در حال بارگذاری ...
...

یادداشتی پیرامون ارتباط تماشاگر و گروه‌های تئاتری؛

حس مشترک توهین

یادداشتی پیرامون ارتباط تماشاگر و گروه‌های تئاتری؛

حس مشترک توهین

حسین سینجلی: تصور کنید بعد از مدت‌ها بازیگر مورد علاقه‌تان در یک نمایشنامه معروف قرار است بازی کند و شما هم تصمیم گرفته‌اید برای تماشای آن نمایش به سالن تئاتر بروید. در این شرایط اگر بدون هیچ توضیحی نمایش با تاخیر زیاد شروع ‌بشود، به عنوان تماشاگر حس می‌کنید به نوعی به شما توهین شده. این دقیقا شبیه همان حسی است که گروه‌های تئاتری پیدا می‌کنند وقتی شما به عنوان مخاطب در زمانِ مُقرر به سالن نمی‌رسید؛ «حس مشترک توهین».

حالا اما این روزها وضعیت نظم و دیسیپلین اجراها (بخصوص در سالن های خصوصی) به سطحی رسیده که نه تنها نمایش با پنجاه دقیقه تاخیر شروع ‌شده که پنجاه دقیقه بعد از شروع اجرا، تازه تعدادی زیادی از تماشاگران دارند آرام آرام خودشان را به سالن می‌رسانند!

از این‌که بگذریم اما به نظر می‌آید تئاتری‌ها هم مانند هنرمندان سایر شاخه‌های هنری نیاز دارند هر از گاهی به اولین دروسی که در تئاتر راجع به ضرورت  نظم و انضباط خوانده‌اند، رجوع کنند. شاید از یادشان رفته استانیسلاوسکی چقدر بر اهمیت نظم و انضباط در تئاتر تأکید کرده است. او معتقد بود که نظم و انضباط برای بازیگران و تمامی اعضای گروه تئاتر ضروری است تا بتوانند به بهترین شکل وظیفه خود را اجرا کنند. به عبارتی نظم و انضباط در تئاتر علاوه بر اینکه کمک‌کننده‌‌ تک‌تک اعضاء گروه در انجام وظایف‌شان است بلکه بهبود کیفیت اجرا نتیجه منطقی آن است چراکه تنها با دیسیپلین در تئاتر می‌توان از همه عناصر در تاثیرگذاری بر مخاطب به بهترین شکل و با بیشترین بازدهی بهره برد.

البته ذکر این نکته هم ضرورت دارد که اجرای تئاتر بدون تأخیر نیازمند یک تعامل دو سویه از سمت تماشاگران و هنرمندان تئاتر با یکدیگر است. اما در این بین کفه‌ مسئولیت به سمت گروه‌های تئاتری سنگین‌تر است و اهالی تئاتر نباید فراموش کنند؛ احترام به زمانِ مخاطبان نشان‌دهنده حرفه‌ای بودن گروه اجرایی است و بی‌نظمی در اجرا علاوه بر اینکه می‌تواند باعث نارضایتی و کاهش اعتماد مخاطبان شود، قطعا بر کیفیت اجرا نیز تأثیر منفی می‌گذارد.

در همین راستا، نباید فراموش کرد که بعضا بواسطه چند اجرایی بودن بعضی از نمایش‌ها، سالن اجرا در زمان مشخص به گروه اجرایی تحویل داده نمی‌شود و همین امر نیز در ایجاد بی‌نظمی در اجراها تاثیر زیادی دارد.

مخلص کلام؛ وجود نظم و دیسپلین برای تئاتر حکم هوا برای آدمی را دارد. ممکن است بتوان در هوای آلوده تنفس کرد اما نتیجه زیستن در هوای آلوده قطعا سرانجام امیدوارکننده‌ای را نوید نمی‌دهد.

و نهایتا اینکه اجرای به‌ موقع یک تئاتر، نشان‌دهنده تعهد و احترام به هنر تئاتر است که می‌تواند تجربه‌ای فراموش نشدنی را برای دوستداران تئاتر فراهم کند.