در حال بارگذاری ...
...

گفت‌وگو با کارگردان «استخوان ماهی جادویی»

احسان مجیدی: زنگ خطر آثار کودک به صدا درآمده است

گفت‌وگو با کارگردان «استخوان ماهی جادویی»

احسان مجیدی: زنگ خطر آثار کودک به صدا درآمده است

احسان مجیدی، کارگردان «استخوان ماهی جادویی» با بیان اینکه نبود زیرساخت مناسب از نظر متن و سالن اجرا برای تولید تئاتر نوجوان یکی از مشکلات اساسی این عرصه است، از به صدا درآمدن زنگ خطر برای آثار کودک گفت.  

نگار امیری: احسان مجیدی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر است و مخاطبان او را بیشتر به‌واسطه آثاری که در عرصه کودکان و نوجوان تهیه و تولید کرده است، می‌شناسند.

«شاهزاده شامپیا»، «رویای ماه»، «جادوگر درخت انجیر هندی»، «هاکلبری فین» ازجمله آثار این هنرمند در مقام کارگردان نمایش کودکان به شمار می‌رود.

او این روزها با کارگردانی نمایش «استخوان ماهی جادویی» در سالن استاد ذوالفقاری فرهنگسرای ارسباران میزبان کودکان و خانواده‌های‌شان است.

«استخوان ماهی جادویی» روایتگر زندگی سارا فرزند بزرگ پادشاه و ملکه است که هجده خواهر و برادر دارد. حقوق پادشاه کفاف مخارج زندگی را نمی‌دهد و ملکه هم بیمار است. فرشته مهربان از سارا می‌خواهد تا با استخوان ماهی‌ای که در اختیارش قرار دارد، آرزویی کند تا برآورده شود و سارا آرزو می‌کند که...

«استخوان ماهی جادویی» با این دیالوگ آغاز می‌شود که «این یک افسانه است اما با افسانه‌هایی که تاکنون دیده‌اید، خیلی فرق می‌کند.» این تفاوت در چیست؟

این نمایشنامه از بهترین آثار منوچهر اکبرلو در حوزه کودک است که به فلسفه خوشبختی اشاره دارد. متنی که به‌طور جدی با کودکان صحبت کرده و آن‌ها را در مسیرهای مختلف انتخاب قرار می‌دهد تا تصمیم بگیرند و از خود خواهند پرسید که اگر به جای شخصیت اصلی داستان بودند چه آرزویی داشتند. درواقع تفاوت متن در پرداختن به فلسفه خوشبختی و نگاه متفاوتی است که شخصیت نمایش به آن دارد. 

نمایش کودک را تا چه میزان در انتقال مفاهیم عمیقی چون خوشبختی و سایر دغدغه‌های کودکان موثر می‌دانید؟ 

به شخصه بسیار علاقه‌مند هستم تا در شیوه کارگردانی بی‌واسطه و کاملا مستقیم با کودکان حرف بزنم. من به زبان کودکانه و با توجه به دغدغه‌های آن‌ها دست به تولید نمایش زده و در آثارم درباره تمامی موضوعات جز مسائل سیاسی که آن را متناسب با روحیه و نگاه کودکان نمی‌بینم، صحبت می‌کنم. 

بچه‌ها مسائل اجتماعی را به‌درستی درک می‌کنند. در همین نمایش «استخوان ماهی جادویی» با رویکرد آموزشی به مواجهه کودکان با کم‌درآمدی خانواده می‌پردازیم و به آن‌ها آموزش می‌دهیم که قرار نیست تمامی پدران و مادران پول کلان داشته باشند. این نمایش صرفا برای کودکان تولید نشده و یک اثر خانوادگی است که  بیشتر به محتوا و قصه آن توجه شده است. 

با توجه به تجربه‌ای که در زمینه تئاتر کودک دارید، ادبیات داستانی کهن تا چه میزان در حوزه تولید آثار نمایشی برای برقراری ارتباط با این گروه سنی اثرگذار و قابل استفاده است؟ 

ما متون و افسانه‌هایی داریم که گویی زبان‌شان برای کودکان است. ادبیات مناطق فارسی زبان؛ این قدر غنی و شامل قصه‌ها و افسانه‌های متنوع است که قطعا می‌تواند دستمایه متون نمایشی برای این گروه سنی بوده و با آن‌ها ارتباط بگیرد. همچنین، به غیر از متون کهن و افسانه‌های قدیمی، آثار نویسندگان معاصر نیز در حوزه داستان و افسانه بر غنای این محتویات ارزشمند افزوده است و قطعا در زمینه تولید آثار کودک تاثیر فراوانی دارد.

و اما در میان این حجم از تولیدات تئاتر کودک، به نظرتان چرا تئاتر نوجوانان کمتر مورد توجه قرار گرفته است؟  

قطعا با روند حال حاضر، شاید تئاتر نوجوان تولیدکننده هم داشته باشد، اما مخاطب نخواهد داشت. اولین دلیل آن همین عنوان تئاتر کودک و نوجوان است که باید به تفکیک و مستقل استفاده شود. وقتی اسم کودک و نوجوان کنار هم می‌آید اولین دلیل پس‌زدگی اثر از سمت نوجوانان شکل می‌گیرد.

فقدان زیرساخت مناسب از نظر متن و سالن اجرا برای تولید تئاتر نوجوان دیگر مشکلی است که در این عرصه با آن روبه رو هستیم. ما متن مناسبی در حوزه نوجوان تولید نمی‌‍کنیم و سالن مناسبی برای آن‌ها نداریم. زمانی قرار بود تالار حافظ مختص به تئاتر برای نوجوانان باشد، اما این موضوع خیلی زود به دست فراموشی سپرده شد.

همه این موضوعات به نبود سیاست از طرف دولت برای رونق تئاتر نوجوان بازمی‌گردد. اگر سیاست درستی تدوین شود، نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان در این زمینه فعال و دلگرم می‌شوند و نوجوانان را در این دنیای عجیب و غریب تکنولوژی، مجاب به تماشای تئاتر می‌کنند. در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، بچه‌هایی که از کودکی تئاتر می‌بینند شاید 20 تا 30 درصد به‌عنوان مخاطب بزرگسال در سال‌های بعد به تماشای تئاتر بزرگسال بنشینند.

در این میان مسئله نگاه از بالا به پایین هنرمندان فعال در زمینه تئاتر بزرگسال به تئاتر کودک و نوجوان هم مشکل دیگری است. بخشی از این نگاه با توجه به کیفیت پایین آثار قابل درک است، اما باید در نظر داشت که تئاتر کودک و نوجوان در خنثی‌ترین حالت ممکن باز هم پرورش‌دهنده تئاتر بزرگسال است.

در مورد کیفیت آثار صحبت شد، کیفیتی که گاهی در زیر عناوینی چون نمایش شاد و موزیکال به‌ویژه برای کودکان پنهان شده و مخاطب به‌ این واسطه از دیگر معیارهای یک اثر نمایشی چشم می‌پوشد. خوشحال می‌‎شوم نظرتان را در این باره بدانم.

پیش از هرچیز به این نکته اشاره کنم که عنوان شاد و موزیکال این روزها ضامن فروش است و متاسفانه مخاطب این گونه پرورش پیدا کرده است. در این موضوع نمی‌خواهم همه تقصیرها را به گردن فرهنگسراها بیندازم. چراکه آثار فاخری هم در فرهنگسراها روی صحنه می‌رود اما نگرش برخی از نویسندگان و کارگردان‌‌هایی که در فرهنگسراها دست به تولید تئاتر زنده‌اند، در این زمینه بی‌تاثیر نبوده است. ما هیچ فیلتری برای تولید نمایش برای گروه سنی کودک و نوجوان نداریم و برای هر اثری مجوز هم صادر می‌کنیم، درحالی که باید از خودمان بپرسیم چرا اجازه داده می‌شود تا هر خوراکی در ذهن کودکان این سرزمین ریخته شود؟

هر فردی به‌واسطه سرهم کردن یکسری کلمات به عنوان نویسنده شناخته می‌شود بدون توجه به اهمیت این حوزه در رشد کودکان و تاثیر آن بر ناخودآگاه‌شان. بخش دیگر به کارگردان‌هایی برمی‌گردد که آموزش‌های لازم را در این زمینه ندیده‌اند و البته بدترین موضوع هم نگاه برخی از آن‌ها به تئاتر کودک به عنوان پلی برای رسیدن و پرداختن به تئاتر بزرگسال است.  

و سخن پایانی...

زنگ خطر نمایش کودک به صدا درآمده است. با احترام به تمامی استادان این عرصه متاسفانه در حال حاضر، کارهای ضعیفی روی صحنه می‌رود، در حالی که ما آدم‌های دغدغه‌مند و درجه یکی در این زمینه داریم. سایر نقاط جهان به خوبی درک کرده‌اند که تئاتر کودک و نوجوان یکی از اهرم‌های مهم سازندگی هر کشوری است.

باید به تاثیر تئاتر خوب در زمینه‌‎های آموزشی، سرگرمی و ساخت خاطرات خوب در کنار خانواده‌های‌شان توجه کرد؛ تئاتر خوب در حوزه خانواده باعث صمیمیت می‌شود؛ کودکان با تماشای نمایش می‌توانند ساعت‌ها با پدر و مادرشان صحبت کنند. تئاتر باعث رشد، فردی، خانوادگی و اجتماعی آن‌ها می‌شود.