در حال بارگذاری ...
...

اسماعیل گرجی مطرح کرد:

تلاش کردم برعکس آنچه تا کنون دیده‌ام، عمل کنم

اسماعیل گرجی مطرح کرد:

تلاش کردم برعکس آنچه تا کنون دیده‌ام، عمل کنم

اسماعیل گرجی در آستانه اجرای نمایشش گفت: تماشاگر امروز تئاتر، مخاطب سرسختی است و به تماشای شکل‌هایی عادت کرده است که به دشواری می‌توان آن را تغییر داد. تلاش کردم تا این اشکال تکراری (در جهان نمایش) را خراب کنم و برعکس تمامی آنچه تاکنون دیده‌ام، عمل کنم.

‎به گزارش ایران‌تئاتر، اسماعیل گرجی، بازیگر تئاتر قرار است تا از فردا (یکشنبه 28 مرداد) نمایش «ورق الخیال» نوشته محمدصادق گلچین عارفی را در مقام کارگردان و بازیگر روی صحنه سالن استاد سمندریان ایران‌شهر اجرا کند. 

گرجی درباره موضوعی که در این‌ نمایش به آن می‌پردازد، گفت: «زندان، بی‌زندانی بی‌معناست» تنها چیزی که می‌توانم در این‌باره بگویم همین خلاصه‌ای است که در صفحه بلیت‌فروشی نمایش هم ذکر شده است. در واقع «ورق الخیال» روایت زندانی است که چند زندانبان دارد و در آن اتفاقاتی رخ می‌دهد که تماشای‌شان خالی از لطف نیست.» 

‎او ادامه داد: «ورق الخیال» تجربه متفاوت و کاری تاریخی است که ماجرای اسم آن در دل کار مشخص خواهد شد. در این اثر تلاش شده فضاهای متفاوتی ساخته شود و لحظاتی نمایش رئالیستی، لحظاتی غیر رئالیستی و شاید لحظاتی گروتسک به نمایش درآید تا مخاطب تجربیات متفاوتی در طول اجرا داشته باشد. البته هر یک از این فضاها در تلفیق با یکدیگر در تلاش هستند تا یک مفهوم کامل و ماهیت شکل اجرایی را به مخاطبان منتقل کنند.» 

‎این هنرمند بیان کرد: «ایده این متن برای حدود ۳ سال پیش است که محمد صادق گلچین عارفی پیشنهاد آن را به من داد و علاقه من به اجرای این اثر باعث شد تا پیگیر نوشتن متن شوم. مواجهه با کاراکترهای متفاوت، قصه جذاب و اثری که چالش‌برانگیز باشد، همیشه برای من لذت‌بخش بوده است.» 

‎او با اشاره به متن بسیار سخت و پرچالش «ورق الخیال» گفت: «تفاوت متن و شیوه اجرایی این اثر با تئاترهای روی صحنه کار را سخت‌تر می‌کند، اما من نوید این را می‌دهم که مخاطب چیزی را خواهد دید که انتظار ندارد چنین اجرایی را از من و گروهم ببیند. قطعاً همه آن‌ها در ذهن‌شان به چیزی فکر می‌کنند ولی در سالن با چیز دیگری روبرو خواهند شد.»

‎گرجی بیان کرد: «تماشاگر امروز تئاتر مخاطب سرسختی است و در طول شبانه‌روز چشم‌هایش به تماشای شکل‌هایی عادت کرده است که به دشواری می‌توان آن را تغییر داد و من تلاش کردم تا این اشکال تکراری (در جهان نمایش) را خراب کنم و برعکس تمامی آنچه تاکنون دیده‌ام، عمل کنم. مواجهه مخاطب با این اجرا برایم بسیار ارزشمند است.» 

‎او با بیان اینکه «ورق‌الخیال» کاری کهنه، قدیمی و شاید به نوعی بَدَوی است، مطرح کرد: «این نمایش ادبیات خاص خود را داراست. زبانی شاعرانه و قدیمی نما یا شِبه آرکائیک. ارائه و اجرای این اثر با ادبیات و ساختاری که در متن دارد، کار را دو چندان سخت می‌کند، اما یک میانه‌رویی در اثر هست که هم فضای کهن و کلاسیک و هم فضای مدرن را در برمی‌گیرد و تلاش شده در اجرا هم نمود پیدا کند.» ‌ 

‎گرجی گفت: «حضور همزمان روی صحنه به عنوان بازیگر و پشت صحنه به عنوان کارگردان چالشی برای من نداشته است چون گروهی درخشان از بازیگران گرفته تا طراحان و دستیاران و... در کنارم هستند.» 

‎او ادامه داد: «من هنگامی که برای‌ ایفای یک نقش آماده می‌شوم، یک کارگردان سرخود دارم و اکنون که به عنوان بازیگر و کارگردان در «ورق‌الخیال» حضور دارم، سعی می‌کنم تا این کارگردان سرخود را از خودم دور کنم. البته این کارگردان سرخودِ وجود من هیچوقت در آثاری که تنها به عنوان بازیگر بوده‌ام، باعث چالش نشده است. ‎چراکه در نهایت نظر کارگردان باید اجرایی شود حتی اگر من با نگاه او موافق نباشم همچنان حرف پایانی با اوست.» 

‎این هنرمند با اشاره به روند تمرین نمایش گفت: «روند تولید این نمایش ۸۰ جلسه تمرین سه تا چهار ساعته در حدود یک سال و نیم در فواصل زمانی متفاوت بود.» 

‎او با بیان اینکه موضوع اصلی در تمرین‌،‌بازیگر است، بیان کرد: «همیشه سعی کرده‌ام بازیگر از روند تمرین لذت ببرد و هر لحظه‌ای که حس کردم در تمرین به آن‌ها خوش نمی‌گذرد، برای مدتی وقفه ایجاد کردم تا با رضایت خاطر برگردند.» 

‎اسماعیل گرجی در پایان گفت: «یکی از چالش‌های گروه‌های نمایشی تحویل سالن نهایت دو روز قبل از اجراست. برایم عجیب است که در تمام این سال‌ها از وقتی حضور ذهن دارم این روند همینطور بوده و تغییر نکرده است. متاسفانه اتاق نور و صدا خیلی دیر در اختیار گروه‌ها قرار می‌گیرد و عملاً کارگردان کیفیت نهایی را تا قبل از اجرا فقط یک بار می‌بیند و می‌شنود، درحالیکه وقتی صدای خوب را نمی‌شنویم و یا نوری که باید تست کنیم تا قبل از اجرای اول نمی‌بینم، خیلی دیر به آنچه مدنظر داریم، می‌رسیم و حداقل سه روز از اجرای کار را در این روند آزمون و خطا از دست می‌دهیم. ما موضوعات مهم‌تری در تئاتر داریم که اگر حل شود که نمی‌شود، اتفاق خوبی خواهد افتاد، اما این مشکل هم نیاز به مدیریت اساسی دارد، چراکه در این شکل کارگردان همیشه باید به جای دنیای واقعی در خیالات خود نور و صدا را ببیند و اصلا فرصت اتود برایش وجود ندارد.» 

گفت‌وگو: نگار امیری