علیرضا ناصحی:
نقشهای پرتحرک و پویا را به بازی ایستا ترجیح میدهم

علیرضا ناصحی این شبها در تالار اصلی تئاتر شهر در نمایش «لیرشاه» روی صحنه میرود. او برای اجرای نقش کنت در این نمایش باید تغییر چهره دهد و به گفته خودش انگار در حال بازی به جای دو شخصیت است. ناصحی از بازی در نقشهای پویا و پرتحرک لذت میبرد و کنت هم یکی از همین نقشهاست.
به گزارش ایرانتئاتر، علیرضا ناصحی، بازیگر نمایش «لیرشاه» به کارگردانی الیکا عبدالرزاقی که در سالن اصلی تئاترشهر روی صحنه است، درباره نقش خود در این نمایش گفت.
ناصحی با اشاره به نقش کنت در نمایش لیرشاه بیان کرد: کنت خدمتکار وفادار لیر است که تا آخرین لحظه عمرش و تا پای جان با او همراه است. شخصیتی که با وجود تبعید شدن توسط شاه باز هم برای کمک به او تغییر چهره داده و به کمکش میآید.
او ادامه داد: کنت برای همراهی با لیر مجبور است تا تغییر چهره بدهد و این تغییر چهره که باعث تغییر در ظاهر و صدای او میشود از چالشهای جذاب من برای حضور در این اثر بود. در واقع انگار در حال بازی دو شخصیت متفاوت هستم که البته در جایی از صحنههای آغازین کار این بازی در بازی شدن نقش و لزوم تغییر چهره کنت برای تماشاگران آشکار میشود.
این هنرمند با اشاره به علاقهاش به بازی در نقشهای پویا و شخصیتهای متفاوت و پرچالش گفت: من به گفته بسیاری از دوستان جز بازیگران پویایی هستم که خیلی کم در نقشهای با ایستایی و بدون تحرک حضور دارم. شاید همین پویایی نیز دلیل حضورم در نقش کنت شد.
او ادامه داد: کنت نقش پر پیج و خمی است آن هم در دورهای که اکثر نقشها به سمت نشستن پشت میز و نهایت چند قدم روی صحنه تعریف میشود. براین اساس برای خودم حضور در این نقش و آثاری دیگری که پرتحرک و پویا باشند، بسیار لذتبخش است. من برای به نمایش گذاشتن این شخصیت علاوه بر کمک و راهنمایی الیکا عبدالرزاقی از تجربههایی که در عرصه دوبله، اجرا و پانتومیم داشتم، بهره بردم.
ناصحی با بیان اینکه تماشاگر در این نمایش وجه دیگری از هنر الیکا عبدالرزاقی را شاهد است، مطرح کرد: شاید هیچکس تا به حال از زاویه کارگردانی به هنر عبدالرزاقی توجه نکرده است. او به شدت کاربلد، دقیق و نکتهسنج است. ما با هم در کلاسهای استاد سمندریان حضور داشتیم و در نمایش بانوی سالخورده استاد به ایفای نقش پرداختیم، اکنون این همراهی برایم لذت همان حضور در جوار استاد سمندریان را دارد و گویی او در این نمایش همراه ماست.
او افزود: به نظر من یکی از بهترین وجوه کارگردانی عبدالرزاقی تلفیق خوب و به جای موسیقی با متن لیرشاه و زبان آرکائیک نمایشنامه شکسپیر است. تلفیقی که مخاطب آن را به خوبی پذیرفته و موسیقی را جزیی از اجرا میداند.
ناصحی در پایان سخنانش گفت: قطعا تئاتر نیازمند تجربههای جدید است. باید به این موضوع توجه داشته باشیم که تجربههای جدید و نو شاید در اوایل به سختی پذیرفته و مقبول نظر صاحبنظران قرار بگیرد اما ضرورتی است که نمیتوان از آن چشم پوشید.