نقدی بر نمایش «اتول سورون طهران الف-۱» نوشته باقر سروش و کار شهروز دلافکار
یک کمدی خلاق
رضا آشفته: نمایش «اتول سورون طهران الف-۱» که این روزها در سالن استاد ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است، یک کمدی خلاق به لحاظ اجرایی است و به لحاظ محتوایی نیز به دلایل و چرایی سرنگونی حکومتهای قاجاری میپردازد که چگونه دل به سرگرمیها و زنان حرمسرا سپرده و از مملکتداری عاجز و ناتوان شدهاند.
باقر سروش در تحریف تاریخ بر آن است تاریخچه ورود نخستین خودرو را از زمان مظفرالدینشاه به زمان ناصرالدینشاه عقب ببرد و اینگونه بستر سرگرمی با اتول را با دخالت زنان درباری در امر سیاست درهم بیامیزد و بازی قدرت را به چالش بکشاند که آرزوهای کوچک و دستیافتنی تا چه میزان مملکت را با خطرات و مخاطراتی رودررو کرده و درواقع در چنین حالتی نیز صاحبان قدرت خم به ابرو نیاورده و همچنان به عیش و نوش مدام سرگرم بوده و به رتقوفتق امور نپرداخته و چهبسا از پس آن نیز برنیامده و آن را به امان خدا ول کردهاند. باقر سروش در بستر تاریخی یا همین بزنگاه تحریفشده چالشهای بنیادینی از قدرت را به نمایش درمیآورد و ادبیات را پیشروتر از قدرت مینمایاند تا بتواند گرهگاههای اساسی را برای چپاول مملکت در نظر گیرد.
مکنونات بشری و خطاهای تعمیمپذیر
شهروز دلافکار میداندار پرهیاهویی است که انسان را در زبان اجرا با خطاهای ریزودرشت آشکار کند و چه لحن و زبانی بهتر از کمدی که هم میخنداند و هم هشدار دورودرازی است نسبت به چنین خطاهای تعمیمپذیری که در گستره زمین و زمان همچنان مکنونات بشری را به زیر پرسش برده و در آگاهسازی جوامع نقش پررنگی را نمایان ساخته است. او در مقام کارگردان بر آن است در سه پرده سببساز شگفتی تماشاگر باشد و بتواند نزدیک بهیقین یک اتفاق بزرگ را در مدار نقد ارزیابی کند. در پرده یکم، زنان کابوس شاه شدهاند و یک پرده سفید دربرگیرنده زنان و شاه، از نیامدن خودرو و یا در راه بودنش میگوید که شاه از خواب و خوراک افتاده برای آنکه به واگویههای عاشقانه در بستر یک کابوس شباهت یابد. این شیوه پردازش هم نو است و هم جذاب و هم کمدی را نمایان میسازد. دوم آنکه اتول میرسد اما شاه همه هموغمش همان میشود و درواقع جز آن نمیشود و زنان را به توطئه وامیدارد. در پرده سوم سوءقصدی انگار به جان شاه میشود و شاه زنده میماند اما عنان از کف میدهد و پیش از توطئه زنان، عمواوغلی انگار دسیسه کرده که تا خوب شدن شاه اختیاردار حکومت باشد در لباس مبدل... در اینجا همان پارچه سفید بستر نمایشهای عروسکی و سایه را فراهم میکند و این همان نکته بارزی است که یک دنیای تلفیقی را با شگفتیهای دوچندان آمیخته میسازد و کمدی خلاق را خلاقتر عرضه میکند.
بخش دیگری از خلاقیت به شیوهپردازی کمدیهای سخیف ایرانی برمیگردد که در اینجا بهراستی اسباب خنده است و در دل یک اتفاق مهم، نقد قدرت، بهدوراز سخیف شدن، همهچیز بهقاعده تهنشین شدن بستر نقد در خدمت اجرا واقع میشود. به همین سادگی خلاقیتهای فردی بر دامنه خلاقیتهای جمعی میافزاید و گاهی در بستر نقالی و انواعش تکگویههای متنوع را برای ابراز یک کمدی پرجنبوجوش به چالش درمیآورد و شاید رمز کامیابی «اتول سورون...» هم در همین بازنمایی فردیت در گستره گروهی است که هدف از برگزاری هر تئاتر پیشرویی همین قدرتنمایی افراد گروه در مدخلهای بههمپیوسته و درآمیزش با آرایههای نمایشی گوناگون باشد. چنانچه کمدی با نقالی، پردهخوانی، تعزیه، سایهبازی و خیمهشببازی درآمیخته است و تئاتری تلفیقی نمایانگر شرایط اجرایی کاملاً آوانگارد است.
یک کمدی نو از پس آشکارشدگیها
افزون بر اینها دلافکار میداند چگونه بازیگرانش را هدایت کند که همگی در این فردیت گموگور نباشند بلکه بتواند آنان را در اختیار داشته باشد که ترکیبها و تصویرهای لازم و ضروری را نیز آشکار کند و در این آشکارشدگیهاست که یک کمدی نو و خلاق به بهترین شکل ممکن با چیره شدن بر لودگیها و ترسیم خطوط برجسته خود را نمایان سازد. دراینبین بازیگران زن به نسبت آقایان کممایهترند و در فردیت با اشکالات بیانی و بدنی همراه میشوند اما بازیگران آقا در فردیت خود رشته کلام و عنان بدن گسیخته را در دست میگیرند و تکتازی میکنند و چهبسا در همراهی گروهی نسبت به غائله زنان کم میآورند و این همان بالانس ضروری است که میتوانست این مشکلها را به سود اجرا سمتوسو دهد و شاید حضور شهروز دلافکار در مرکز ثقل این اتفاقها و بازیگری نقش یکم، مانع از ارائه چنین ضرورتی به معنای حقیقیاش شده باشد اما بیان کمدی بهظاهر کمتر این قضیه را رخ مینمایاند و بهظاهر همهچیز درست و دلبرانه دارد پیش میرود.
در کل «اتول سورون طهران الف_۱» یک کمدی خلاق است که لحظات نابی را در برگرفته و میتواند فراتر از کلاس موجود ما را دچار یک چشمانداز قابلدرک کند و اینگونه لطف برپایی کمدی به معنای راستینش را بیشتر اثبات میکند و این همان نکته کارآمدی است که بسیاری بهاشتباه با اجرای کمدیهای لودگی ما را دچار سوءهاضمه درک میکنند. هر چه در صحنه کمدی لوده و سخیف کمرنگ شده باشد، لطف پایداری کمدی نیز در اذهان بالاتر خواهد رفت.