در حال بارگذاری ...
...

داوود فتحعلی بیگی در گفت وگوبا ایران تئاتر :

هنوز برای نمایش ایرانی هیچ رشته دانشگاهی تعریف نشده است

داوود فتحعلی بیگی در گفت وگوبا ایران تئاتر :

هنوز  برای نمایش ایرانی هیچ رشته دانشگاهی تعریف نشده است

ایران تئاتر: داوود فتحعلی بیگی یکی از نمایشنامه نویسان و کارگردانان مطرح تئاتر در حوزه نمایش های ایرانی است. او از سال ۵۷ فعالیت حرفه ای خود را با نویسندگی و کارگردانی نمایش «برخورد» در زنجان آغاز کرد و از آن پس تا امروز در عرصه های مختلف تئاتر به فعالیت پرداخته است.

تقریبا 40 سال از فعالیت داوود فتحعلی بیگی می گذرد، اما هنوز با انرژی فروان از کارهای آینده خود می گوید و معتقد است که برای پیشرفت تئاتر نباید لحظه ای را از دست داد. به بهانه پایان اجرای نمایش «سایه تو سایه» به سراغ او رفتیم، تا طی گپ و گفتی، حال و روز این روزهای نمایش های ایرانی را از زبان او جویا شویم.

 

چطور شد که به جای سنگلچ، نمایش خود را در پردیس تازه تاسیس تهران به صحنه بردید؟ از تجربه اجرا در این پردیس رضایت دارید؟

همان طور که می دانید، ما سال گذشته در تالار سنگلچ اجرا داشتیم. درخواست اجرای این اثر را نیز به تماشاخانه داده ایم و هنوز نوبتمان نشده است. پس ابتدا بگویم که هیچ مشکلی در کار نیست. وقتی از طرف مدیریت محترم پردیس تئاتر تهران از من دعوت شد که نمایشی را در آنجا اجرا کنم، ازاین فرصت استفاده کرده و نمایش «سایه تو سایه» را آماده اجرا کردم. چنان چه شرایطی فراهم شود، در سنگلچ نیز اجرا می رویم، اما طبیعتا شکل اجرا در آنجا تفاوت هایی می کند.

در مورد تجربه اجرا در پردیس تئاتر نیز باید بگویم که اجرا در این پردیس از چند منظر قابل بررسی است. بخشی از آن حمایت مالی است که به تمامی گروه هایی که در آنجا اجرا می روند داده می شود. همچنین به عنوان یک سیاست تشویقی 70 درصد از فروش گیشه را نیز در اختیار گروه قرار می دهند و ازین منظر این حمایت قابل تقدیر است، اما بخش دیگر اجرا در این پردیس مخاطبان هدف آنجاست که با توجه به تازه تاسیس بودن آن، زمان زیادی لازم است تا پردیس تئاتر تهران توسط مردم آن منطقه شناخته شود. به تازگی شنیده ام که قرار است در این منطقه ایستگاه مترویی راه اندازی شود که در این صورت از لحاظ دسترسی نیز وضعیت آن تغییر کرده و مردم راحت تر می توانند به سالن های آن دسترسی پیدا کنند.

 

در اجرای نمایش«سایه تو سایه» چه شیوه ای را انتخاب کرده بودید؟ این شیوه مورد استقبال قرار گرفت؟

با توجه به سالن اجرایمان که یک سالن چند منظوره بود در این اجرا تصمیم گرفتیم کاملا به صورت تخت حوزی سنتی اجرا کنیم. با این شیوه اجرایی، تماشاگران را در دو طرف صحنه مستقر کردیم و صحنه بازی را در حلقه میانی آنها گذاشتیم. این شیوه اجرا برای تماشاگران خیلی لذت بخش بود، به این دلیل که مواقعی از نمایش تماشاگر خودش را جزئی از اجرا حس می کرد به خصوص زمان هایی که بازیگر پس از پایان بازی اش در صحنه ها کنار مخاطبان می نشست. این شیوه اجرا برایم تجربه خوبی بود و از آن کاملا راضی هستم و امیدوارم که ادامه دار باشد.

 

به عنوان یک کارگردان، در تئاتر امروز چه دغدغه ای دارید؟  همچنین با کار کردن نمایش های ایرانی در پی ایجاد چه هستید؟

بزرگترین دغدغه ام نبود مکان یا سالن هایی است که به طور مستمر در آنها نمایش های ایرانی نمایش داده شود. همچنین یکی دیگر از دغدغه های امروزم این است که متاسفانه علی رقم قابلیت های زیاد نمایش ایرانی هنوز هیچ رشته دانشگاهی برای آن وجود ندارد.

در پاسخ به قسمت دوم سوال شما نیز باید بگویم که هدف من از کارکردن این نوع نمایش هرچه بیشتر آشنا کردن نسل جوان با نمایش ایرانی است، تا به زنده ماندن آن کمک کنم. همچنین همواره امیدوارم روزی فرا رسد که نمایش ایرانی دانشجویان فراوانی را در دانشگاه ها داشته باشد و با فراهم شدن امکانات، سالن هایی را به صورت کامل در اختیار نمایش ایرانی قرار دهند، تا به این صورت هم علاقمندان به این نوع نمایش گونه های مختلف نمایش ایرانی و شیوه های اجرایی آن را یاد بگیرند و هم مردم با دیدن اینگونه آثار هرچه بیشتر با نمایش ایرانی آشنا شوند و از دیدن آنها لذت ببرند. تا به این صورت به ماندگاری نمایش ایرانی کمک کنند.

 

با توجه به اینکه دانشجویان نیز در این اجرا به تماشای نمایش شما آمدند، چه بازخوردی از آنها دریافت کردید؟ و به صورت کلی برخورد نسل جوان با نمایش ایرانی به چه صورتی است؟

تا زمانی که نسل جوان نمایش ایرانی را نمی شناسد، آن را فاقد ارزش می داند. البته این نگاه بیشتر از سر ناآگاهی و ناآشنایی به ویژه از سوی بعضی از دوستان که برای تدریس سر کلاس می روند ایجاد شده است. این دوستان سر کلاس های خود منکر ارزش نمایش های ایرانی می شوند و به این صورت نگاه دانشجویان را نیز تحت تاثیر قرار می دهند.
البته دانشجویان به محض اینکه به تماشای چنین نمایش هایی می آیند، با این شیوه از نمایش آشنا شده و به جذابیت و قابلیت های آن پی می برند و رفته رفته جذب آن می شوند. جوان هایی که در حال حاضر در حوزه نمایش های ایرانی در حال فعالیت هستند، از طریق همین آشنایی و پیگیری مستمر به این حوزه روی خوش نشان دادند. امروز ما در این عرصه، هنرمندانی داریم که تا مقطع کارشناسی ارشد در یکی از رشته های تئاتر تحصیل کردند و با توجه به پشتوانه علمی که دارند، مطمئنا در آینده می توانند تاثیر به سزایی در ادامه حیات نمایش ایرانی ایفا کنند.

 

با توجه به فعالیتی که در عرصه پژوهش و نشر دارید، چه کارهای پژوهشی در برنامه کاریتان وجود دارد؟

در گذشته روی بخشی از مبانی مضحکه در نمایش های شادی آور و ایرانی مطالعه کرده و آن را به نگارش در آورده بودم که این روزها مجددا آن را شروع کرده و در حال کامل کردن آن هستم و امیدوارم با تالیف این کتاب بتوان آن را به عنوان یک الگو برای علاقمندان به این نوع از نمایش معرفی کرد. همچنین در حال حاضر چهار عنوان از نمایشنامه هایم با نام های «رام کردن زن سرکش»، «تخت و خنجر»، «مبارک و خاتون پرده نشین» و «انسانم آرزوست» آماده چاپ کرده و در اختیار بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه قرار دادم که امیدوارم در نوبت چاپ قرار گیرد. همچنین گفت و گو مفصلی درباره تجربه هایم در ارتباط با گونه های مختلف نمایش ایرانی انجام داده ام که آن هم در دست اقدام است. اگر شرایطی پیش بیاید و عمرم کفاف دهد چند قصه نیز ذهنم را درگیر کرده، که امیدوارم بتوانم آنها را نیز به نگارش در بیاورم.

 

کلام آخر؟

برای تمام کسانی که در این سال‌ها همواره حفظ و احیای نمایش های ایرانی را دغدغه خود دانسته و برای آن زحمت کشیده اند، آرزوی تندرستی و شادکامی دارم. همچنین امیدوارم علاقمندی به نمایش ایرانی روز به روز در بین هنرمندان و مردم بیشتر شود. آرزو دارم متولیان امور فرهنگی نیز در سطح کلان، نسبت به این بخش از فرهنگ ایرانی توجه ویژه داشته باشند.