روایتی تئاتری از یک واقعه تاریخی
پریزاد سیف: «خوشدلان» بر اساس داستانی مستند و تاریخی شکل گرفته است
پریزاد سیف کارگردان نمایش «خوشدلان» میگوید متن این نمایش که به نویسندگی سعید پورصمیمی آماده اجرا شده است، بر اساس داستانی مستند و تاریخی شکل گرفته است.
علی کیهانی: نمایش «خوشدلان» به نویسندگی سعید پورصمیمی و کارگردانی پریزاد سیف این روزها در سالن ناظرزادهکرمانی تماشاخانه ایرانشهر میزبان مخاطبان است. این نمایش طبق گفته کارگردان بر اساس یک رویداد تاریخی مستند شکل گرفته و بر اساس واقعیتها نوشته شده و درباره میرزاحسین مشرف اصفهانی، شاعر دوره صفوی است. او طبع شوخی داشته و در دربار صفوی مدتی به عنوان مباشر معاملات دیوانی و متصدی امور اصطبل دربار فعالیت کرده است. مشرف تصمیم میگیرد به تقلید از خمسه نظامی، دیوان اشعاری در پنج جلد بنویسد و...
با پریزاد سیف درباره این نمایش، اولین مواجههاش با متن، شیوه کارگردانی، تاثیر و حضور سعید پورصمیمی و دیگر بازیگران نمایشش به گفتوگو نشستیم.
بهعنوان کارگردان، چه شد که تصمیم به اجرای کاری طنز و کمدی گرفتید؟
من این متن را به معنایی که همهمان کمدی را میشناسیم، کمدی نمیبینم. متن از نظر من طنز است که بر اساس داستانی مستند و تاریخی شکل گرفته است. همانطور که در نمایش میبینید شاهد طنز تلخی هستیم که بیمعنی بودن همهچیز به چشم میآید. ما حتی در نمایش، درهم ریختگی زبان را به معنی پوچی و ابزورد میبینیم. گویی خودمان را پشت کلمات قایم میکنیم.
و چرا انتخابتان یک نمایش ایرانی شد؟
بیش از هر چیزی تم نمایش را دوست داشتم و حالا نویسندهای ایرانی این نمایش را در قالب نمایش ایرانی نوشته است. اگر متوجه شده باشید این کار بهصورت روحوضی نوشته است و حتی اِلمانهایی از سیاهبازی داریم. در دکور نمایش یک پودس داریم که جایی سکو است و جایی تبدیل به حوض میشود. یک چارچوب داریم که درهایی با اندازههای مختلف داخل آن وجود دارد و در واقع بزرگی و کوچکی درها نشاندهنده مرتبه اجتماعی آدمها از لحاظ معماری است که بهنظر من از امکانات مهم نمایش ایرانی هستند و باعث ارائه مفهوم به مخاطب هستند.
چگونه با متن سعید پورصمیمی مواجه شدید؟
خیلیها میگویند ما نمیدانستیم که آقای پورصمیمی نویسنده هم هستند و برایمان خیلی جذاب است. من بعد از استاد پورصمیمی، اولین نفری بودم که متن این نمایش را خواندم. در ابتدا متن خیلی طولانیتر از آنچه شما روی صحنه دیدید، بود. من سعی کردم بدون اینکه آسیب و خدشهای به قصه وارد شود، متن را در زمانهای مختلفی گسترش دهم.
باتوجه به اینکه اشاره کردید متن طولانی است، حالا هم مخاطب با نمایشی دوساعته روبهرو میشود؛ چرا حین اجرا آنتراکت ندادید؟
احساس من این است که آنتراکت چون اجرا را قطع میکند ممکن است مخاطب فضایی را که داخلش بوده فراموش کند. البته این نکته را هم بگویم که هنوزم در اجرا بهنظرم صحنههایی هستند که بلند است و شاید نیاز بوده از آنها کاسته شود. روزگار ما به سمتی رفته است که همه بیحوصله هستیم و دنبال مطالب کوتاه هستیم طوری که حاضر هستیم تصویر ببینیم و متن نخوانیم. حتی کتاب خواندن نیز کم شده است.
در مورد نمایش، برای مثال به من میگویند مثلا میرزافاضل دیالوگ زیاد دارد، اما بهنظر من میرزافاضل حرف اضافی نمیزند و همه حرفهایش بهجاست و با ریتم بسیار خوبی پیش میرود.
حتما به این فکر خواهم کرد که اگر دور بعد اجرا داشته باشیم، از بعضی صحنهها و دیالوگها بهصورت حسابشده بکاهم.
نسبت به متن نوشته شده، کدام صحنه نمایش حذف شده است؟
بیشترین صحنهای که در نمایش کم شده است، صحنه آخر است؛ صحنهای بر اساس رقصهای فولکلور ایرانی با طراحی بهروز پوربرجی انجام شد و با حضور همه بازیگران در این صحنه تمرین شد که به دلایلی از نمایش کم کردیم چون حس کردیم حالمان خیلی مناسب صحنههایی بهشدت شاد نیست و شاید مخاطب نتواند این صحنهها را بپذیرد. این را هم البته بگویم، بازیگران این نمایش بهقدری آماده هستند که اگر بگوییم امشب صحنه آخر را کامل اجرا کنند، این اتفاق بینقص میافتد.
چرا خود آقای پورصمیمی کارگردانی این نمایش را که خود نویسنده هستند بر عهده نگرفتند؟
آقای پورصمیمی اصولا دوست ندارند در کاری که به عنوان بازیگر حضور دارند، کارگردانی اثر را هم انجام دهند. سعی میکنند تمرکزشان را روی یک کار بگذارند. البته من در این اجرا و روزهای تمرینمان از صحبتها و ایدههای نابشان بسیار استفاده کردم ولی در نهایت ایشان دست من را برای تغییر در هرجای نمایشنامه باز گذاشتند و فقط گفتند ساختار نمایشنامه خراب نشود. شاید هم کارگردانی در این روزها برایشان سخت باشد.
سخن آخر...
اینجا خیلی دلم میخواهد از همه عوامل و بازیگران نمایش «خوشدلان» تشکر کنم که با وجود بروز وقفه در اجرای این اثر نمایشی همواره همراه من بودند. همچنین از آقای سعید خانی به عنوان یک تهیهکننده که همیشه هوای تئاتریها را دارد هم ممنونم.