کارگردانهای نمایشهای بزرگسال عروسکی از دغدغههایشان گفتند
نمایش بزرگسال عروسکی، نمایشی حرفهای با ابزار عروسک است
کارگردانان سه نمایش «مامان»، «دویستوهشتادمین شب سال» و «مَثلث» بر این باورند که نمایش بزرگسال عروسکی، نمایشی حرفهای با ابزار عروسک است که باید مثل دیگر آثار دیده شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد.
نگار امیری: نمایش عروسکی بزرگسال تجربهای است که سالها پیش با آثاری چون «اپرای عروسکی خیام»، «اپرای عروسکی سعدی»، «اپرای عروسکی عشق- شیخ صنعان و دختر ترسا» بهروز غریبپور و آثاری چون «زمین و چرخ» و «طوطی پر» زهرا صبری به تماشاگران معرفی شده است.
اما به هر دلیل این روند تولید آثار عروسکی برای بزرگسالان با وقفهای چندساله همراه بوده تا زمان حال که سه نمایش عروسکی بزرگسال «دویست و هشتادمین شب سال» به نویسندگی و کارگردانی مرجان پورغلامحسین، «مامان» به نویسندگی و کارگردانی الهام سلج محمودی و «مَثلِث» به نویسندگی و کارگردانی قیس یساقی در تالارهای نمایشی پایتخت روی صحنه هستند؛ آثاری که همگی محصول نوزدهمین جشنواره بینالمللی نمایشهای عروسکی تهران-مبارک به شمار میروند.
این همزمانی اجرای سه اثر نمایش عروسکی بزرگسال بهانهای شد برای گفتوگو با این سه کارگردان و بررسی دلایل کمکاری هنرمندان و فعالان عرصه عروسکی در طول سال که در ادامه میخوانید.
برای آغاز گفتوگو، کمی از روند تولید آثار نمایشی بزرگسال عروسکی برایمان بگویید.
الهام سلج محمودی: روند تولید تئاتر در کشور، پیشازاین با کمکهزینه انجام میشد اما اکنون تولید همه آثار بر پایه فروش است. با این روند، تولید برای آثار عروسکی که عروسک، بازیگر آن است و کار عروسکی نمیتواند از حضور بازیگر چهره برای تضمین فروش بهره ببرد، سختتر از آثار غیرعروسکی است. درواقع کار عروسکی آورده مادی ندارد، بنابراین ما نمیتوانیم مثل تئاتر غیرعروسکی، اثر تولید کنیم.
به همین دلیل ما برای تولید وابسته به جشنواره عروسکی هستیم. در حال حاضر شش نمایش از تولیدات جشنواره روی صحنه است که سه نمایش آن متعلق به مخاطب بزرگسال و سه نمایش ویژه مخاطب کودک است. این اجراها نشان میدهد که نمایش عروسکی قابلیت رسیدن به اجرای عموم دارد اما درصورتیکه تولید شود؛ در حال حاضر این تولیدات وابسته به جشنواره هستند.
مرجان پورغلامحسین: جشنواره تنها فضایی است که برای کسب تجربه به هنرمندان عرصه عروسکی تعلق میگیرد که متأسفانه این فرصت هم هر دو سال یکبار اتفاق میافتد و کمکهزینهای که به گروهها تعلق میگیرد حتی کفاف هزینههای ابتدایی تولید را هم نمیدهد.
در زمینه اجرای عموم لازم به یادآوری است که ما پیشازاین نیز شاهد اجراهای عموم نمایشهای عروسکی بودهایم. اجراهایی که بهواسطه نام اشخاص و میزان شناختی که از آنها وجود داشت، به این هنرمندان، سالن تعلق میگرفت. تا پیشازاین بهسختی به کار عروسکی اجرا میدادند؛ مثلاً مدیران تئاتر شهر در سالهای قبل معتقد بودند که تئاتر شهر جای نمایش عروسکی نیست.
الهام سلج محمودی: ما فارغ از عروسکی یا غیرعروسکی بودن، در حال تولید تئاتر هستیم؛ اما ابزار ما عروسک است. نگاه مدیران باید این باشد که نمایش بزرگسال عروسکی نیز یک نمایش حرفهای برای این گروه سنی است که باید مثل دیگر آثار دیده شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد. ما میخواهیم اسم کارمان نمایش بزرگسال باشد، عروسکها ابزار ما هستند.
موانعی که باعث مرزبندی بین نمایش بزرگسال به عروسکی و غیر عروسکی میشود، کداماند؟ تکلیف هنرمندانی که در زمینه عروسکی کار بزرگسال انجام میدهند، چیست؟
الهام سلج محمودی: متأسفانه ما اکنون چند مانع داریم. پیش از هر چیز، با خود جامعه عروسکی درگیر هستیم. آنها بسیاری از آثار را جزو نمایش عروسکی نمیدانند و نگاه سنتی به این موضوع دارند. دوم، با مدیران فرهنگی و هنری در این عرصه مسئله داریم و سوم، با تماشاگر درگیر هستیم.
یعنی هنرمندان فعال نمایشهای عروسکی نیز نسبت به تولید آثاری با ابزار عروسک برای بزرگسالان جبههگیری خاصی دارند؟
مرجان پورغلامحسین: متأسفانه ذهنیت هنرمندان حرفهای تئاتر نیز نسبت به واژه عروسک و اطلاق آن به نمایش سنتی است. آنها نیز تئاتر عروسکی را آثاری چون شنگولومنگول و مختص کودکان میدانند. برچسب عروسکی چسباندن به کار ما برای ما عجیب است. ما برای بزرگسال با ابزار عروسک دست به تولید میزنیم؛ پس تأکیدمان تولید نمایش است، فارغ از عروسکی یا غیرعروسکی بودن.
پس دیدگاه مخاطبان عام نمایش عروسکی چگونه است؟
الهام سلج محمودی: اجرای نمایش بزرگسال عروسکی باید آنقدر تکرار شود که در ذهن مخاطب جای خود را پیدا کند. ما نیاز به یک تقسیمبندی نمایش کودک و بزرگسال داریم. در هر یک از این نمایشها ممکن است از ابزارهای خاصی بهره گرفته شود. ضربه سنگینی به کار ما به دلیل اطلاق واژه عروسکی وارد میشود، چراکه اینقدر از این عنوان برای آثار کودک و برخی از آثار بیکیفیت استفاده شده که ذهنیتها نسبت به آن تغییر کرده است.
ما میدانیم که مردم مقصر این مرزبندی نیستند؛ اما آنها نیز حاضر نیستند ریسک کنند و به تماشای نمایشهای عروسکی بنشینند. درحالیکه نباید مرزبندی بین نمایش عروسکی و نمایش غیرعروسکی وجود داشته باشد. آثار ما جزو نمایشهای منتخب جشنواره بوده است و باز هم تکرار میکنم ایکاش اسم نمایش عروسکی از روی کارهای ما برداشته میشد.
مرجان پورغلامحسین: من بر اساس تجربه قبلی که برای اجرای نمایش «پرواز شماره 745» داشتم، برای اجرای «دویست و هشتادمین شب سال» اصرار داشتم که هیچ جا اصلاً نام نمایش عروسکی ذکر نشود، چراکه پیشازاین، بابت این مرزبندی ضربه خورده بودم.
سالی که «پرواز شماره 745» روی صحنه رفت، با چندین بنگاه تبلیغاتی تئاتری برای همراهی صحبت کردم. آنها به بهانه اینکه کار عروسکی است و بازیگر چهره ندارد، حتی حاضر به تماشای کار نشدند. این نمایش در جشنواره عروسکی و جشنواره تئاتر فجر جایزه خلاقیت گرفت. 25 اجرا در شهرهای مختلف اروپا داشت. در لیسبون و هلند جایزه گرفت ولی ما هر شب با 15 مخاطب روی صحنه رفتیم، چون کار عروسکی بود.
قیس یساقی: من با توجه به فعالیت کاری در مشهد به این نتیجه رسیده بودم که اگر به مخاطب بگوییم نمایش عروسکی، اصلاً وارد سالن نمیشود. درحالیکه همان مخاطب بدون هیچ پیشزمینه ذهنی اگر به تماشای هرکدام از این آثار بنشیند، ذهنیتش نسبت به کار عروسکی تغییر کرده و بهتر است بگویم دیگر حتی به عروسکی بودن کار فکر نمیکند، چراکه اینقدر موضوع متفاوت و بزرگسال است که درگیر عروسکها نمیشود و ثانیاً تکنیکها بهقدری متفاوت هستند که حتی شناختی نسبت به آنها ندارند.
بهعنوان هنرمندانی که در این زمینه فعالیت دارید، فکر میکنید جریانسازی برای برداشتن این مرزبندی بین آثار عروسکی و غیرعروسکی چگونه میتواند شکل بگیرد؟
الهام سلج محمودی: کار ما تولید است، اما نشان دادن، معرفی و فرهنگسازی آن باید بر عهده بخش دیگری باشد. به نظر میرسد این حمایت باید از سوی رسانهها اتفاق بیفتد. مخاطب ما مانند دیگر آثار نمایشی هستند. تماشاگران ما با دیگران متفاوت نیستند.
اکنونکه بعد از چندین سال توقف کار بزرگسال عروسکی، ما دوباره آغازگر این اجراها شدیم آن هم در زمانی که این گونه نمایشی با توجه به هزینههای بالای تولید و با وجود بلیتفروشی، باز هم بازگشت مالی چندانی ندارد، اما مسئله این است که ما باید این راه را ادامه بدهیم. جامعه نمایشگران عروسکی قصد غرضورزی ندارند، اما توانی برای کمک و فرهنگسازی ندارند.
ما الان فارغ از هر چیزی اگر قرار باشد یک جریانسازی اتفاق بیفتد باید همچنان امیدوارانه دست به تولید بزنیم. چون ما باید آنقدر وجود داشته باشیم تا تماشاگر هم به اهمیت و وجود این نوع نمایش آگاه شود.
جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران-مبارک هماکنون تنها محل و فرصت تولید و اجرای آثار عروسکی است. در صورت کنار کشیدن ما و برگزار نشدن جشنواره یا هر دلیل دیگری، چند سال بعد دوباره افرادی هستند که با این مشکل روبهرو شوند. پس بهتر است این نگاه و رویکرد به تئاتر عروسکی از هماکنون ادامهدار باشد.
به نظرتان برای خارج شدن از این روند تولید جشنوارهای چه باید کرد؟
الهام سلج محمودی: ما از سایر گونههای تئاتری چهرههایی برای تماشای آثار دعوت میکنیم. بسیاری از تماشاگران «مامان» نیز دقیقاً این موضوع را بیان میکردند که از جایی به بعد آنقدر درگیر قصه شدیم که عروسکها را نمیدیدیم. حتی اعضای جامعه هنرمند ما نیز این نوع کار را بهدرستی نمیشناسند. این دعوت از هنرمندان بیشتر برای شناخت نوع و تکنیکهای به کار گرفته شده است. اینکه بدانند این گونه نمایشی خیالمحور و مبتنی بر فانتزی است.
استقبال بخش آکادمیک و دانشجویان از آثار جدید و تکنیکهای بهروز عروسکی به چه شکل است؟
الهام سلج محمودی: متأسفانه دانشجویان ما اکنون توانایی نمایش عروسکی را نمیدانند. وقتی تولید نباشد، انعکاس و زمینهسازی هم شکل نمیگیرد. شاید هیچکس به تماشای آثار ما ننشیند اما این جریان باید مستمر باشد. ورودی نمایشهای عروسکی در دانشگاههای هنر پایتخت کم نیست، بااینحال همچنان شناخت درست و ارتباطی کارآمد و مؤثر بین آموزش و بازار کار وجود ندارد. تولید کم، نبود جشنواره و ... مشکلات این بخش است. ما اکنون باید با تخفیف 50 درصدی بلیت به دانشجویان التماس کنیم تا به تماشای کار عروسکی بنشینند. تولید کم است و این موضوع باعث میشود تعداد هنرمندان هم کم باشد.
به نظر من اقتصاد و رخوت حاکم بر دانشجویان و فاصلهای که بین تولید تئاتر و بازار کار دانشجویان وجود دارد، میتواند از دلایل عدم توجه به دانشجویان به کار محسوب شود.
مرجان پورغلامحسین: جامعه آکادمیک و دانشجویی فاصله زیادی با فضای تولید دارند و بیشتر روی مباحث نظری تکیه میکنند از طرفی جامعه منتقدان هم به نمایش عروسکی توجهی ندارند.
رابطه ما با تازهواردان این رشته کاملا از بین رفته است به حدی که برای پیدا کردن یک دانشجوی جوان برای دستیاری دچار مشکل میشویم. تمامی اعضای گروههای ما قدیمی هستند. از یک دوره، نه عروسکگردان و نه صداپیشه به فضای تصویر اضافه نشده است. ما نمیدانیم این ورودیها کجا میروند.
برای ما سؤال است که آیا دانشجویان اصلاً تمایلی به تماشای آثار دارند؟ یا چرا اصلاً تخفیف دانشجویی مورد استقبال قرار نمیگیرد؟
قیس یساقی: برخی از دانشجویان عروسکی از حضور در دیگر شاخهها محروم شدهاند و اکنون بهاجبار در این بخش قرار گرفتهاند و راحتتر در دانشگاه عروسکی پذیرفته میشوند. آنها به این خیال که نمایش عروسکی میخوانند و از این راه وارد عرصه بازیگری یا کارگردانی میشوند، این رشته را انتخاب میکنند.
از دیگرسو، افرادی که وارد این عرصه میشوند، کسی را نمیشناسند و با توجه به عدم فعالیت هنرمندان در این زمینه کار زیادی هم ندیدهاند.
درواقع یکی از دلایل مهم تولید و تولید کار خوب است.
این مشکل به بخش تبلیغات بازنمیگردد؟
قیس یساقی: آدمهایی که برای ما تبلیغ میکنند، شناختی نسبت به این گونه نمایشی ندارند. قرار نیست ما در تبلیغات کار متفاوتی کنیم. آثار ما نیز مثل یک کار غیر عروسکی و در همان ابعاد باید موردتوجه قرار بگیرد. تولید، تبلیغات، توجه به کیفیت ازجمله مواردی است که در کاهش مخاطب این نمایشها تأثیر دارد.
البته با وجودی که آثار ما برگزیده جشنواره هستند و از کیفیت لازم برخوردار هستند، مخاطبان بهمحض فهمیدن این موضوع که عروسکی است، آن را کنار میگذارند.
وضعیت تئاتر در مشهد نسبت به سایر شهرستانها بهتر است؛ اما همین شناخت نسبی نسبت به آثار عروسکی در مشهد نیست.
همانطور که پیشازاین نیز اشاره کردم، ما از ترسی که داشتیم در اجرای مشهد، نمایش را عروسکی معرفی نکردیم و مخاطبان با حضورشان متوجه تکنیک کار میشدند و با آن ارتباط برقرار میکردند. البته که کار «مثلث» بازی با اشیاست و چون ژانر خاصی برای این بخش نیست، آن را در ژانر عروسک قرار میدهند. من برای اجرای «مثلث» مدتها به دنبال ایدهای بودم که خیلی اتفاقی ایده به ذهنم رسید و سعی کردم تا سه اثر «هملت»، «مکبث» و «اتللو» را به شکل پارودی روی صحنه بریم که برای خودمان دلنشین بود و اصلاً فکر نمیکردیم مورد استقبال قرار بگیرد.
به همین دلیل هم ما تأکید داریم که اسم عروسک از عنوان آثارمان برداشته شود، چراکه مخاطب در مواجهه با اثر بیشتر درگیر پیام و محتوای آن میشود تا عروسکها.
مرجان پورغلامحسین: این روزها پر کردن سالن نمایش هنر نیست، بلکه یک شیوه تجارت و بازاریابی است.
و اما سخن آخر...
الهام سلج محمودی: اکنون تئاترهای بیشتری نسبت به سالهای قبل روی صحنه است. مارکتینگ تئاتر بیشتر از بخش هنری آن وجود دارد. ما نیاز داریم تا تئاتر شهر و سالنهای خصوصی ما را ببینند، ما هم مثل دیگر عرصههای تئاتر، در حال تولید اثر هستیم. ما تئاتر بزرگسال هستیم با ابزار عروسک.
ما بهعنوان تولیدگران محصولمان را با کیفیت تولید کردیم و از هنرمندان، مدیران و تمامی کسانی که حضور یا تصمیمشان بر این حوزه تأثیر دارد، کمک میخواهیم. امیدوارم مسئله کمکهزینه حل شود و ما بتوانیم کمی از مشکلاتمان را برطرف کنیم. در اینجا باید بگوییم که از مدیر مجموعه تئاتر شهر سپاسگزاریم که فرصت دیده شدن آثار نمایشی را به وجود آورد. این شرایط باعث شد تا استادان این حوزه کارها را ببینند. تولید یک پروژه عروسکی زمان زیادی میبرد و در حکم یک کلاس درس است.
همه ما با سنتها جنگیدهایم و اکنون نیاز داریم تا محدود و مهجور نباشیم و به همین دلیل تمامی سالنها را میخواهیم. این مسیر شروع شده است. بله این مسیر از تولید جشنواره شکل گرفته است. تمامی کارها محصول جشنواره است.
مرجان پورغلامحسین: کار عروسکی بسیار هزینهبر است. تو علاوه بر اینکه باید بازیگرت را بسازی، دو نفر بازیگردان نیز احتیاج داری و این باز هم صرف هزینه بیشتر است. کمک نه به این معنا که بلیت کارمان را بخرید، به این معنا که فرهنگی که میسازیم، ادامهدار باشد و قطع نشود و ما ناامید نشویم. کمکی برای دیده شدن تئاتر بزرگسالی که ابزار آن عروسک است.
تبلیغات لزوماً به معنای پر کردن سالن نیست. جریانساز بودن یک کار است که اهمیت دارد و ما در هر شرایطی سعی میکنیم این راه را ادامه داده و جریان تولید نمایش عروسکی برای بزرگسالان را به یک روند همیشگی تبدیل کنیم.