گفتوگو با بازیگر و مدرس تئاتر
فرزین محدث: علی نصیریان، تنها الگوی بازیگری در ایران است
فرزین محدث، با بیان اینکه علی نصیریان در ایران، الگو و چراغ راه همه بازیگران است، تاکید میکند بازیگری علمی در حال تغییر است که نیاز به آموزش طولانی مدت دارد.
نگار امیری: فرزین محدث، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و مدرس تئاتر فارغالتحصیل دانشگاه سوره است و فعالیت خود را از همان دوران دانشجویی در عرصه تئاتر آغاز کرد.
نمایشهای «این یک اعتراف است»، «استیوجابز»، «شب دشنههای بلند» و «جیجک علیشاه» از جمله نقش آفرینیهای او روی صحنه تئاتر است.
این بازیگر اواخر سال گذشته و اوایل سال جاری با بازی در نمایش «احتمالات» به کارگردانی علی شمس در تالار چارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت.
محدث از جمله بازیگرانی است که به آموزش این هنر و به گفته خودش این علم هم مشغول است. با او در همین باره گفتوگو کردیم.
برای شش ماهه دوم سال برنامهای برای اجرا و بازی روی صحنه دارید؟
خیر، در سال جاری قطعا نمایشی روی صحنه نخواهم داشت اما امیدوارم سال آینده با یک نقش خوب به تئاتر برگردم. البته تصمیم دارم در سال جدید نمایشی را کارگردانی کنم؛ اما این تصمیم هنوز صد درصد و قطعی نیست. اصولا تنها چیزی که در مورد خودم بهطور قطع میدانم این است که پیش پیش برای این حرفه برنامهریزی نکنم چراکه با تغییر روزانه شرایط جامعه مواجه هستیم و به همین دلیل بیشتر براساس آن لحظه تصمیمگیری میکنم.
در سالهای اخیر کمتر روی صحنه حضور داشتهاید این کمکاری در عرصه بازیگری تئاتر دلیل خاصی دارد؟
بله، برای من اینکه نقش جدیدی که بازی میکنم از کار قبلی بالاتر یا حداقل در حد کار قبل باشد، اهمیت دارد. این موضوع بیش از هرچیز ناشی از اهمیتی است که برای تماشاگر تئاتر، خودم به عنوان بازیگر و هنرجویی که به او اصول بازیگری را یاد میدهم، قائل هستم.
از دیگر ویژگیهایی که برای انتخاب نقش به آن توجه میکنید، بگویید.
نمایشنامه، ایده اجرایی کارگردان برای روی صحنه بردن متن، کیفیت کار و تفاوت نقش من به عنوان بازیگر با کارهای سابق از دلایل اصلی من برای انتخاب نقش است. البته گزینه آخر منوط بر این است که کارگردان یا کارهای قبلی من را دیده باشد یا تلاش کند تمام ویژگیهایی را که من قبلا با آنها روی صحنه میرفتم، از من بگیرد و مرا مجبور کند؛ خلاقتر رفتارتر کنم و به دنبال جستجوی ویژگی جسمی، روانی و بیانی دیگری از فرزین محدث باشم.
در حالت معمول بازیگران دارای ویژگیهایی هستند که میتوانند از زیر نظر کارگردان فرار کنند اما من دوست دارم کارگردان تواناییهای قبلیام را بگیرد و مرا وادار به تلاش برای رسیدن به توانایی جدید کند.
شرایط اقتصادی به ویژه برای اهالی هنر گاهی باعث پذیرش نقشهایی میشود که با آنچه در نظر دارند، مطابق نیست، در این شرایط چقدر میتوان به کیفیت کار اهمیت داد؟
قطعا همینطور است. منظور من این نیست که بخش مالی برای من اهمیت ندارد ولی تاکنون سعی کردهام، هزینه زندگیام را از بخشهای دیگر تامین کنم تا تئاتر را برای خلاقیت و براساس کیفیت انتخاب کنم. الان اوضاع مالی همه ما سخت است و در حال تجربه یک زیست جدید اجتماعی هستیم. البته که با وجود تمام سختیها خوشحالم که در این دوره و در ایران زندگی میکنم. چون تجربههای جدیدی از زندگی اجتماعی دریافت میکنم.
پس به جز بازیگری به طور متمرکز به فعالیت دیگری مشغول هستید؟
در حال حاضر به عنوان مدیر آموزش موسسه هنری آرتا فعالیت دارم. در این موسسه دو کارگاه با عناوین بازیگری محض و بیان برگزار میکنم که وارد دوره چهارم خود شده است.
این کارگاههای آموزش بازیگری برچه اساسی برگزار میشوند؟
آموزشها به اصول پایه بازیگری شامل روانشناسی نقش، تحلیل کاراکتر، تحلیل نمایشنامه، ویژگیهای جسمانی بازیگر ازجمله بدن، بیان، ویژگیهای روانی چون عواطف و حواس که باید برای ایفای درست یک نقش در خدمت بازیگر باشند، میپردازد. در این دو کارگاه، همزمان به صورت تئوری و نظری به نقش توجه میشود. چراکه من معتقد هستم یک بازیگر هم باید بتواند درست تحلیل کرده و بنویسد و هم بتواند تحلیل خود را به درستی اجرا کند.
هنرجویان پس از پایان دورههای آموزشی روی صحنه خواهند رفت؟
من هیچوقت به هنرجویان نمیگویم که بعد از پایان کلاس اجرایی خواهند داشت. چون فکر میکنم در اینصورت او برای آموزش بازیگری نیامده بلکه به منظور حضور روی صحنه در کلاسها شرکت کرده است. من پایه، اساس و چیزی که تجربه کرده و آموختهام را با آنها در میان میگذارم.
کلاسهای آموزشی من دو ترم دوازده جلسه است اما گاهی بدون دریافت هزینهای بیشتر از آنچه برای کلاس پرداخت کردهاند برای حدود یکسال با آنها کار میکنم. همانطور که قبلا هم گفتم، بخش مالی قطعا مهم است اما همه چیز محسوب نمیشود به همین دلیل تا زمانی که حرفی برای آموختن وجود داشته باشد، آنها را رها نمیکنم و فرآیند آموزش برای من طولانی مدت است.
در مقوله بازیگری داشتن استعداد چقدر تاثیرگذار است؟
من به هوش ذاتی اعتقاد دارم. با واژه استعداد ممکن است من به عنوان بازیگر فریب بخورم که احتیاج به آموزش و تمرین ندارم. پس به بازیگری تبدیل میشوم که نه دانش و نه آگاهی دارم بلکه فکر میکنم میتوانم در همه کارها موفق شوم و از جایی به بعد دیگر آن استعداد چون به سرمنشا لایتناهی وصل نیست، تمام میشود.
با این توضیح در هر صورت داشتن هوش ذاتی یا حتی استعداد تنها لازمه بازیگری نیست؟
بله، من در مسیر بازیگری به دانشگاه رفتم. کلاسهای بازیگری گذراندم و وقتی مشغول به فعالیت شدم، بازهم دورههای آموزشی را نزد استادان این عرصه گذراندم و به دورههای طولانی مدت بازیگری اعتقاد دارم. شاید چون راه دیگری نرفتهام، پیشنهاد دیگری بلد نیستم. البته دلیل دیگر اعتقادم به آموزش طولانی مدت این است که بازیگری را یک علم میدانم.
بازیگری را از چه لحاظی میتوان به عنوان یک علم به شمار آورد؟
از نظر من مقولهای که در مورد انسان حرف میزند و با حضور انسان روی صحنه شکل میگیرد، علم است. در واقع شناخت انسان، تحلیل انسان و اجرای نقش یک انسان نیاز به برخی دانشها ازجمله دانش علوم اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، فلسفه، شناخت آناتومی بدن و روانشناسی دارد و همه اینها در گرو آموزش، دانش و کسب مهارت است. نمیتوان با یک بدن ناآماده یا بیان پرورش نیافته، بازیگر خوبی بود. همه اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. حتی افرادی که به استعداد در مسیر بازیگری اعتقاد دارند نیز اگر آن استعداد در مسیر درست پرورش پیدا نکند، راه به جایی نخواهند برد.
پس از نظر شما برای اینکه بازیگر خوبی بود، همواره باید به تقویت حس، بیان و خلاقیت پرداخت؟
بله. به همین دلیل مقوله آموزش بسیار مهم است و آدمهای نسل جدید و جوان که قطعا در آنها اتفاقات شگرف خواهد افتاد، باید بدانند تا زمانی که زنده هستند نیاز به آموزش بازیگری در آنها وجود دارد و این علم یک پروسه کوتاه مدت نیست.
من تنها کسی را که در ایران الگوی بازیگری خودم و چراغ راه همه بازیگران میدانم استادعلی نصیریان است. ایشان در ۸۵ سالگی توانایی بازیگری، تحلیل، بیان، بدن و همه آن چیزی را که یک بازیگر باید روی صحنه داشته باشد، دارند و هنوز بازیگر خلاقی هستند. سیمرغ بازیگری جشنواره فجر را فقط یکبار به ایشان دادند. در واقع سیمرغ برای بازیگری چون استاد نصیریان اهمیت ندارد و اوست که به این جایزه اهمیت میبخشد. پس دریافت جایزه نیز ملاک بازیگر خوب نیست، ممکن است فردی برای چندسال وارد عرصه بازیگری شود و جوایز زیادی هم دریافت کند و پس از آن حتی اسمی از او در بازیگری نباشد.
باید در نظر داشت، بازیگری دانشی در حال تغییر است و بازیگر باید همیشه به روز باشد. قطعا شیوه بازیگری ۴۰ یا ۵۰ سال پیش، اکنون وجود ندارد و مطمئنا بازیگری حال حاضر هم در آینده تغییر خواهد کرد.
با تغییر شیوههای بازیگری پایه و اساس آن نیز تغییر خواهد کرد؟
خیر. به تناسب تحولات جامعه، فضا، ویژگیهای انسانی و مراوده نسلها تغییراتی ایجاد خواهد شد اما نه در پایه و اساس. همه شیوههای بازیگری به جز شیوه بازیگری گروتوفسکی و میرهولد، براساس آموختههای استانیسلاوسکی جلو میروند.
در شیوه استانیسلاوسکی سه مقوله اصلی بازیگری کار بازیگر در مقوله تجسم، کار بازیگر روی نقش و کار بازیگر در طول زمان روی خود تغییر نکرده است اما با حفظ ساختار، شکل بازیگری متحول شده که این موضوع نیازمند شناخت بیشتر در پروسهای طولانی مدت خواهد بود.
اگر قبل از ورود به بازیگری چه در آموزش عالی و چه در آموزشگاهها این آگاهی که بازیگری یک فرآیند آموزشی طولانی مدت است، فارغ از هرگونه شعار و تحکم به نسل جدید داده شود آنها نه سرخورده خواهند شد و نه سواستفادهای صورت خواهد گرفت.