داریوش رعیت در گفتوگو با ایرانتئاتر مطرح کرد
هنوز بین سنت و مدرنیته سرگردان هستیم

ایرانتئاتر: داریوش رعیت در نمایش قهوه قجری می کوشد چهره جدیدی از ناصرالدین شاه قاجار در فضای مدرن و سنتی را به مخاطب نشان بدهد؛ نمایشی که مضمونی تاریخی دارد ، اثری که شخصیت محوراست و دیالوگ نویسی در آن در ترسیم شخصیتها نقش مهمی دارد.
داریوش رعیت در سال های اخیر بیشتر به عنوان یک نمایش نامه نویس توانا در تئاتر دارای جایگاه است. در اصل قهوه قجری، نقدی است به وقایع آن دوران از تاریخ و تضادهایی که در روحیات ناصرالدین شاه وجود داشته است. این نمایش از مرحله نگارش تا شیوه اجرایی ساختاری مدرن دارد اما در آن از شاخصههای نمایشهای سنتی استفاده شده است. نمایش دارای دیالوگهای منقطع و باسکوت است. در اجرا از ویدئو پردوژکشن و موسیقی روایی و زنده استفاده شده است و تا حدی به سبک تئاتر اپیک نزدیک است. راننده چینی، حاشیهای بر خسرو وشیرین، شبی با آقا محمد خان و پینوکیو می خواهد بمیرد از جمله کارهای مهم کارنامه کاری رعیت محسوب می شود. نمایش تئاتر قجری زندگی و مرگ ناصرالدین شاه، چهارمین پادشاه از هفت شاه سلسله قاجاریه، با طولانیترین دوره سلطنت (نزدیک به نیم قرن) همواره مورد توجه بسیاری از تاریخشناسان بوده، سلطنتی پر فراز و نشیب که با برخی هنجارشکنیهای اخلاقی از جمله هزینههای بالای سفر به اروپا، تعدد زوجات، خاطرهنگاری شخصی و ... در طول سالها همواره از ابعادی مختلف مورد نقد و پژوهش قرار گرفته است. در خلاصه داستان نمایش آمده : در آستانه پنجاهمین سالگرد سلطنت ناصرالدین شاه، او و اعتمادالسلطنه تصمیم میگیرند برای زنان اندرونی نمایش "در انتظار گودو" را اجرا کنند نمایش "تئاتر قجری" به نویسندگی و کارگردانی داریوش رعیت خرداد و تیر ماه ساعت 18 در سالن سایه مجموعه تئاترشهر روی صحنه است. پریزاد سیف، بهروز پوربرجی و پژمان علیپور بازیگران این اثر نمایشی هستند. دیگر وامل نمایش تتاتر قجری عبارتند از: موسیقی: اردوان کاویانفرد، طراح گریم: افسانه قلی زاده، عکاس و روابط عمومی: حامد موسوی و طراح پوستر و بروشور: بهروز پوربرجی. با داریوش رعیت در باره اجرای نمایشش گفت وگویی انجام داده ایم.
پرداختن به داستان هایی که در زمان قاجاریه رخ می دهد؛ جذابیت های زیادی برای نمایش نامه نویسان ما دارد. برای شما این رویکرد چه ویژگی دارد؟
نمی شود جواب قاطعی به این سوال بدهم. بر اساس موقعیتی آنی تصمیم می گیرید بر اساس سوژه ای متنی را بنویسید. استارت اولیه نوشتن متن تئاتر قجری وجود تناقضی است که چگونه می شود نمایشی را کار کرد که هنوز متنش نوشته نشده است. در عین حالی که در انتظار گودوی بکت نمایشی کاملا مدرن است و ساختارش مربوط است به حال و هوای اروپای بعد از جنگ جهانی دوم و باید به بن مایه اش توجه کرد. " نه کسی می آید و نه کسی می رود" و این مسئله من را مشتاق کرد به این مسئله که دو زمان ( دیروز و امروز) را یک جوری به یکدیگر متصل کنم.
در نمایش مخاطب با فضایی خطی و داستان گو مواجه است و کمتر از تکنیک های نمایش های مدرن استفاده کردید؟
نمایش شاخصه کارهای مدرن را دردرون خودش دارد و از نظر نوشتاری نوع دیالوگ نویسی آن مقطع است و به نوعی از تکنیکهای مختلف سنتی و مدرن در کنار هم استفاده کردم؛ جاهایی از طنز خارج شدیم و در برخی لحظات با استفاده از تکنیک برشت و با فاصله گذاری، با حرف جدی به شدت تاثیرگذار شدیم، درست مثل زندگی؛ در حقیقت تئاتر عصارهای از زندگی است و ما سعی کردیم نمایش عصاره ای از اوضاع و احوال آن دوران باشد.
سرک کشیدن به متن های نام آشنای خارجی مثل در انتظار گودوی بکت برای شما به عنوان نویسنده چه جذابیت هایی دارد؟
این نوع رویکردها نسبی است. به نظر من چنین رویکردی بهانه ای بود برای نقب زدن به زمان قاجار و همانطوریکه در بالا اشاره کردم، برایم این دیالوگ مهم و اساسی درون نمایش " نه کسی می آید و نه کسی می رود" در جان مایه اثر عنصر مهمی بود. در دوران سلطنت 200 ساله قاجار در ایران نه کسی آمد و نه کسی رفت. متاسفانه یک سری شاخصه ها هنوز از دوران باقی مانده اند و مدام در حال تکرار شدن هستند.
این شاخصه ها در باره چه مسائلی هستند؟
در بحث های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همچنان این دور بسته همچنان ادامه دارد و هنوز نشانی از ساختار دوران قاجار در جامعه قابل بازخوانی است.
آیا این شاخصه ها بیشتر در مباحث فرهنگی قابل مشاهده است؟
نه، در سایر مسائلی که اشاره کردم هم دیده می شود. امروز در سیستم اداری با یک سیکل بسته مواجه هستیم و کسی از مدیریت حذف نمی شود و جایگزین می شود و در پست دیگری کار می کند. علی رغمی که در جهان مدرنی زندگی می کنیم این شیوه ملوک الطوایفی وجود دارد.
آیا اعتقاد دارید جامعه ما نتوانسته سیر گذر از سنت به مدرنیته را به درستی طی کند؟
هنوز بین سنت و مدرنیته سرگردان و آویزان هستیم. تئاتر و خیلی تکنولوژی ها وارد ایران شد، اما فقط به لایه ظاهری آن توجه گردید. تئاتر ریشه اش به یونان باستان برمی گردد. در فلسفه ای که در یونان باستان وجود داشت عنصر اصلی شکل گیری دیالوگ آنتی تز و سنتز است. شما می توانید با طرف مقابلتان وارد مکالمه ای بشوید که به نتیجه ختم شود. از یکصد و اندی سال قبل در سیستمی زندگی کرده ایم که بیشتر از آنی که در آن دیالوگ وجود داشته باشد تک گویی وجود دارد و تک گویی هیچگاه موجب برقراری دیالوگ و گفت وگو نمی شود. در تئاتر همه عناصر باید به صورت متعادل وجود داشته باشند .
در فضای نمایش موسیقی زنده ارتباط خوب تماتیکی با فضا و دیالوگ های بازیگران به وجود می آورد؟
از آنجا که در زمان قاجار تا حدی ارتباط با دیگر کشورها وجود داشته است، سنت و مدرنیته در آن زمان باهم آمیخته بود و بر همین اساس در این نمایش تا حدودی با توجه به حال و هوای آن دوران از موسیقی ایرانی و غربی استفاده شده است و نمایش درجاهایی میزانسنهای سنتی و ایرانی دارد و در بخشهایی بر اساس تئاتر غرب است ضمن اینکه از فاصلهگذاری برشتی در نمایش بهره گرفته شده است.
به نظر می رسد به نوشتن و کارگردانی آثار تاریخی علاقه بیشتری دارید؟
بازخوانی مسائل تاریخی از دیدگاه شخصی، یکی از علایق همیشگیام بوده است و معتقدم تاریخ الزاما آن چیزی نیست که نوشته شده و ممکن است وقایع آن به صورتی دیگر رخ داده باشد، از این رو معمولا روایت خود را از تاریخ دارم و کارهایم به نوعی آثار تلفیقی محسوب میشوند.
در نمایش تئاتر قجری چهره جدیدی از ناصر الدین شاه در پیش چشم مخطب قرار می گیرد که تا حد زیادی با چهره ای که از او در گذشته به یاد دارد متفاوت است؟
اغلب تصور مردم از ناصر الدین شاه ، یک شاه خوشگذران و عاشق سفر و حرمسرا داشتن است، اما ناصرالدین شاه علاقمند به طراحی و نقاشی بود، دستی در شعر داشت و عکسهایی از وی باقی مانده که از نظر ترکیببندی خوب است، پادشاهی که علاقمند به خواندن داستان، رمان و کتابهای تاریخی بود و به سبب این علاقه به اعتمادالسلطنه دستور ایجاد اداره نشر را داد تا در آن کتابهایی مختلف از زبان فرانسه و انگلیسی ترجمه شود، متونی که اتفاقا مورد نظر شاه هم قرار میگرفت.
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی