جشنواره تئاتر فجر به روایت حواشیالدوله (6)
مارادونا رو ول کن و... چرا تاخیر می کنید داوران عزیز ؟
ایران تئاتر- حسین سینجلی: تئاتریها در حالی خود را برای تشییع پیکر زندهیاد رکنالدین خسروی آماده میکنند که اجرای نمایشها با تاخیرهای کم و زیاد ان هم به خاطر دیر رسیدن داوران به سالنها دردسرهای زیادی را درست کرده است.
بخاطر آشنایی قبلیام از حواشیالدوله فکر میکردم که این پنجشنبه نیز به روال همیشه برای کوهپیمایی هفتگی به دربند میرود و تا برگردد و بخواهد نکتههای روزانهاش را با من در میان بگذارد، فرصت دارم کمی بیشتر از روزهای قبل بخوابم اما برخلاف تصورم راس ساعتی که هر روز ایمیلهایش را دریافت میکردم موبایلم زنگ خورد. ابتدا گفتم چون شماره ناشناس است پاسخ ندهم اما گفتم شاید کسی کار واجبی داشته باشد. همین که گفتم الو بفرمایید؛ صدای حواشیالدوله را از آن طرف خط شناختم که با کمی اعتراض میگفت چرا اینقدر دیر گوشی را جواب میدهی. ظاهرا باطری موبایلش تمام شده بود و از یک تلفن عمومی زنگ میزد. گفت به خاطر برنامه هفتگی کوهپیمایی، شب گذشته نکتهها را برایم ایمیل کرده و نگران بود که ایمیلام را چک نکنم. خلاصه برای اینکه مطمئن شود ایمیلاش را دریافت کردم همانجا پشت تلفن قسمتی از مطالبش را برایش خواندم تا خیالش راحت شود. و بدین ترتیب امروز هم نشد کمی دیرتر از روزهای قبل از خواب بیدار شویم.
1) امسال نظم و انضباط اولیه جشنواره خیلی امیدوارم کرده بود اما دیروز تقریبا در اکثر سالنها اجراینمایشها با تاخیر شروع شد. البته این تاخیرها شاید برای کسانیکه تنها میخواهند یک نمایش را ببینند مشکلی خاصی ایجاد نکند اما برای من و بروبچههایی که بر اساس جدول جشنواره میخواهند بیش از یک نمایش را تماشا کنند دائم این نگرانی وجود دارد که به اجرای بعدی نرسند. دیروز فکر میکنم به جز نمایش «هاروی» که در سانس دوم خود در تماشاخانه ایرانشهر بدون تاخیر اجرا شد بقیه اجراها تاخیر داشتند. مثلا نمایش «دو به دل» حدود 20 دقیقه تاخیر داشت که همین مسئله موجب تداخل در برنامه خیلیها که بلیط نمایشهای دیگری را داشتند به وجود آورده بود. البته تا یادم نرفته این را بگویم که ظاهرا خیلی از این تاخیرها به این خاطر است که هیات داوران دیر به سالنها میرسند و گروه اجرایی مجبور است تا آمدن آنها تماشاگران را معطل نگه دارند. وامصیبتا! یعنی شنیدی میگن «مارادونا رو ول کن یار عزیز خودمان را بچسب» حکم این ماجراشده. باعث و بانی تاخیرها داروان عمدتا پیشکسوت هستند. یعنی بعد از این همه سال ستاد نتوانسته برالی حضور به موقع داوران چارهای بیاندیشد؟! ظاهرا اگر نمایشی هم بدون تاخیر شروع شده به نوعی در بخش مسابقه نبوده یا مثلا در سانس قبلیاش داوران کار را تماشا کردند. همین دیروز در تماشاخانه سنگلج نمایش «چریکه چیای هالوز» با 30 دقیقه تاخیر اجرا شد زیرا گروه منتظر رسیدن داروان بودند. نمایش «ناسور» هم در تالار حافظ 30 دقیقه تاخیر داشت. تاخیر«نمایش درباره تصویر من تجدید نظر کن» که دیگر هیچ
2) تا جاییکه یادم میاد سالهاست ورود بچههای زیر 7 سال به سالنهای تئاتر ممنوع است و حتی در طول سال گذشته دیدم نمایشهایی که روی بروشور آنها تذکر داده بودند که مثلا این نمایش به افراد زیر 14 سال یا 12 سال توصیه نمیشود . حتی روی بلیت های جشنواره هم تاکید شده است. اما عجیب بود دیروز در نمایش «دستاری که بر پیکر اسب پیک در راه در عجب راهی، دی و ...» در تالار قشقایی که علی مرادخانی، مهدی شفیعی و سعید خان اسدی هم به تماشای آن نشسته بودند و اصلا نمایشی مناسب کودکان نبود بسیاری بچههایشان را به سالن آورده بودند و کسی هم مانع آنها نشده بود. این اجرا به شکلی بود که باید برای حضور افراد بزرگتر هم یک تذکر قبلی میدادند چه برسد به بچهها. خلاصه چند تا از بچهها که خیلی ترسیده بودند توسط والدینشان از سالن خارج شدند و حتی یکی دو فرد بزرگسال هم نتوانتسند تا انتها نمایش را ببینند. بماند که همین مسئله در اجرا خللی وارد کرد اما بدتر از همه این بود که ... ولش کن . البته بگذریم که کلیت کار هم زیاد قوی نبود و بعضیها به خاطر همین مسئله سالن را ترک کردند. راستی در همین اجرا یکی از بچههایی که اصلا نباید در سالن میبود وسط اجرا رفت به سمت یکی از بازیگران و همین مسئله کلی باعث خنده تماشاگران شد!
3) دیروز سالن چهارسو به خاطر اجرای نمایش «درباره تصویرت از من تجدید نظر کن» کار آروند دشتآرا بیش از دیگر نمایشها با استقبال مخاطبان مواجه شد. تا جاییکه میتوانم بگویم که در جشنواره امسال تالار چهارسو شلوغترین شب خود را پشت سر گذاشت.بگذریم که بسیاری از تماشاگران وقتی فهمیدند کل ماجرا نمایش است احساس کردند بهشان خیانت شده ! اما کنار همین تالار چهارسو، و در تالار سایه امیرخان دژاکام نمایش «شیشه» را در حالی روی صحنه برد که پیش از شروع نمایش اعلام کرده بود که هیچ تماشاگری حق ندارد روی زمین و یا پلهها بنشیند. البته معلوم است که در نهایت پیروز میدان کسی نبود جز تماشاگران و امیر خان دژاکام وقتی دید تماشاگران زیادی خواهان تماشای نمایش او هستند پذیرفت که اجازه بدهد تا عدهای هم روی پلههای تالار سایه بنشینند. راستی استقبال مردم از نمایش خیابانی «داستان مردم» در محوطه بیرونی تئاترشهر هم خیلی مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفت.
4) نکته آخر اینکه دیروز در اجرای نمایش «هاردوی» در تالار ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر اواسط اجرا زانوی مسعود کرامتی بازیگر این کار به شدت با میزی که روی صحنه بود برخورد کرد و آنقدر دردناک بود که تقریبا همه تماشاگران متوجه شدند و حتی برای لحظهای مسعودخان کرامتی دیالوگاش را داشت فراموش میکرد اما بداههگویی پارتنرش (مهدی بجستانی) برای او این فرصت را به وجود آورد تا به وضع نسبتا عادی بازگردد. امیدوارم پای مسعودخان آسیب جدی ندیده باشد.