پیام مدیرعامل خانه تئاتر برای «روز ملی هنرهای نمایشی»
به منافع جمع بیندیشیم
اصغر همت مدیرعامل خانه تئاتر به مناسبت اولین سال نامگذاری روز هفتم فروردین به نام «روز ملی هنرهای نمایشی» پیامی منتشر کرد.
در پیام اصغر همت مدیرعامل خانه تئاتر آمده است:
27 مارس «روز جهانی تئاتر» است، ازآنجاکه این روز مقارن است با 7 فروردین و بحبوحه جشن نوروز و تعطیلات، طی سالهای گذشته تنها میتوانستیم آن را از طریق رسانهها و بیشتر مطبوعات و چند سالی است از راه دنیای مجازی تبریک و تهنیت بگوییم.
البته برای جبران مافات، این جشن را نه در یک روز بلکه یک ماه تحت عنوان «اردیبهشت تئاتر» توسط مرکز هنرهای نمایشی و یک هفته «جشن خانه تئاتر» توسط خانه تئاتر برگزار کردیم.
سال گذشته بالاخره متولیان فرهنگی کشور، پس از گذشت بیش از نیمقرن از اطلاق «روز جهانی تئاتر» به اهمیت این هنر «نامیرا» پی بردند و «روز ملی هنرهای نمایشی» را به تقویم افزودند که بازهم جای شکرش باقیست.
بیهیچ اظهارنظر سوءتفاهم برانگیز پیرامون این تأخیر، آن را به فال نیک گرفته و بهعنوان بارقهای از امید و گریز از انزوای فرهنگی قلمداد کرده و به استقبال اولین برگزاری آن میرویم؛ اما آیا این توجه دیرهنگام درروند تئاترِ «باریبههرجهت» و بیبرنامه ما تأثیر مثبتی خواهد گذاشت؟
آیا قرار است پسازاین بهطورجدی به تئاتر و رفع مشکلات، به شکل ریشهای بپردازیم؟ دیگر به آمارهای «کمّی» اکتفا نکرده و به وجوه «کیفی» آثار هم توجه کنیم؟ اهالی تئاتر به «امنیت شغلی» خود امیدوار و حرفهشان به رسمیت شناخته شود؟ باسیاستهای اتخاذی همهجانبه، بهطورجدی شاهد ورود بیرویه -صرفاً- علاقهمندان به این عرصه نباشیم؟
دولت فکر «خود اکتفایی» و درجاهایی «سود بردن» از تئاتر را از سر به درکرده و بداند که میبایستی تئاتر را با پرداخت هزینه، بیشازپیش موردحمایت خود قرار دهد؟ وزارت آموزشوپرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چونان گذشته دور، به بسترسازی خود برای این هنر «والا» تحت عنوان «فعالیتهای فوقبرنامه» و «اوقات فراغت» همت بگمارند؟
به فعالان متخصص این عرصه اعتماد کرده و با تفویض اختیارات به صنوف در امور اجرایی، این هنر «بیبدیل» را در جهت پویایی گستردهتر، یاریگر باشند؟ باب گفتوگوهای سازنده بازشده و «شفافسازی» در همه امور انجام پذیرد؟ مجدانه توده مردم را با تئاتر آشنا کرده و با ایجاد فضای مناسب آنان را راغب به دیدن تئاتر نموده و بدینوسیله با پالایش روحشان آنها را به حظی وافر از این هنر «جادویی» برسانیم؟
آیا قرار است پسازاین ما اهالی تئاتر مصداق بارز «از ماست که بر ماست» نباشیم و با اتحاد، وفاق و همدلی بهدوراز تسویهحسابهای شخصی، بهدوراز منافع شخصی، در درجه اول اهمیت به منافع جمع بیندیشیم؟
تنها در این صورت است که میتوانیم تئاتر، این دلمشغولی «شریف» مان را به ساحل امن و سرمنزل مقصود برسانیم و رسالت واقعی خود را که همانا «روشنگری» و هدایت جامعه بهسوی «نیکی»، «درک جهان پیرامون» و «به کمال رسیدن» است، محقق گردانیم.