، مشاور متن این نمایش در ادامه گفت: «در مسئله اجتماعی و تاریخی ما در آثار دیگر نیز با آثاری روبرو می‌شویم که تاریخ و زمانی را بیان نکرده‌اند و فکر نمی‌کنم این نقطه ضعف نمایشنامه باشد.»

محمدحسن خدایی، مشکل تئاتر ایران را عدم ساخت وضعیت تاریخی دانست و گفت: «تاری» به سمت ساختن وضعیت دوباره می‌رود و هویت اجتماعی که نشان دادن مناسبات فرادستی و فرودستی، اقتصادی و غیره است شکل نمی‌گیرد. اجرا به سمت فضاهای آرتویی می‌رود در حالیکه آرتو محوریت را از طریق بدن منتقل می‌کند اما به نظر من تاری» به لحاظ انتخاب رویکرد برای انهدام متن کاملا نمی‌تواند از این ماجرا بربیاید و اجرا علیه خود کار می‌کند. جایی که هربار اجرا را می‌بینید به نظر می‌آید شبیه روز قبل خود است. اگر اجرا امکان نابه هنگامی را در قبال اجازه دادن به بازیگرها که در هر شب نوع جدیدی از تجربه را داشته باشند، موفق‌تر بود.»

برهمنی در اینباره توضیح داد: «من همیشه سعی می‌کنم شب اول اجرا بهترین شب باشد. اما در مورد تغییر ما هر شب نکاتی داریم که تغییر می‌کند و فرآیندمحوری تمرین به اجرا هم کشیده می‌شود.»

سعید زارعی، مجری طرح نمایش گفت: «بچه‌های تئاتر دانشگاهی قائل به ریسک کردن هستند. در بچه‌های نسل ما که نسبتی با تئاتر تجاری ندارند قدرت اشتباه کردن جالب‌‌تر است. ساختن و خراب کردن برای من مسیر درست‌تری است و تغییر در تمرین و اجرا اتفاق می‌افتد.»

برهمنی در پاسخ به چگونگی انتخاب بازیگر گفت: «اشتیاق بازیگر برای من مهم است. هر دو بازیگر این کار و کارهای قبلی به جز اینکه بدن‌های آماده‌ای داشتند، مطالعه و جلوتر از من بودن‌شان باعث انتخاب‌شان می‌شود.»

او ادامه داد: «در پروسه تمرین و جلسات قبل هر اجرا بازیگران به همه شرایط و جزئیات آگاه هستند و من نیز به نظرات آنها توجه دارم.»

مجید اسدی، بازیگر این نمایش نیز درباره مواجهه با متن در پروسه تمرین و تغییر آن بیان کرد: « ما سعی می‌کردیم در راستای کلیت تمرین جلو برویم و در فضا قرار بگیریم. در روند تمرین تا اجرا اتفاقات زیادی شکل گرفت و ما در فضای کار پیشنهاداتی داشتیم و در کار کردن با محمد برهمنی همه چیز با هم اتفاق می‌افتد.»

خسروپرست در ادامه درباره چگونگی تطبیق نویسنده با بداهه پردازی بازیگر در تمرین گفت: «ما در این کار با دو بازیگر به شدت فاعل و ایده‌مند روبرو بودیم و این رابطه دوطرفه حتی باعث نظرات عمیق و دقیق از سوی آن‌ها می‌شد. ما در این رابطه دو طرفه به توافق رسیده بودیم که راحت‌تر جلو می‌رفت.»

این نویسنده با بیان اینکه متن را نمی‌توان در یک اجرا مجزا دید، اظهار کرد: «ما مفهومی به نام اجرا داریم و این اجرا یعنی تکست و نمایشنامه بخشی از آن است. نمایشنامه، بازیگر و دیگر عوامل همه به یک اندازه سهم دارد. هر عنصری از یک اثر نمایشی اگر مجزا دیده شود شکست خورده است.»

خدایی درباره ژست گفت: «ژست عمدتا مبتنی بر نوعی حیات سیاسی و اجتماعی است. در نمایش «تاری» آنچه می‌بینیم را همیشه نمی‌توانیم ژست بخوانیم، این حرکات بیشتر وقفه در حرکت هستند و تبدیل شدن شان به ژست اجتماعی لحظه‌ای است که متوجه شویم با دو شخصیت در دو وضعیت مشخص روبرو هستیم.»

برهمنی نیز بیان کرد: «من چیزهایی از ژست و فرم دارم که متن آن‌ها را به من داده است. و شکل ها و نقاشی هایی که در ذهنم می‌کشیدم و نسبت به آن جلو رفتم.»

حسن معینی، یکی از مخاطبان این نمایش گفت: «اگر اجرا خود را در زمان و مکان مشخصی بگذارد خود را تقلیل داده است. نقطه عطف اجرای محمد برهمنی هعمین است. در هرجایی که سویه‌های اجتماعی دموکراسی کمرنگ باشد. این اجرا کار می‌کند. این اجرا هوشمندانه درباره ارباب و رعیت است و اتفاقا وقتی نسبت زیسته خود را در آن قرار می‌دهی کار می‌کند.»

برهمنی در بخشی از این نشست کشمکش بین زن و مرد در آثار خود را دور از تعمد دانست و کاملا اتفاقی است که در ذهن من شکل می‌گیرد.

این کارگردان بیان کرد: «تاری» در برهه‌ای بود که اصلا نمی‌خواستم اثر جدیدی تولید کنم. در ذهن من «تاری» به روزترین بود. برای من مهم است که مخاطب از آنچه روی صحنه می‌رود، فکر کند. من فاصله می‌دهم تا تماشاگر با اجرای من ساده برخورد نکند.‌ من از داستان خطی پرهیز می‌کنم. من به فهم مخاطب احترام می‌گذارم و برای همین یکسال زمان می‌گذارم.»

او ادامه داد: «من نسبت به متن قاب‌های نمایش را می‌چینم. انسجام اثر هم بر همین اساس است‌. من معتقدم تماشاگر باید از  هر لحظه تئاتری که می‌بیند لذت ببرد.»

فرشید جعفری طراح صحنه این نمایش نیز درباره صحنه اثر گفت: «در مورد صحنه نیز همه چیز نمادین اتفاق می‌افتد.»