در حال بارگذاری ...
در اهمیت توجه به سرمایه‌های انسانی و مشکلات تئاتر استان ها

مظلوم و پر از ایده‌های بکر ، آیین‌ها و روایت‌های ناب

ایران تئاتر-وحید لک*: این روز‌ها تئاتر استان‌ها حال و هوای ویژه‌ای دارد؛ فصل جشنواره‌ها و اجراهاست، روز‌هایی که تا هست در خاطرات بچه‌های تئاتر شهرستان‌ها می‌ماند. تئاتری مهجور و مظلوم و عاری از تکلف‌ها، تئاتری به دور از آذین‌ها و چهره‌ها و بزک‌های گیشه‌ای، تئاتری عجین با عشق، پر از ایده‌های ناب، پر از آیین‌ها و قصه‌ها و روایت‌ها.

با نگاهی تحلیلی به وضعیت تئاتر استان‌ها می‌توان گفت نه امروز که سال‌هاست تحولی شگرفی در تئاتر استان‌ها به وجود نیامده است، همه چیز ایستا و به منوال همیشه است و حقیقتا همه نشست‌ها و شنیدن‌ها و قول دادن‌ها، به دلایل فراوان که مهم‌ترین آن نبود اعتبارات کافی در حوزه تئاتر است، کمتر به نتیجه رسیده و بچه‌های استان‌ها را با مشکلات بیشتری رو‌به‌رو کرده است. بپذیریم این واقعیت را حتی اگر بعضاً خود ما سیبل این نقد هستیم. خواسته‌های زیادی هم نیست مطالبات بچه‌های استان‌ها؛ گاهی توجه، گاهی آموزش، گاهی حمایت و اعتبار و گاهی یک احوال‌پرسی کوچک. همین. اینکه بگوییم هیچ یک از موارد فوق محقق نشده، قدری بی‌انصافی است، اما صحبت از تداوم آن است. صحبت از اهمیت، ابهت، بنیان و ضرورت تئاتر در استان‌هاست که می‌بایست به شکل جدی موانع رشد و توسعه آن برطرف و در دولت جدید، با نگاهی عدالت‌محورانه، تئاتر استان‌ها دارای بودجه‌ای درخور توجه شده و تجهیز تماشاخانه‌ها و هم‌افزایی مدیران استانی در اهمیت تئاتر به یک شیوه نظام‌مند تبدیل شود.

احیای جشنواره‌های منطقه‌ای و تبادل گروه‌های تئاتری عضو انجمن اگر در دستور کار باشد خود می‌تواند انگیزه، تولید، تحول و رضایت فعالان هنر نمایش را فراهم سازد. اتفاقی که موجب می‌شود گروه‌ها در طول سال تمرین و تولید داشته باشند. این مهم نفس تازه‌ای است بر کالبد نیم‌جان امروز تئاتر که در بحران کرونا بیشترین آسیب را دید.

ظرفیت بالای تئاتر استان‌ها و حضور چهره‌های مستعد را می‌توان در کیفیت آثاری مشاهده کرد که از استان‌ها به جشنواره فجر راه می‌یابند و همیشه شانه‌به‌شانه مرکز و صد البته بعضاً جلوترند، اما گستردگی گروه‌ها در سراسر ایران نیازمند برنامه‌ریزی است، نه موقت و آنی که در قالب نقشه‌ای مهندسی‌شده در بخش‌های مختلف، با سر‌فصل‌های مختلف، بنا‌براین شاید نگاه منطقه‌ای در این برنامه‌ریزی آن‌هم به دلیل گستردگی، نگاهی مناسب باشد.

نکته دیگر وجود چند‌صدایی در مدیریت فضای تئاتری در استان‌ها و البته مرکز است، به گونه‌ای که دستگا‌ه‌های فرهنگی و آموزشی هم که هنر نمایش را در نظام کاری خویش تعریف کرده‌اند به طور مستقل عمل نموده و چه در حمایت و چه جشنواره‌ها بعضاً مسیری را طی می‌کنند که یک گروه نمایشی را از تعریف اصلی خود دور می‌کند و این امر به‌شدت جلو رشد علمی گروه را گرفته و گاهی موجب تولیداتی بی‌کیفیت و بعضاً سخیف هستیم که بهتر است متولیان اصلی در جایی برای همیشه جلوی این نگاه‌های سلیقه‌ای و جزیره‌ای را بگیرند و تئاتر شکل، مدیریت و برنامه‌ای واحد داشته باشد.

به هر حال فعلا همین جشنواره‌های استانی تنها روزنه امید و محفلی برای عرضه آثار تولیدی هستند هر چند اعتبارات اندک تئاتر نمی‌تواند حتی یک‌پنجم هزینه‌های یک گروه نمایشی را تامین کند و تنها این عشق و شوریدگی بچه‌های تئاتر استان‌هاست که چراغ تماشاخانه‌ها را روشن نگه داشته است.

به امید روز‌های خوب.

* معاون انجمن هنر‌های نمایشی ایران




نظرات کاربران