در حال بارگذاری ...
...

روایتی عاشقانه بر بستر جنوب:

«کهته» نمایشی که تهرانی‌ها را مجذوب خود کرد

روایتی عاشقانه بر بستر جنوب:

«کهته» نمایشی که تهرانی‌ها را مجذوب خود کرد

«کهته» اثر حسین اسدی، روایتی از افکار پوسیده‌ای است که همچنان در زیر لایه‌های جامعه جریان دارد؛ درست مانند زخم چرکینی که زیر لایه خشکی پنهان شده و با هر ضربه یا تلنگری بیرون ریخته می‌شود. کهته اقتباسی از شاهکار ویلیام شکسپیر؛ یعنی رومئو و ژولیت که در بستر جنوب به قلم عقیل جماعتی جان گرفته است و از عشق و کینه حکایت می‌کند.

«کهته» اثر حسین اسدی، روایتی از افکار پوسیده‌ای است که همچنان در زیر لایه‌های جامعه جریان دارد؛ درست مانند زخم چرکینی که زیر لایه خشکی پنهان شده و با هر ضربه یا تلنگری بیرون ریخته می‌شود. کهته اقتباسی از شاهکار ویلیام شکسپیر؛ یعنی رومئو و ژولیت که در بستر جنوب به قلم عقیل جماعتی جان گرفته است و از عشق و کینه حکایت می‌کند.

کهته بیانگر دشمنی و کینه دو خانواده سرشناس جنوبی است که اتفاقات خونین و خشونت‌های زیادی را رقم می‌زند. در این میان عشق و محبتی بین دو جوان از دو خانواده شکل می‌گیرد که قرار است صلح برقرار کند اما ماجراها به سمت و سوی دیگری می‌رود. این بازتابی از معضلات و مسائل اجتماعی است که با خشونت و تعصبات افراطی همراه است.

روایتی عاشقانه و خاک‌خورده زمان در جزیره خارگ به زبان گذشتگان این اقلیم سرسخت است. نمایشی که با بازی بازیگران توانمند جنوبی یعنی جهانشیر یاراحمدی، عبد بناری، الهام چنانی، علی نبی‌پور، میلاد سعیدی، امیرمحمد شماسی، محمدسعید محمدپور، دانیال جعفری و دنیا فخار مخاطبان تهرانی را در سالن چهارسو میخکوب جنوب و عاشقانه‌های پیچیده و اسیر در سنت‌های ریشه‌دار کرد.

کهته که از یکم تا هفدهم مرداد به کارگردانی حسین اسدی و تهیه‌کنندگی مهدی شفیعی در تهران به روی صحنه رفت، توانست نگاه بسیاری از مخاطبان حرفه‌ای و منتقدان تئاتری را به خود جذب کند. این نمایش پیش از این در بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در تهران به روی صحنه رفته بود که در این رویداد مهم به عناوینی چون تقدیر کارگردانی، بازیگری زن، رتبه برتر موسیقی، نامزد نویسندگی و بازیگری مرد در بخش مسابقه ایران دست یازیده بود.

کارگردان «کهته» که با اجرایش در تهران مورد استقبال واقع شد، در خصوص هویت تئاتر جنوب به بامداد جنوب گفت: گستره هویتی تئاتر جنوب به پهنه فرهنگ غنی این منطقه گسترده است؛ گستره‌ای سرشار از زبان و گویش و آداب و رسوم و باورها و آیین‌ها تا تاریخ پر فراز و نشیبش. کُهته از همین بستر زاده شده و تلاش کرده خود را سیراب کند از این وسعت؛ از هر کدام جرعه‌ای نوشیده در دل یک ساختار روشن نمایشی.

حسین اسدی در خصوص اینکه چگونه شد که به سراغ چنین متن پرچالشی رفته، توضیح داد: این متن را سال‌ها پیش، آقای جماعتی نوشته بود. یک داستان عاشقانه کلاسیک در یک بافت بومی با آدم‎های سنتی. آنچه مرا شیفته کرد، ساختار متن بود که بر اساس ایده یکی از شاهکارهای ادبیات نمایشی جهان نوشته شده بود. حس کردم می‎شود از دل این متن اجرای درخوری خلق کرد که خوشبختانه شد آنچه می‌خواستم.

وی البته از دشواری‌های اجرای این نمایشنامه بومی که افکار سنتی و پوسیده رایج در جنوب را نشانه گرفته، روایت کرد و افزود: خارگ مصائب و مشکلاتش خاص خودش است. درک آن موقعیت برای آدم‌های بیرون از آن ساختار، ساده نیست. تولید تئاتر در روزگار امروز سخت است بسیار. در جزیره خارگ بسیار سخت‌تر؛ ولی با وجود این با تلاش جمعی بچه‎های گروه بر مشکلات چیره شدیم برای خلق این اثر.

به عقیده اسدی، آنچه در کُهته مهم است فضا و اتمسفری است که در طول نمایش خلق می‌شود. این اتمسفر مخاطب را درگیر می‌کند و موجب برقراری ارتباط می‌شود. بنابراین مخاطب این اثر خیلی وابسته به جغرافیای اینجا و آنجا نیست. در تهران هم خوشبختانه مخاطبان ارتباط خوبی با نمایش برقرار کردند و بازخوردها خوشبختانه بسیار مثبت بود.

این کارگردان باتجربه جنوبی با تاکید بر اینکه در کُهته داستان مدرن نیست؛ کاملا کلاسیک است، تصریح کرد: به همین سبب متن با سایر عناصر دیداری و شنیداری نمایش همخوانی داشت. در واقع طراحان بخش‌های مختلف در لباس، دکور، گریم و موسیقی بر اساس این بستر کلاسیک کار خود را انجام دادند و خوشبختانه نتیجه خوب شد و یک یکدستی مناسبی در اثر به‌وجود آمد. شاید همین دلیل فرصتی برای توفیق کار شد.

وی در خصوص نقش حمایت باشگاه تئاتر سوره در جریان‌سازی «کهته» در تئاتر تهران، تاکید کرد: این باشگاه تازه تاسیس است و کُهته اولین نمایشی است که مورد حمایت این باشگاه واقع شده. من به آینده باشگاه تئاتر سوره امیدوارم و دلم روشن است که این باشگاه توانایی حمایت از کارگردانان جوان کشور را به خوبی داراست. سوره ما را در زمینه‌های مختلف تولید و تبلیغات حمایت کرده و از این بابت از آنها سپاسگزارم.

اسدی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه با وجود اینکه باشگاه سوره در اولین گام خود، از یک کار جنوبی حمایت کرد اما باید اعتراف کرد که همچنان حمایت از تئاتر استان‌ها حداقلی است! شما چه راهکاری برای پایداری این جریان پیشنهاد می‌کنید؟، گفت: حرف درست و بحقی است. شوربختانه از بودجه کمِ تئاتر،  هیچَش به تئاتر استان‌ها نمی‌رسد و این غم‌انگیز است. نمی‎دانم کی این مسئله درست می‌شود؟( اصلا می‌شود؟) تئاتر استان‎ها، تئاتر شور و شوق و عشق و علاقه است.

وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا برنامه‌ای برای اجرای «کهته» در استان‌ها با شهرستان‌های دیگر هم دارید؟، بیان کرد: دل‌مان می‌خواهد اما نمی‌شود. در تلاشیم تا در دو شهر شیراز و بوشهر اجرا کنیم و در این دو شهر به روی صحنه برویم، کار بزرگی کرده‌ایم. مصائب کاری بازیگران در جزیره به گونه‌ای است که نمی‌شود به همین سادگی برنامه‎ریزی کرد. امیدوارم در شهریورماه امسال مهمان این دو شهر باشیم.

اسدی یادآور شد: تئاتر استان‌ها نه تنها از تئاتر پایتخت عقب نیست؛ چه بسا جلوتر هم هست. دادن نوبت اجرا در تئاتر شهرِ پایتخت به نمایش‌های خوب تولید شده در استان‎ها کمترین کاری است که می‌توان انجام داد. تئاتر استان‌ها لایق بهترین‌هاست.

به روایت مخاطبان کهته، در میان بازی بازیگران، بازی جهانشیر یاراحمدی بازی تمیز و بی‌نقصی بوده است. هنرمندی که هم بازی می‌کند و هم تئاتر بوشهر را مدیریت می‌کند و هم با پژوهش‌هایش به هویتمندی و تاریخمندی این هنر زنده در جغرافیای جنوب دامن می‌زند.

یاراحمدی در خصوص چالش‌های بازی‌اش در نقش «نمرود» در نمایش «کهته» که یکی از کاراکترهای محوری آن است، به بامداد جنوب گفت: چالش جدی و پردردسری باهاش نداشتم. در همون خوانش و تحلیل اولیه از متن و سپس گپ و گفت با کارگردان و نگاهش به این شخصیت، کلیتش خیلی زود شکل گرفت. جزئیات را در مسیر تمرین و بر اساس اندیشه کارگردان خلق شد.

وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه آیا در مسیر تمرین و اجرا، تفاوت‌هایی میان نگاه کارگردان و تفسیر شخصی خود از شخصیت «نمرود» دیدید؟، توضیح داد: در عالم تئاتر آنچه روی صحنه دیده می‌شود ذهنیات کارگردان است. به همین دلیل همواره سعی کرده‌ام که نقش‌ها را براساس آنچه کارگردان می‌خواهد خلق کنم. در کُهته نیز همین اتفاق رخ داده است. نوع نگاه و تحلیل ما نه تنها دور از هم نبود؛ بلکه خیلی نزدیک و گاه یکی بود؛ ولی با این حال، در مورد این نقش پیش از آغاز گپ زده‌ایم و در طول تمرین نتیجه گپ و گفت‌ها را خلق کرده‌ایم.

یاراحمدی در پاسخ به اینکه‌ مخاطبان بازی شما را در کهته بازی موفق دانستند، در حالی که نمرود ظاهرا شخصیت محبوبی نبوده، درست است؟، گفت: مخاطبان همواره به من لطف داشته‌اند؛ در این نمایش نیز؛ اما حقیقتا «نمرود» شخصیتی نیست که مخاطب دوستش داشته باشد. از این‌رو، نظر مخاطب روی کارم تاثیری ندارد. چون نقش با تحلیل و گپ و گفت فراوان بین نویسنده و کارگردان و بازیگر خلق شده. در واقع با فکر و اندیشه خلق شده، بنابراین خوش‌آمدن مخاطب از یک نقش یا حتی عکس آن نباید روی کار بازیگر تاثیر بگذارد.

یاراحمدی سپس با اشاره به محتوای قابل درنگ کُهته، تاکید کرد: این کار تلاشی است برای نقد جامعه‌شناسانه جغرافیای قصه در گذشته دور و فریادی است برای دور ریختن افکار کهنه.

وی در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه کدام ویژگی تئاتر جنوب است که به جذابیت آن کمک می‌کند، گفت: به گمانم مهم‌ترین تفاوتش یک «انرژی» درونی است که سبب خلق فضا و اتمسفری می‌شود که بازیگر آزادانه می‌تواند در آن فضا دست به خلاقیت بزند. نمایشی که بتواند این فضا و اتمسفر را خلق کند بدون شک بدانید که اثر خوب و درخوری است. نمایش‌هایی که در فضای جنوب خلق می‎شوند اتمسفری دارند که آثار سایر نقاط ندارند.  منظورم این است که این اتمسفر متفاوت است؛ راز این تفاوت در «انرژی» است که گفتار بازیگران، موسیقی، حرکت و… سبب زایش آن می‌شود.

جواد متین