گفتوگو با پژوهشگری که گران مینویسد
نصرالله قادری: به بازگشت سرمایه تئاتر باور ندارم

نصرالله قادری، نویسنده و کارگردان تئاتر با بیان اینکه به بازگشت سرمایه تئاتر درهیچ کجای دنیا باور ندارد از انصراف نگارش نمایشنامه «شهید مطهری» به دلیل نبود شرایط اجرا گفت.
نگارامیری: نصرالله قادری، نویسنده، کارگردان، استاد دانشگاه و عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران و عضو کانون مدرسان خانه سینماست.
او فعالیت هنری خود را از نوزده سالگی با تئاتر آغاز کرد و در سالهای ابتدایی انقلاب و بحبوبه جنگ تحمیلی با اجرای نمایشهایی چون «اسم شب»، «قابیل»، «فلق»، «اسفنکس» و «افسانه لیلیث» در شهرهایی چون سمنان، ساری و تهران روی صحنه رفت.
این هنرمند تا ابتدای دهه 90 حضور فعالی در کارگردانی نمایش داشت. آخرین کارگردانی او نمایش «کشتار خاموش» بود که در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت. این نویسنده و کارگردان، کارنامه پرو پیمانی در حوزه نمایشنامهنویسی و پژوهش دارد و این روزها بیشتر در این عرصه مشغول به فعالیت است.
از جدیدترین آثارتان در عرصه پژوهش و نمایشنامه چه خبر؟
نمایشنامه جدید من به نام «وقت عاشقی» به تازگی توسط انتشارات نیستان منتشر شده است. بازنویسی کتاب «آناتومی ساختار درام» را نیز برای چاپ مجدد به انتشارات تحویل دادهام و در حال حاضر مشغول نگارش رمان «بلال حبشی» هستم.
«وقت عاشقی» به چه موضوعی میپردازد؟
«وقت عاشقی» داستان زن جوان شاعری به نام ام وهب بنت عبد است که پس از حماسه کربلا در مجلس شمر حضور دارد و در آن شعری میخواند که باعث عصبانیت شمر شده و توسط رستم، غلام شمر کشته میشود. ام وهب بنت عبد، اولین زن شهید عاشوراست که کمتر دربارهاش صحبت شده است.
پس این نمایشنامه سند تاریخی دارد؟
بله، دو سند تاریخی درباره این زن وجود دارد. البته نوع نگرش من در نمایشنامه و شاعر بودن این شخصیت تماما تخیل من است.
کتاب «آناتومی ساختار درام» در چه شرایطی است؟
«آناتومی ساختار درام» تاکنون به چاپ پنجم رسیده است که به تازگی چاپ جدید آن را بازنویسی کردم. حجم کتاب تقریبا دوبرابر شده است و چاپ نیستان آن را منتشر خواهد کرد.
نوشتن رمان «بلال حبشی» چگونه پیش رفت؟
«بلال حبشی» بخشی از رمان چهارگانهای است که به زندگی یاران پیامبر(ع) میپردازد. بخش اول این چهارگانه با عنوان «نالههای عاشق» به زندگی سلمان فارسی، بخش دوم با عنوان «تنهاترین عاشق، عاشقترین تنها» درباره زندگی ابوذرغفاری چاپ شده است. قسمت سوم مرتبط با زندگی «بلال حبشی» است که مشغول نگارش آن هستم و چهارمین بخش آن نیز زندگی «حجربن عدی» است که به شرط حیات آن را خواهم نوشت.
مدت طولانی در حال نگارش نمایشنامهای درباره شهید بهشتی بودید، از مراحل تولید و چاپ این کتاب بگویید.
«تنهاترین مظلوم، مظلومترین تنها» عنوان این اثر نمایشی درباره حادثه تروریستی سرچشمه و زندگی شهید بهشتی است. این اثر سال گذشته با همت انتشارات سوره مهر حوزه هنری روانه بازار کتاب شد و قرار است با تغییر جلد جدید دوباره منتشر شود.
برای اجرای این اثر برنامهای دارید؟
برای اجرا اقدامات زیاد و پیگیریهای فراوانی انجام دادهام اما از آنجا که امکان گرفتن سرمایه خصوصی ندارم، سازمانها هم معتقد هستند که نمایشنامه بهشتی گران است و با توجه به بودجه اندک و کاراکترهای زیادی که دارد، اجرای آن امکانپذیر نیست.
در این اثر به کدام بخش از زندگی شهید بهشتی پرداختهاید؟
«تنهاترین مظلوم؛ مظلومترین تنها» از لحظه شهادت شهید بهشتی آغاز میشود و در ادامه با فلشبک از دوران کودکی شهید تا زمان شهادت او را روایت میکند.
مجموعه نمایشنامه «تنهاترین مظلوم؛ مظلومترین تنها» نیز مانند رمانتان به صورت چندگانه نوشته شده است؟
بله، این اثر نیز به صورت چهارگانه و اقتباسی از خطبه شقشقیه علیبنابی طالب (ع) است. قسمت اول آن با عنوان «قربانی همیشه» توسط انتشارات نمایش منتشر شد. «تنهاترین مظلوم؛ مظلومترین تنها» دومین بخش آن است. سومین بخش مربوط به زندگی شهید آوینی است که منتظر چاپ آن توسط انتشارت سوره مهر هستم. بخش چهارم قرار بود تا به زندگی شهید مطهری بپردازد که من از نوشتن آن منصرف شدهام. درونمایه اصلی این نمایشنامهها به چهار گروه مارقین، ناکثین، قاسطین و ساکتین میپردازد.
دلیل انصراف از نگارش نمایشنامه چیست؟
در قرارداد اولیه من شرط اجرای این آثار قید شده است. نمایشنامه را برای اجرا مینویسند؛ اما متاسفانه میگویند گران مینویسی و امکان روی صحنه رفتن نیست.
گراننویسی به بخش حقالزحمه شما برمیگردد یا هزینههای لازم برای اجرای اثر؟
گران نوشتن نه به معنای حقالتحریر؛ چراکه قرارداد من موجود است؛ منظور بیگپروداکشن و سنگین بودن هزینههای اجراست. برای روی صحنه بردن هر یک از این آثار امکانات زیادی لازم است و به همین دلیل تاکنون از اجرا بازماندهاند.
امکان همکاری با سرمایهگذاران بخش خصوصی وجود دارد؟
سرمایهگذاری که برای تئاتر بودجه در نظر میگیرد، به صورت قطعی و منطقی به فکر برگشت بودجه و سود کار است و متاسفانه من نمیتوانم برگشت سرمایه را تضمین کنم. من باور ندارم تئاتر در هیچ کجای دنیا بودجهاش را برگرداند. به این دلیل شاید من مقصر هستم.