گفتوگو با نفیسه روشن بازیگر نمایش معاشر
بازی در سنگلج حیرتانگیز است
ایران تئاتر:نفیسه روشن، این روزها اولین تجربه تئاتریاش را در تماشاخانه سنگلج پشت سر میگذارد. جایی که با گذشت سالها و با وجود مهجوریت همچنان بهترین و استانداردترین سالن تئاتر ایران است. روشن میگوید در تمام این سالها دوست داشته است که تئاتر را تجربه کند اما درگیریهای کار تصویر مانع از این مهم شده است
روشن میگوید در تمام این سالها دوست داشته است که تئاتر را تجربه کند اما درگیریهای کار تصویر مانع از این مهم شده است. اما این روزها خوشحال است که بعد از سالها توانسته خودش را در قالب جدید محک بزند و به گفته خودش با یک نقش متفاوت و نمایشنامه خوب در بهترین سالن تئاتر ایران روی صحنه برود. او در نمایش «معاشر» که نویسندگی و کارگردانی آن بر عهده احسان حاجیپور است نقش ساقی را بازی میکند؛ نقشی که از پیچیدگیهای زیادی برخوردار است و برای بازیگر و تماشاگر درگیرکننده است. گفتو گو با نفیسه روشن را در مورد تجربه بازی در اولین تئاتر و چالشهای پیش رویش بخوانید.
این روزها تبی در میان بازیگرانی که پیشتر کارهای تصویری انجام میدادند راه افتاده است که وارد فضای تئاتر شوند، موج این تب دامن شما را هم گرفت یا خودتان دوست داشتید این فضا را هم تجربه کنید؟
مصاحبه را با سوال جالبی شروع کردید، در طی این سالها من همیشه دغدغه کارهای تئاتر را داشتم اما حضور در کارهای تصویری به قدری زیاد بود که مجالی برای بازی روی صحنه تئاتر پیدا نمیکردم. وقتی شما درگیر کار تصویر میشوید زمانتان از پیش تعیین شده نیست و شما نمیتوانید در حین بازی در آن کار، به پیشنهادهای کار تئاترتان پاسخ مثبت دهید. چون این دو کار با وجود اینکه به هم نزدیک هستند اما به جهت زمان و جنس کار از هم دور هستند. به همین دلیل در طول این سالها با وجود علاقهام، شرایط برای حضورم در روی صحنه تئاتر مهیا نشد.
چه اتفاقی افتاد که با «معاشر» این شرایط هموار شد؟
همواره انتقادی که در کارهای سینمایی و تلویزیونی به من میشد این بود که من پرکار هستم. بخشی از این انتقاد به نظرم درست بود. به همین خاطر تصمیم گرفتم با دقت بیشتری به کارهایی که به من پیشنهاد میشود پاسخ بدهم و در این راه سختگیرانه عمل کنم. همین انتخاب سختگیرانه هم باعث شد تا من فرصت بیشتری در اختیار داشته باشم. وقتی نمایش «معاشر» به من پیشنهاد شد و متن آن را خواندم به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفتم. متن به شدت برگفته از فضا و روابط روز اجتماع بود و فضای درگیرکنندهای داشت، به همین خاطر
بلافاصله برای بازی در آن پاسخ مثبت دادم.
نگران این نبودید که نتوانید از پس بازی روی صحنه تئاتر برآیید؟
نه، من در طول دوران دبیرستان و دانشگاهم تجربه بازی روی صحنه تئاتر را داشتم و این فضا را از جنس دیگری تجربه کرده بودم. از سویی من یک بازیگر حرفهای هستم. برای یک بازیگر بازی روی صحنه تئاتر و جلوی دوربین سینما تفاوت چشمگیری ندارد، او باید تمرکزش را روی ارائه نقش بگذارد.
اما به هر حال جنس بازی در تئاتر با سینما و تلویزیون به لحاظ شیوه ارائه تفاوت دارد. شما در حین بازی روی صحنه، حق اشتباه ندارید و شیوه اکت و بیانتان هم باید به گونهای دیگر باشد.
همین طور است، اما این موضوع برای من چالش بزرگی نبود. میدانستم در طول تمرین میتوانم این موضوع را حل کنم اما به هر حال اینکه شما در صحنه تئاتر بدون وقفه بازی میکنید بسیار شیرین است. چون در کار تصویر ممکن است شما در یک صحنه گریه کنید و بخندید اما در اوج بازیتان ناگهان کات داده شود و شما با یک وقفه مواجه شوید. به هر حال کنترل آن حس راحت نیست.
حضور تماشاگران برایتان دلهرهآور نبود؟
نه، برایم بسیار شیرین بود. همنفس شدن با آنها حتی برایم قابل توصیف نیست. اینکه شما بلافاصله ریاکشن بازیتان را از مردم میگیرید و حتی پچپچهای آنها را میشنوید، این نزدیکی حس و حال عجیبی دارد که نظیر آن را در کمتر جایی میتوان پیدا کرد.
با این اوصاف بازی روی صحنه تئاتر برای شما یک چالش نبود؟
برای من چالش نبود، چون میدانستم که از پس ایفای نقشی که بر عهدهام گذاشتند بر میآیم اما فکر میکنم برای منتقدانم فضای خوبی را ایجاد کرد تا آنها من را در قالب جدید ببینند و راحتتر نظر بدهند که آیا از پس بازی روی صحنه تئاتر برآمدم یا خیر.
نظر آنها چه بود؟
آن طور که به گوشم رسید اکثر آنها راضی بودند. و خب این موضوع برای من بسیار خوشایند است.
در سنگلج بعد از مدتها یک نمایش رئال روی صحنه رفت، با وجود اینکه آنجا یکی از بهترین تماشاخانه و سالنهای تئاتر ایران است اما متاسفانه طی سالهای اخیر مهجور واقع شده
است، بازی در آن سالن برای شما چه حس و حالی داشت؟
وقتی به دوستانم گفتم که قرار است در تماشاخانه سنگلج به اجرا بپردازم، بسیاری از آنها گفتند طی سالهای اخیر بیشتر نمایشهای سیاه و روحوضی در این تماشاخانه روی صحنه رفته و مخاطب عام برای دیدن یک نمایش رئال به آنجا نمیرود. اما من یک حس آرامش و اطمینانی نسبت به این تماشاخانه داشتم. یادم است اولینباری که پا در اتاق گریم گذاشتم و به آن آینه قدیمی که روی دیوار نصب شده بود نگاه کردم با خودم گفتم تنها خدا میداند چه بزرگانی جلوی این آینه گریم شدند و چه شاهکارهایی را روی صحنه بردند. روی دیوار تماشاخانه هم پر بود از عکس بزرگان عرصه تئاتر. از استاد نصیریان گرفته تا اکبر رنجانپور و... تماشای این عکسها و قدم زدن در آن فضا هم افتخارآمیز بود چه برسد به آنکه شما بخواهید در آنجا روی صحنه بروید؛ بازی در سنگلج حیرتانگیز است. به هر حال این تجربه برای من بسیار شیرین بود و دوست دارم بار دیگر به سرعت به این فضا باز گردم.
در نمایش «معاشر» شما نقش ساقی را بازی میکنید، نقشی که به نوعی مکمل به شمار میرود اما از پیچیدگیهای زیادی برای بازی برخوردار است.
وقتی نمایش «معاشر» را خواندم دو نقش بود که میتوانستم بازی کنم اول ساغر که کاراکتر اصلی بود و به نوعی اتفاقات حول او میچرخید و دوم ساقی که کاراکترش از چرایی زیادی برخوردار بود. اما من از همان ابتدا درگیر نقش ساقی شدم. حس میکردم روحیات این کاراکتر با من همخوانی بیشتری دارد و من راحتتر میتوانم آن را به خودم نزدیک کنم و در نهایت هم از پس بازی آن برآیم.
و در نهایت هم نقش ساغر به لیلا برخورداری رسید.
بله، و انصافا هم از پس بازی این نقش به خوبی برآمد. خوشبختانه بازیگران این نمایش همگی بر اساس یک دیدگاه هوشمندانه انتخاب شدند و بهترین انتخاب برای نقشهایشان به شمار میرفتند و در نهایت همه آنها هم به خوبی از پس نقشهایشان برآمدند و بازی در کنار آنها برای من بسیار شیرین بود.
ظاهرا هم نمایش با استقبال مخاطبان مواجه شد؟
خوشبختانه همین طور است. خود ما هم انتظار این حجم از استقبال را با توجه به اینکه نمایش در سنگلج به روی صحنه میرفت نداشتیم اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و هرشب هم به طرز چشمگیری به تعداد تماشاچیان اضافه میشود. این استقبالها واقعا دلگرمکننده است و به ما این واقعیت را گوشزد میکند که اگر کار خوبی را ارئه دهید مخاطبان بدون در نظر گرفتن و جا و مکان آن اثر خودشان را برای دیدن نمایش میرسانند.
به عنوان سوال آخر، با این حجم از حس رضایت از این به بعد، نفیسه روشن را بیشتر روی صحنه تئاتر میبینیم؟
حتما، من برنامهریزی دقیقی را روی این موضوع انجام میدهم و در کنار کار تصویر حتما زمانی را برای بازی روی صحنه تئاتر در نظر خواهم گرفت. حسی که این روزها تجربه کردم و انرژی که از روی صحنه تئاتر گرفتم به قدری زیاد هست که بخواهم باز هم آن را تجربه کنم. و امیدوارم این اتفاق به زودی با یک نمایش خوب دیگر رخ دهد.
گفتگو از:نگار حسینی