کارگردان و بازیگر نمایش «دنیای خیالانگیز من» تاکید کرد
بهناز مهدیخواه: کار کودک باید پر از تصویر باشد
بهناز مهدیخواه با بیان اینکه نمایش کودک باید به شدت پر از تصویر باشد گفت همیشه همه تکنیکهای نمایشی را به یک اندازه قوی و تاثیرگذار میدانم و به همین دلیل از تکتک این تکنیکها در اجرای «دنیای خیال انگیز من» استفاده کردم.
به گزارش ایران تئاتر، بهناز مهدیخواه، بازیگر، عروسکساز و عروسکگردان تئاتر فعالیت خود را با کار در حوزه تئاتر کودکان و نوجوانان آغاز کرد.
نمایشهای «نیم وجبی»، «مترسک خودت باش»، «چهار صندوق شادی» از جمله آثاری است که او در آنها در جایگاههای مختلفی همچون بازیگر و عروسکگردان نقش داشته است.
مهدیخواه پیش از این مجموعهای در شش قسمت مجزا با نام «گل باقالی» را با تکنیک خیمهشببازی برای کودکان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید و کارگردانی کرده است.
این هنرمند از ششم بهمن ماه ساعت 17 در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با نمایش «دنیای خیال انگیز من» برای گروه سنی خردسال و کودک اولین تجربه کارگردانی خود را با اجرای صحنهای و فارغ از تکنیک خیمهشببازی تجربه میکند.
«دنیای خیالانگیز من» روایتی از کودکی هنرمندی است که بر اثر یک اتفاق دنیایش رنگی میشود و به این نتیجه میرسد که رنگ دنیای آدمها با یکدیگر متفاوت است. او اکنون تبدیل شدن دنیای سیاه و سفیدش به دنیایی رنگی را با کمک عروسکها به تصویر میکشد.
مهدیخواه درباره شیوه اجرایی «دنیای خیالانگیز من» گفت: «این اثر در قالب تکنیکهای عروسکی متفاوت همچون عروسکهای انگشتی، سایه و ماریونت روایت میشود.»
او ادامه داد: «من در ابتدا تنها ایده اجرایی اثر را در ذهن داشتم. در واقع فقط میدانستم که باید یک دامن بزرگ به هشت قسمت تقسیم شود و میخواهم تا با هر بخش این دامن، قصهای را روایت کنم. به همین دلیل نیز طبق ایده و فرم اجرایی که مد نظر داشتم، داستانهایم را یکی یکی نوشتم.»
این هنرمند با بیان اینکه کار برای بچهها بسیار سختتر از کار برای بزرگسالان است، توضیح داد: «کارگردانی و تهیه نمایش برای گروه سنی کودک و نوجوان بسیار سخت است و از آنجا که من علاوه بر کارگردانی به عنوان عروسکگردان، بازیگر و صداپیشه نیز در این نمایش حضور دارم کارم کمی دشوارتر هم شده است. البته که هم به عروسکگردانی و هم بازیگری علاقه دارم و همیشه ایدهآل من پرداختن به این دو هنر در کنار هم بوده است که این بار و در این اجرا میسر شد. به همین دلیل نیز با تمام وجود برای اجرایی قدرتمند در این دو حوزه تلاش کردم.»
مهدیخواه افزود: «این نمایش سال 1398 و در زمان مدیریت امیر مشهدی عباس در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شد و دوستان زیادی برای اجرایی شدن آن با من همراه شدند. حدود چهار ماه طول کشید تا دامن را که حکم صحنه نمایش را نیز دارد با مریم غلامی بسازیم. برای ساخت دامن و سازهای که سبک باشد و قابلیت تصویری داشته باشد آزمون و خطا کردیم تا در آخر به آنچه روی صحنه میبینید، رسیدیم. آرش سلگی ریتمهای موسیقایی را که مدنظر داشتم آهنگسازی کرد و در نهایت پس از شش ماه تمرین نمایش آماده اجرا شد و برای اولین بار در بیست و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان همدان روی صحنه رفت اما متاسفانه به دلیل همهگیری ویروس کرونا از اجرای عموم باز ماند.»
این هنرمند گفت: «بعد از تجهیز سالن گلستان به پیشنهاد سعید زینالعابدینی معاون تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بالاخره بهمن ماه 1401 بعد از گذشت حدود سه سال از تولید ابتدایی کار روی صحنه رفتیم و خوشبختانه با استقبال مخاطبان روبهرو شدیم.»
مهدیخواه در پاسخ به اینکه آیا استفاده از تکنیکهای متفاوت برای پیشبرد داستان ضرورتی داشته است، گفت: «استفاده از تکنیکهای نمایشی متفاوت چیزی بود که از ابتدا به آن فکر کرده بودم. قطعا میتوانستم داستان را با یک تکنیک روایت کنم و برای مخاطبان به تصویر بکشم اما از آنجا که من یک معلم هستم و اقسام تکنیکهای نمایشی را تدریس میکنم، همه تکنیکهای نمایشی را به یک اندازه قوی و تاثیرگذار میدانم و به همین دلیل حس کردم دوست ندارم بین آنها انتخاب کنم بلکه میخواهم حتی برای لحظاتی کوتاه هم که شده است از تکتک آنها بهره ببرم. از آنجا که به تاثیرگذاری این شیوه مطمئن بودم سختی ساخت عروسکهای بیشتر و تمرکز روی عروسکگردانی را به جان خریدم و کار را طبق آنچه در ذهن داشتم به سرانجام رساندم.»
این هنرمند افزود: «استفاده از تکنیکهای متفاوت عروسکی برای روایت هر داستان باعث شد تا بچهها علاوه بر تماشای داستانهای متفاوت با تکنیکهای مختلف نیز آشنا شوند و از تماشای عروسکهای گوناگون با سایز و اشکال مختلف هیجانزده شوند.»
مهدیخواه گفت: «وقتی شما برای برای گروه سنی کودک نمایشی را آماده میکنید، برای او خاطرهسازی کردهاید و با این کار تصاویری در ذهنش حک میکنید که تا سالهای سال در ذهن او ماندگار میشود. به همین دلیل هم من به این اعتقاد دارم که کار کودک باید بهشدت پر از تصویر باشد و قطعا عروسکها ابزارهای بسیار قوی تصویرسازی برای کودکان هستند که علاوه بر خاطره خوب از لحاظ تربیتی نیز پیامهای زیادی به او ارائه میدهند.»
کارگردان نمایش «دنیای خیال انگیز من» ضمن تاکید بر روشهای غیرمستقیم تربیتی برای کودکان ادامه داد: «در روانشناسی کودک همواره به این موضوع که نباید به کودکان امر و نهی کرد و بهترین روش آموزش و تربیت آنها به صورت غیرمستقیم است، تاکید شده است. ما نیز در دنیای تئاتر غیرمستقیم به مخاطب آموزش میدهیم و حرفمان را میزنیم تا تاثیر بگیرد و به همین دلیل اجرای تئاتر برای گروه سنی خردسال، کودک و نوجوان اهمیت زیادی دارد.»
او در پاسخ به اینکه تماشای تئاتر در کودکی چه تاثیری روی ذهنیت و رفتار این گروه سنی میگذارد، گفت: «قطعا کودکی که از خردسالی پای ثابت تئاتر باشد تماشای این هنر را طی سالهای دیگر و حتی در بزرگسالی نیز ادامه خواهد داد و حتی در شرایطی که بزرگترها برنامهای برای تماشای نمایش برایش نداشته باشند، به این موضوع اعتراض خواهد کرد. تماشای نمایش تئاتر به کودکان خوراک فکری میدهد. تئاتر کمک میکند تا بچهها منفعل نباشند، استعدادهایشان شکوفا شود و با دیگران ارتباط بهتر و موثرتری برقرار کنند.»
مهدیخواه در پایان گفت: «تجربه من در برگزاری ورکشاپهای آموزشی برای کودکان نشان داده است که سادهترین عروسکهای نمایشی مثل شالی که با یک تکه نخ به عروسکی نخی تبدیل شده است نیز برای کودکان زنده است و همزاد و همبازی آنها خواهد بود؛ و با همین عروسکهای کوچک و ساده بچهها میآموزند که تمامی اشیا و موجودات دنیای اطرافشان از درخت گرفته تا گلهای قالی و سایر اشیایی که در خانه و محیط پیرامونشان هست جان دارند و میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. این موارد شاید بهظاهر بیاهمیت باشد اما در واقعیت ما از خردسالی در شکلگیری شخصیت کودکان و نوع تعاملشان با آدمها و دنیای اطرافشان تاثیر گذاشتهایم.»
گفتوگو از نگار امیری