در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «توریست» به کارگردانی ابوالفضل کریم‌زاده نائینی

در جست‌وجوی تولد

علیرضا نراقی: داستان‌ها اغلب گفته شده‌اند و بارها شنیده شده‌اند. برای همین نشانی و سرانجام احتمالی هر قصه‌ای قابل حدس و آشناست. انسان موجودی است داستان‌گو و روایت‌ساز که در ناخودآگاه خود اغلب الگوهای روایی را می‌شناسد و تکرار می‌کند. روی صندلی روانکاوی انسان داستان می‌گوید و به نوعی تجربیات خود را با همان الگوهای گفته و شنیده شده سامان می‌بخشد و به روایتی از زندگی خود بدل می‌کند. با این اوصاف در اغلب هنرهای روایی و نمایشی امروز، داستان عنصر تازه و بدیع ماجرا نیست، هر چند که هر بار داستانی با همه کلیشه‌هایش می‌تواند مخاطب را در تخدیر خود فرو ببرد و روایتی آشنا را به حدیثی نامکرر بدل کند، اما در هر حال داستانها اغلب نشان و روندی آشنا دارند، پس آنچه تازه است نوع داستان‌گویی و نمایشی کردن داستان است.

نمایش «توریست» نوشته غزاله چیذری و به کارگردانی ابوالفضل کریم‌زاده نائینی که این روزها در تالار مولوی به صحنه می‌رود نیز حاوی داستان عاشقانه آشنایی است، اما نوع روایت است که از این مونولوگ، نمایشی متفاوت و تجربی ساخته است که ارتباط با آن نیازمند حوصله است و روند آن پیش‌بینی‌پذیر نیست. با این‌که «توریست» نمایشی ساده است و یک روایت ساده را هم پی می‌گیرد، اما تلاش شده که این بستر ساده با پیچیدگی ذهن شخصیت بازگوکننده به روندی متفاوت بدل شود و سادگی به یک پیچیدگی درونی تبدیل شود که همان پیچیدگی ذهن انسان است که به ساده‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین رخدادها پیچیدگی می‌بخشد. حتی این پیچیدگی چنان ذهن انسان را تصرف می‌کند که خود تبدیل به مسئله اصلی می‌شود. در «توریست» هم این‌گونه است؛ تنها شخصیت حاضر در صحنه که تلاش دارد داستان خود را روایت کند در موقعیتی قرار می‌گیرد که از گفته اهمیت بیشتری می‌کند. گوینده خود رازی است که باید کشف شود. اینجا گفته همان قصه آشناست اما گوینده به هیچ وجه آشنا نیست چرا که در پیچیدگی ذهن و گفتار خود گیر افتاده و تلاش دارد این موقعیت را برای ما نیز افشا کند.

                                                                                       

«توریست» درباره عشق یک پسر یزدی است به یک دختر توریست اوکراینی. عشقی بی‌فرجام با نطفه‌ای شکل‌نیافته. پسر در روند ترجمه و راهنمایی یک گروه از گردشگران جذب دختر اوکراینی می‌شود و این فراتر از عشق دو انسان، تبدیل به روایت اشتراکات دو کشور نیز می‌شود. دو کشوری که هر دو در تب و تاب‌های قرن بیستم، التهاب و جنگ و فقر و آوارگی را تجربه کرده‌اند و هنوز زخم تاریخی از سرخوردگی و مصیبت آن‌ها را از خط خون جدا نکرده است، خطی که تا همین امروز چهره این دو کشور بسیار متفاوت از هم را دست‌کم در ناآرامی و ناملایمتی به هم شبیه کرده است. نمایش موفق می‌شود که روایت عشق فردی و بی‌سرانجام این دو نفر را به نشانه‌هایی از مصائب و فراز و فرودهای سیاسی پیوند بزند و از دالان عشق به تاریخ و از زخم تاریخ به روایت یک عشق پل بزند؛ اما نمایش نه از زبان دختر روایت می‌شود و نه از زبان پسر. نکته‌ای که به متن بعد داده است و اصلاً اجرا را به تجربه‌ای خاص بدل کرده است همین امر است که راوی نمایش، نطفه عشق است. نطفه‌ای عمل‌نیامده و بی‌شکل؛ نطفه‌ای شبیه به یک ماسک؛ همان تصویری که شخصیت در ابتدا با آن جلوی چشم ما ظاهر می‌شود؛ یک ماسک با چهره‌ای هویت‌نیافته؛ نطفه‌ای که کلامش گسیخته و روانش پریشان است و حضورش سردرگم؛ نطفه‌ای در جست‌وجوی شکل خود؛ ماسکی در جست‌وجوی چهره خود؛ جنینی در جست‌وجوی خاستگاه خود و این روندی پر پیچ و خم است برای یک نیمه انسان؛ تلاشی ناممکن است برای به وجود آمدن. نمایش «توریست» درباره یک انسان نامتولد است که فرجام عشقی محال را به انتظار و جست‌وجو نشسته است.

صحنه نمایش را می‌توان در سه ساحت دید و با داستان تحلیل کرد. یک زمین است و اشکالی که بر آن نقش بسته و به مرور تکمیل می‌شود. زمینی که به نقشه راه می‌ماند، همان نقشه راهی که راوی در ابتدا نشانی‌هایش را بلد است، اما با این حال در امتداد پیچیدگی و دگردیسی‌های این نقشه، خود را گم می‌کند. نقشه در ابتدا نقشه یزد است اما در امتدادش تبدیل به نقشه پیچیدگی ذهن راوی می‌شود. عنصر دیگر نشانه‌هایی است که طراحی اجرا را شکل داده مثل نخ‌های قرمزی که آویزان مانده‌اند و مدام آشفته‌تر می‌شوند؛ هر چند که این یکی کارکردشان آن‌چنان شفاف نمی‌شود و در بدنه اجرا همچنان در سطح ایده‌ای قوام‌نیافته باقی می‌ماند. عنصر نهایی و اصلی اما خود بازیگر/راوی است که همچون زمین صحنه اشارات معنایی مختلف و کارکردهای اجرایی چندگانه دارد. همان‌طور که اشاره شد راوی/بازیگر یک نقش را ایفا نمی‌کند، بلکه یک نطفه تکامل‌نایافته است که به سخن آمده. راوی/بازیگر در عین حال شخصیت‌های داستان هم هست، همه آن‌ها؛ پس او کسی است که فراتر از نقش‌هاست و خود نقشی ندارد. برای همین هم هست که باید با حوصله در فضای نمایش قرار گرفت تا نقطه دید و روند آن را درک کرد.

نمایش «توریست» یک تجربه چالش‌برانگیز است هم برای اجراگران و هم برای مخاطب و این امری بااهمیت است که تئاتر امروز ایران شاید تنها در جایی همچون تالار مولوی می‌تواند شاهدش باشد. چالش معنا و ذهن که همراه است با چالش فرم و اجرا. همان چیزی که تجربه‌گرایی آزمایشی تئاتریکال را میسر می‌کند و از درونش پیشنهاداتی تازه برای روایت و نمایش قصه‌های آشنا و کهنه ارائه می‌دهد. درست مثل همان نطفه شکل‌نایافته‌ در جست‌وجوی عینیت، نمایش نیز از درون جست‌وجو در فرم‌ها و اَشکال عینیت یافتن، متولد می‌شود و وجود کامل خود را متحقق می‌سازد.




مطالب مرتبط

نگاهی به نمایش «یکی نبود، یکی بود» نوشته رها جهانشاهی و کار علی کوزه‌گر

همچون رقصی فاقد بدن
نگاهی به نمایش «یکی نبود، یکی بود» نوشته رها جهانشاهی و کار علی کوزه‌گر

همچون رقصی فاقد بدن

علیرضا نراقی: با تحولات تئاتر معاصر مفهوم میزانسن به‌مثابه امری بنیادین در هنر نمایش، دچار دگرگونی ماهوی شد. این بدان معنا نیست که میزانسن جایگاه و اهمیت خود را در ظهور یک اجرا از دست داد، بلکه تئاتر ...

|

نگاهی به نمایش «سلام، خداحافظ» نوشته آثول فوگارد و کار شهاب حسین‌پور

پدر در زیرزمین زنده است
نگاهی به نمایش «سلام، خداحافظ» نوشته آثول فوگارد و کار شهاب حسین‌پور

پدر در زیرزمین زنده است

علیرضا نراقی: نمایشنامه «سلام، خداحافظ» نوشته مشهور و بارها اجراشده‌ آثول فوگارد، نویسنده اهل آفریقای جنوبی، مدتی است که به کارگردان شهاب‌الدین حسین‌پور در تالار حافظ به صحنه می‌رود. این ...

|

نگاهی به نمایش «سیزده‌بدر» نوشته محمود احدی‌نیا و کار حسین میرزامحمدی

وقتی خانه پدری پوسیده بود
نگاهی به نمایش «سیزده‌بدر» نوشته محمود احدی‌نیا و کار حسین میرزامحمدی

وقتی خانه پدری پوسیده بود

علیرضا نراقی: رئالیسم به‌مثابه یک سبک در تاریخ هنر و ادبیات داستانی و دراماتیک در زمینه‌ای از جبر و موجبیت محقق می‌شود، از این نظر رئالیسم به منطق تراژدی‌ها نزدیک است. این اتکا به جبر برآمده از ...

|

دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی
دومین جلسه نقد و بررسی آثار صحنه‌ای جشنواره 42 برگزار شد

زنان در دوران جنگ، ایرانیزه کردن غیرافراطی و فرهنگ بومی

دومین جلسه نقد و بررسی آثار بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره 42 تئاتر فجر، روز سه‌شنبه سوم بهمن با حضور رضا آشفته، محمدحسن خدایی و عرفان پهلوانی در سالن مشاهیر تئاتر شهر برگزار شد و سه نمایش «ایلخون»، «بدریه» و «کابوس‌نامه اهل هوا» مورد تحلیل قرار گرفتند.

|

نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست
نقدی بر نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی

بازی رو به پیش عشق و سیاست

رضا آشفته: نمایش «فردریک» نوشته امانوئل اشمیت و کار حمیدرضا نعیمی که آذر و دی در سالن اصلی تئاتر شهر میزبان مخاطبان است، درباره تئاتر و به شیوه پسامدرن است که در آن زندگی یک بازیگر قرن نوزدهم فرانسه ...

|

نقد و نظری بر نمایش «شنگرف» به نویسندگی و کارگردانی علی یداللهی

خوانشی نو و شایسته از داستان سیاوش
نقد و نظری بر نمایش «شنگرف» به نویسندگی و کارگردانی علی یداللهی

خوانشی نو و شایسته از داستان سیاوش

احمدرضا حجارزاده: شاهنامه فردوسی یکی از غنی‌ترین منابع اقتباس داستان‌های ایرانی در قالب هنرهای نمایشی است اما سینما و تئاتر ایران از این مخزن بی‌پایان داستان‌های حماسی، اسطوره و پهلوانی، ...

|

نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
نگاهی به نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و کار «حسین تفنگدار»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

سید علی تدین صدوقی: نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» همان‌گونه که از نامش پیداست، در مورد زنان شاهنامه است تا مردان آن، زیرا حسین تفنگدار در جایگاه نویسنده و کارگردان با این نام‌گذاری درواقع ...

|

نقد و نظری بر نمایش «ناآرامسایشگاه» نوشته و کار محسن آزاد

تعامل موفق تخت حوضی و درام غربی
نقد و نظری بر نمایش «ناآرامسایشگاه» نوشته و کار محسن آزاد

تعامل موفق تخت حوضی و درام غربی

بهنام حبیبی: تماشاخانه سنگلج تهران، همچنان ارائه‌کننده نمایش‌های ایرانی در شیوه‌ها و گونه‌های مختلف آن است. در این روزها، اثری با نام «ناآرامسایشگاه»، به نویسندگی و کارگردانی محسن آزاد ...

|

نظرات کاربران