محمدحسین ناصربخت:
تاسیس پژوهشکده تعزیه و شبیهخوانی لازمه حفظ این میراث ملی است

محمدحسین ناصربخت بر لزوم تشکیل محل دائمی اجرا برای تعزیه و شبیهخوانی و توجه بیشتر بر نسخ غریب شبیهخوانی تاکید کرد.
به گزارش ایرانتئاتر، محمدحسین ناصربخت، مدرس و پژوهشگر نمایشهای آیینی سنتی درباره جایگاه هنر شبیهخوانی در جامعه امروز، تاثیر آن و چگونگی بهرهمندی از این هنر در تلفیق با شیوههای مدرن اجرا برای رسیدن به یک جریان تئاتری توضیح داد.
این پژوهشگر نمایشهایی آیینی و سنتی در پاسخ به جایگاه تعزیه به ویژه از بعد تاثیرگذاری اجتماعی این هنر در جامعه امروز گفت: طبیعی است که با ورود مدرنیسم و اشکال گوناگون هنرهای نمایشی متاثر از آن که هماهنگی بیشتری با تجربیات زیستی نوین دارند، دیگر نمیتوان انتظار داشت که مجالس شبیهخوانی همان نقش و تاثیر یکتای خود در جامعه تماما سنتی گذشته را داشته باشند؛ لیکن از آنجایی که ما همچنان جامعهای در حال گذار از سنت به مدرنیته به شمار میآییم و ضمنا از آنجایی که یکی از ویژگیهای هنر پسامدرن رجوع دوباره و آگاهانه به سنتهاست، شبیهخوانی میتواند در هر دو زمینه کارآیی داشته باشد، بر مخاطبان متنوع معاصر ایرانی تاثیر بگذارد و پاسخگوی برخی از انتظاراتشان باشد، البته با تدارکی جدیتر در حوزه اندیشه و اجرا؛ زیرا آنچه ما امروزه با آن روبرو هستیم تعزیههای آیینی دوران نزول و ممنوعیت هستند که بسیاری از منابع و ظرفیتهای خود را، به سبب گسست نسلی، از دست دادهاند و از دوران تعزیه در تکیه دولت فاصله بسیار زیادی دارند، فاصلهای که باید با استفاده از میراث موجود ترمیم شود. کاری که مثلا هندیها به همت آکادمیهای خود در بازسازی بهاراتا ناتیام و چهاو انجام دادند.
او ادامه داد: همچنین باید به این نکته نیز توجه داشت که مخاطبان امروز با توجه به گسترش آموزش و پرورش و دسترسی بیشتر به اطلاعات درمورد آنچه به ایشان عرضه میشود شکاکتر و سختگیرتر از گذشتگان خود هستند بنابراین نمیتوان با ارائه تحلیلهایی سطحی در مجالسی سخیف، به سادگی و با سهل انگاری در اجرا، ایشان را راضی کرد و اینجاست که حضور پژوهشگران یاریگر مجریان خواهد بود.
ناصربخت با اشاره به سابقه پژوهش درباره تعزیه و تعزیهخوانهای صاحبنام به عنوان منبعی برای معرفی این هنر و هنرمندانش به نسل جدید گفت: در پی نهضتی که از دهه چهل به بعد در زمینه توجه به میراث کهن نمایشی به همت استادی چون علی نصیریان و بهرام بیضایی آغاز شده بود و همچنین همزمان با جریانی بینالمللی که برای ایجاد تحولی بنیادین در هنر، بازگشت به سنتهای پیشین را توصیه میکرد، محققان علاقهمند به این حوزه در ایران نیز پژوهش در زمینه نمایشهای سنتی و آیینی و مخصوصا تعزیه را که شناختهشدهترین این نمایشها بود و به سبب وجود متون مکتوب امکان جستوجوی بیشتر را فراهم میآورد، آغاز کردند؛ تلاشی که به ویژه از دهه شصت به بعد با گسترش مجامع و دانشکدههای تئاتری و رشد نیروی انسانی، شدت بیشتری یافت.
او ادامه داد: امروز هر چند هنوز نهادی که به طور مستمر به این فعالیت بپردازد، وجود ندارد و همچنان همت فردی افراد است که آن را به پیش می برد، اما متون پژوهشی تولید شده در این حوزه در قالب کتب، مقالات، پایاننامهها و رسالات دانشگاهی نسبت به سالهای آغازین شروع این نهضت از نظر کمی و کیفی رشدی چشمگیر داشتهاند و هرچند چنانکه اشاره شد به سبب عدم وجود پژوهشکده و تشکیلاتی متمرکز و آرشیوی منسجم، پژوهش در این عرصه از تکرار و دوباره کاری رنج میبرد لیکن در میان این آثار میتوان متون معتبر بسیاری یافت که به جنبههای گوناگون این نمایش آئینی پرداختهاند.
ناصربخت تاکید کرد: تعداد بسیاری از مجالس به همت محققان انتشار یافتهاند که مواد مناسبی را برای تحقیق در اختیار علاقهمندان قرار میدهند. البته لازم به ذکر است که بیشترین مطالعات انجام شده در حوزه متون وادبیات تعزیه بوده است و در زمینه مطالعات اجرایی، به سبب ضرباتی که این هنر آیینی در سالهای ممنوعیت و گسست نسلی ناگزیر با آن مواجه بود، شیوه سنتی تربیت شبیهخوانان به صورت استاد و شاگردی که موجب از دست رفتن تجارب استادان پیشکسوت به مرور زمان شده است و همچنین عدم وجود مکان دائمی، ثابت و مناسب اجراهای تعزیه که همواره در دسترس پژوهشگران باشد، مشکلات فراوانی وجود دارد که هر روز تاخیر در برطرف نمودن آنها بر عمق فاجعه میافزاید.
این پژوهشگر در پاسخ به اینکه برای تبدیل شدن روند تلفیق شیوههای مدرن با هنرهای آیینی سنتی برای رسیدن به یک جریان تئاتری چه باید کرد، توضیح داد: در صورت تاسیس مکان دائمی اجرا، بنیاد و پژوهشکده شبیهخوانی و تشکیل گروههای نمونه اجرا به شیوه سنتی و آموزشکده شبیهخوانی، برای حفظ این میراث ملی، مطمئنا مواد لازم برای بدعت و نوآوری در اختیار هنرمندان قرار خواهد گرفت و به شکلی طبیعی این روند طی خواهد شد. ضمن اینکه در کنار تلاش برای حفظ و احیاء، میتوان تلاشهایی نوآورانه از این قبیل را نیز با توجه به پژوهشها و امکانات اجرایی متمرکز این مرکز مورد حمایت قرار داد. این راهی است که تمامی کشورهای دارای گنجینههایی از این قبیل رفتهاند. تجربههای هند، چین، ژاپن، اندونزی، ایتالیا و.... پیش روی ماست.
ناصربخت ایجاد مکانهای دائمی اجرا به شکل تکیههای تعزیه، تاسیس بنیاد و پژوهشکده شبیهخوانی، آموزشکده شبیهخوانی با بهره بردن از استادان پیشکسوت و پژوهشگران شبیهخوانی، تاسیس و حمایت از گروههای نمونه شبیهخوانی را اقدامات حمایتی دولت برای حفظ این میراث ناملموس هنری دانست و گفت: حمایت مردمی تنها به اجرای مجالس آیینی شبیهخوانی اختصاص می یابد در حالی که مجالس غریب شبیهخوانی بسیار بیش از اینهاست. ضمن اینکه گاه بانیان ناآشنای با اصول این نمایش و ذوق عوامانه آنها باعث شده تا آسیبهای جدی در حوزه بهره بردن از تکنولوژی نوری و صوتی، موسیقی (با تقلید از موسیقی عوام پسند روز)، قراردادهای نمایشی (با تاثیر گرفتن از تئاترها، سریال ها و فیلم های تاریخی) براین نمایش وارد آید و قطعا لازم است که به این هنر بیش از پیش توجه شود.
گفتوگو: نگار امیری