شب خاص نمایش «عامدانه عاشقانه قاتلانه»؛
رویا میرعلمی برای افسانه زنده اشک ریخت

رویا میرعلمی برای افسانه زنده اشک ریخت؛ شب خاص «عامدانه عاشقانه قاتلانه» 3

رویا میرعلمی برای افسانه زنده اشک ریخت؛ شب خاص «عامدانه عاشقانه قاتلانه» 2
اجرای یکشنبه ۱۹ مردادماه نمایش «عامدانه عاشقانه قاتلانه» با حضور غافلگیرکننده یکی از الهامبخشترین چهرههای واقعی این اثر، فضای سالن را احساسی و خاص کرد. دیدار غیرمنتظرهی او با بازیگر نقش، لحظاتی احساسی و تأثیرگذار برای تماشاگران و گروه اجرایی رقم زد.
نمایش «عامدانه عاشقانه قاتلانه» به نویسندگی و کارگردانی ساناز بیان پس از گذشت ۱۰ سال بار دیگر روی صحنه رفته و هر شب ساعت ۱۸:۳۰ در سالن شماره سه مجموعه تئاتر لبخند اجرا میشود.
در جریان اجرای یکشنبه 19 مرداد 1404، اتفاقی کمسابقه و احساسی رخ داد، افسانه نوروزی، یکی از شخصیتهای واقعی که داستان زندگیاش الهامبخش بخشی از این نمایش بوده است، بدون اطلاع قبلی در سالن حضور یافت و اجرای نقش خود را روی صحنه از سوی رویا میرعلمی تماشا کرد.
این دیدار ناگهانی، برای بازیگر نقش و عوامل نمایش لحظاتی خاص و پر از هیجان و احساس رقم زد.
رویا میرعلمی، بازیگر نقش افسانه نوروزی، پس از این دیدار، یادداشتی در صفحه شخصی خود منتشر کرد که متن کامل آن به شرح زیر است:
«امشب اشک ریختم.
یکماه و چند روز است که «افسانه نوروزی» را در نمایش عامدانه، عاشقانه، قاتلانه بازی میکنم؛ زنی که به خاطر شرافتش، به خاطر دفاع از تن و وحشیترین برابر دستی که میخواست حرمتش را لگدمال کند ایستاد. آن هم برابر مردی که صاحب قدرت بود و قصدش تجاوز.
زنی که با بیستوهفت ضربهی چاقو مردی را از پا درآورد، که خیال میکرد میتواند حرمت یک زن را به دلخواهش لگدمال کند.
در پیلهی روی صحنه، این زن را نفس میکشیدم.
دیالوگش را میگفتم:
وقتی میگفت: «چوبهی دارم را میپوسم، چون سند شرافت من است»
من هم با او میرفتم پای دار؛ زنی که محکوم شد به اعدام و من لحظات تنهایی و بیکسیاش را هر شب روی صحنه زندگی میکردم
برای فرزندش هر شب اشک ریختم که قد یک جنگ بیهیچ ساله محروم شده بود از دیدارش
اما امشب…
افسانهی واقعی با جو چشمانش مرا نگاه میکرد.
من بیخبر بودم، او هم بیخبر آمده بود که قصهاش را ببیند در تاریکی سالن نشسته بود.
لحظههایم را میدید، بغضهایم را میشنید و به گفتهی خودش از ابتدا تا انتها اشک میریخت.
وقتی فهمیدم… شوکه شدم.
قهرمانم، در جهان من برای افسانه بود که جنگید که جنگید که ایستاد که زانویی بر زمین ننشاند.
او و دریایاش که انگار داشت همهی مرز میان نمایش و واقعیت برایم فرو ریخت.
امشب فهمیدم که گاهی، صحنه میتواند از زندگی هم واقعیتر شود.
افسانهی نوروزی زیست که در برابر تجاوز مردی بیشرافت ایستاد و تا پای چوبهی دار رفت.»
این اثر نمایشی که برای نخستین بار در سال ۱۳۹۲ در سالن همایش دیپلماتیک اکو و سپس در سال ۱۳۹۴ در تئاتر باران اجرا شده بود، داستان سه زن متهم به قتل را روایت میکند.
در این اجرا نسیم ادبی، گیتی قاسمی، آیه کیانپور و رویا میرعلمی ایفای نقش میکنند.
مشاور کارگردان حمیدرضا آذرنگ، مجری طرح نورالدین حیدری ماهر، طراح صحنه احمد کچهچیان، طراح لباس ساناز بیان، طراح نور رضا خضرایی، طراح صدا و آهنگساز شاهین انتظامی، طراح پوستر و بروشور همراز بیان، سازندگان تیزر هیراد آذرنگ و حسین نادری، و مدیر روابط عمومی امیر قالیچی (تئاتر بازها) دیگر عوامل این اثر هستند.