الکسی شیشیگین در گفتوگو با ایران تئاتر:
انگار در خانه خودم بودم
بازیگر نمایش «ادیسه» اعلام کرد که برگزارکنندگان جشنواره برای او این احساس را به وجود آوردند که در خانه خود است و در ایران احساس غربت نکرده است
چهارم و پنجم شهریورماه، نمایش «ادیسه» به کارگردانی الکسی للیاوسکی از روسیه در قالب شانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی در تالار چهارسو روی صحنه رفت. در مورد این اثر و شرایط تئاتر عروسکی در روسیه با الکسی شیشیگین بازیگر و سخنگوی این گروه، گفتوگو کردهایم
در روایتی که از «ادیسه» نقل کردید، چه میزان به نفع اثر در اثر هومر دخل و تصرف کردید؟
درواقع کیم نوروی؛ نویسنده نمایشنامه «ادیسه» خلاصهای از داستان هومر را بهصورت نمایشنامه درآورده است. چون واقعا نمیتوان کل داستان «اودیسه» هومر را در مدت زمانی کوتاه تعریف کرد. درنتیجه ما به داستان چیزی اضافه نکردیم و حتی کمی هم از آن کاستهایم. درواقع «ادیسه» که در جشنواره تئاتر عروسکی اجرا شد، یک نمایش آداپته شده «اودیسه» هومر با زندگی امروزه ما است و نمایش را امروزی کردهایم.
داستان «ادیسه» حاوی برخی تمثیلها همچون صیانت از نفس، خودداری از استفاده از نعمات و ... است که برای مخاطب امروز کمی ناشناخته است. چگونه این بخش از متن هومر را با زبان امروزی و زندگی امروزی آداپته کردهاند؟
یکسری احساسات و مسائل معنوی مثل عشق، بهخاطر کسی زندگی کردن، بهخاطر کسی قدم برداشتن و ... در انسان وجود دارند که از زمان رویداد اودیسه تا امروز هنوز وجود دارند و در جوامع آشنا هستند. این مسائل هیچگاه در درون انسانها تغییر نکردهاند؛ فقط در آن دوران افراد سادهتر زندگی میکردند که با زندگی امروز ما متفاوت است اما احساسات هنوز باقی ماندهاند؛ مثلا بنای نمایش بر اساس خانواده است که پنهلوپه و ادیسه و فرزندشان خانوادهای بودند که میخواستند در کنار یکدیگر با عشق زندگی کنند و ما در دوران امروز هم این بحث و خواست را داریم؛ خانواده و عشق به خانواده هنوز در ما وجود دارد و مهم نیست که زمان چقدر طی شده است و به امروز رسیدهایم. این احساسات ازلی و ابدی هستند. ما همان انسانهایی هستیم که در آن دوران زندگی میکردند؛ همان سر، مو، بدن و احساسات را داریم. تنها تفاوت ما زندگی در دوران امروز است حتی اگر امروز آدمها با یکدیگر دعوا میکنند، باز هم در جهت مسائل معنوی است، بهتر شدن زندگیشان و یا نگاه داشتن بنیان خانواده است.
در این نمایش از وسایل صحنه؛ کمان، بشکه و عروسکها که در صحنه وجود داشت، نهایت استفاده شده بود. چقدر این ایده وجود داشت از ابتدا و چقدر در اتود این انتخاب پیش رفت؟
این اتفاقها ایدههای سادهای بودند. کارگردان؛ الکسی للیاوسکی و طراح صحنه؛ واخلامیر به ما این ایدهها را منتقل کردند و من به همراه میخائیل بهعنوان بازیگران، با این وسایل بازی کردیم و آنچه خواستند را با برخی بازیها و خلاقیتهای خودمان اجرا کردیم.
فضای تئاتر عروسکی ایران و جشنواره تهران- مبارک را چگونه یافتید؟
فضای تهران- مبارک را بسیار دوست داشتم. برای نخستین بار به سمت شرق آسیا آمدم. پیش از این برای اجرای تئاتر بیشتر در کشورهایی حضور یافته بودم که به روسیه نزدیک بودند. در ابتدا که به ایران آمدم، احساس کردم این کشور، فرهنگی کاملا متفاوت دارد و رفتار آدمها برایم متفاوت بود اما زمانی که بیشتر با ایرانیان ارتباط برقرار کردم، بیشتر آنها را شناختم و الان با ایرانیان احساس نزدیکی صمیمیت میکنم. یک شهر را دیوارهای آن تزئین نمیکنند بلکه آدمهای ساکن آن شهر، آن را تزئین میکنند. توانستم در مدت برگزاری جشنواره ارتباط بسیار خوبی با برگزارکنندگان جشنواره و مخاطبان پیدا کنم. برگزارکنندگان جشنواره برای من این احساس را به وجود آوردند که در خانه خودم هستم و احساس غربت نکنم.
وضعیت تئاتر عروسکی در روسیه به چه صورت است. آیا اجرای عمومی و سالن اختصاصی برای اجرای تئاتر عروسکی دارند؟
اتحاد جماهیر شوروی برای روسیه یک میراث بزرگ تئاتر گذاشته است که در حال حاضر هم تئاتر دولتی داریم و هم خصوصی. البته مشکلاتی وجود دارد و پیروزیهایی. به نظر من تئاتر؛ چه عروسکی و چه غیر عروسکی در ایران در حال رشد است و همواره رو به بالا رشد میکند.
اجرای نمایش «ادیسه» در ایران، چندمین اجرای این نمایش به شمار میرفت؟
اجرای ما در جشنواره تئاتر عروسکی تهران- مبارک، دومین اجرای بینالمللی «ادیسه» بود. پیش از این در استونی نمایش را اجرا کردیم. البته این اثر در تمام روسیه اجرا شده است و در برخی از شهرهای روسیه چند بار روی صحنه رفته است.