گفتوگوی ایران تئاتر با کامران شهلایی کارگردان نمایش «آدمها، قصهها ، آوازها»
تجربۀ نمایش کافهای را به بزرگداشتی برای رسول نجفیان گره زدم
ایران تئاتر:کامران شهلایی کارگردان نمایش «آدمها، قصه ها ، آوازها» گفت: دوست داشتم خاطره بازیهای رسول نجفیان در چهار دهه فعالیت مستمرش را در عرصه ادبیات ، ترانه سرایی و بازیگری در سینما، تئاتر و تلویزیون را با مخاطب به اشتراک بگذارم. این نمایش در حقیقت یک جور بزرگداشت برای نجفیان هم محسوب میشود.
دیدن نمایش «آدمها،قصهها، آوازها» برای مخاطبانی که از سنین میانسالی عبور کردهاند پر از نوستالژی خوشایند آن دوران و شنیدن خاطرات جذاب از شخصیتهایی چون زنده یاد حسین پناهی، علی نصیریان، مسعود کیمیایی ، فرهاد مهران و خیلیهای دیگر از زبان رسول نجفیان است. کامران شهلایی نویسنده و کارگردان فعال تئاتر که این روزها بیشتر آثار نوشتاریش در سالنهای نمایشی پایتخت در حال اجرا است. شهلایی در نمایش کافهای «آدمها،قصهها، آوازها» به نوعی به ساختار مستند که جزو علایق او در تئاتر است میپردازد. «آدمها، قصه ها، آوازها» با نقشآفرینی رسول نجفیان در قالب دور تازه اجرای نمایشهای محیطی مجموعه تئاتر شهر تیرو مرداد ماه با مدت زمان 70 دقیقه در کافه تریای اصلی میزبان مخاطبان است؛ نمایشی مستند و موزیکال بر اساس خاطرات نوستالژیک و ترانههای رسول نجفیان که بسیاری از آنها برای اولین بار توسط او اجرا خواهد شد و تا به حال شنیده نشده است. این نمایش بر اساس فهرستی(منو) که امکان انتخاب به تماشاگر میدهد، هر شب به گونهای متفاوت با شب قبل اجرا می شود. با کامران شهلایی درباره اجرای این نمایش گفت وگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
در سال های اخیر اغلب آثاری که توسط شما در صحنه کارگردانی شده در سالنهای نمایشی بوده است. چطور شد در نمایش «آدمها، قصه ها ، آوازها» به سراغ اجرای کافهای رفتید؟
اصولاً به نمایشهایی که خارج از سالن و در مکانهای مختلف مثل کافه اجرا میشود علاقه زیادی دارم. در گذشته هم دوبار نمایشهای کافهای را روی صحنه برده بودم که مورد توجه مخاطبان هم قرار گرفت. در تمرینهای نمایش «دوران خوش بازنشستگی» که در خانه هنرمندان و تماشاخانه استاد انتظامی روی صحنه رفت، بعد از اعلام تایم استراحت با رسول نجفیان درباره خاطرات ، اشعار و آوازهایش صحبت میکردیم و از این گفتوگوها حس خوبی پیدا میکردم ؛ طوری که علاقه پیدا کردم در قالب اجرای یک نمایش این حس خوب را با دیگران تئاتر به اشتراک بگذارم. رسول نجفیان بیش از چهار دهه است که در عرصه ادبیات ، شعر ، آهنگ ، ترانهسرایی و بازیگری در سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت میکند و هنرمندی چند وجهی به حساب می آید. شاهنامهخوانی و خیامخوانیهای او مثال زدنی است و به نظرم آمد که استفاده از هنرهای مختلفش در قالب یک نمایش تک نفره کافهای برای مخاطب هم جذابیت فراوانی خواهد داشت.
رسول نجفیان جزو هنرمندان محجوب و فرهیخته است که بسیار کمتر از تواناییهایش قدر دیده است.
بله، همینطور است و این نمایش در حکم بزرگداشت رسول نجفیان هم محسوب میشود.
نمایشهای کافهای چه ویژگیهای متفاوتی در مقایسه با اجراهای صحنه ای دارند؟
مهمترین نکته این است که منِ کارگردان در اجرای نمایش کافه ای استرس کمتری تحمل می کنم و حال بهتری هم دارم.
در نمایشهای کافه ای معمولاً مرز میان بازیگر و تماشاگر به حداقل ممکن میرسد و در این نمایش هم این تماشاگر است که از رسول نجفیان می خواهد تصنیف های محبوبش را برایش اجرا کند.
اطلاعی ندارم که در گذشته تئاتر کافهای به سبک و سلایق مستندگونه اجرا شده باشد یا نه. به نظرم نمایش ما در این زمینه گامهای جدیدی برداشته است . نمایش ما منوی متنوع و جذابی متشکل از آوازها و قطعاتی نظیر «وقتی که بارون می گیره» ، «شب های گلوبندک»، «رسم زمونه» ، «توتو خانم قشنگم»، «دوبیتی خوانی» و «خیام خوانی» را در اختیار مخاطب قرار میدهد.
تفاوتهایی که در هر شب از اجرای نمایش وجود دارد تا چه اندازه است؟
تفاوت هایی وجود دارد وفرمتهایی را تغییر دادهایم. در این نمایش به تماشاگر اجازه میدهیم که درخواستش را صریح و بیواسطه بیان کند. دیشب خانمی از رسول نجفیان درخواست آوازی را داشت که در منوی ما وجود نداشت و رسول نجفیان آن را اجرا کرد .حتی در طول اجرا اگر تماشاگری درخواست کند که جایش را تغییر بدهد این امکان را فراهم میکنیم و جای بهتری در اختیارش قرار می دهیم. حتی تماشاگر این فرصت را دارد که با آوازهای رسول نجفیان همخوانی کند.
در یکی از شبها که اجرا را دیدم دختر جوانی احساساتی شد. درباره پیش زمینهای که رسول نجفیان درباره آوازهایش با شما در میان گذاشته حرف زدید. اما به عنوان کارگردان این طور واکنشهای از قبل تعریف نشده را چگونه مدیریت میکنید؟
به هر حال این نوع اتفاقات غیر قابل پیشبینی است و تلاش می کنم آن را مدیریت کنم. در مورد مثالی که زدید از دستیارم درخواست کردم که پهلوی آن فرد برود و او را آرام کند و دلداریش بدهد.
آیا برای اجرای این نمایش از الگوی مشخصی هم پیروی کردید؟
به هر حال من از اجراهای کافهای که قبلا در ایران اجرا شده بود تاثیراتی گرفتم. معمولاً در تعطیلات عید که به کرمانشاه می روم نمایش کافهای با دوبازیگر به نام ابراهیم مرادی و پویا بازرگان روی صحنه میبرم و بازیگرانم تخصص بسیار خوبی در این ژانر تئاتری دارند و به همین دلیل مردم کرمنشاه خیلی خوب از کار استقبال می کنند. این رسم تقریباً همه سالهام است که در تعطیلات سال نو نمایش کافهای روی صحنه ببرم و به طور حتم این تجربیات را در تئاتر کافهای ادامه خواهم داد.
شیوه برنامهریزی و هماهنگی هر شب اجرا با رسول نجفیان در باره فرمت کار به چه نحوی است؟
در تمرینها همه کارها انجام شده و معمولا رسول نجفیان چند دقیقهای قبل از شروع اجرا به کافیشاپ تئاتر شهر میآید و کارش را شروع میکند . البته برای اجرای این نمایش چهار – پنج ماهی با رسول نجفیان کار کردیم. او در این جلسات هر بار خاطرات و اشعار جدیدی را مطرح میکرد و به این ترتیب مجبور می شدم در منویی که در شروع نمایش در اختیار مخاطب قرار میدهیم تغییراتی بدهم و بهترینها را انتخاب کنم.
در برخی از لحظات نمایش به رسول نجفیان تاکید میکنید که فلان خاطره مثل قضیه معاشرت رسول نجفیان با دکتر اسکویی را برای مخاطب روایت کند. دلیل این تاکیدها چیست؟
به هر حال یک بخش قضیه این است که من به عنوان کارگردان در این اثر حضور دارم و به هر حال شرایط هر شب اجرا مختصات خاص خودش را دارد و بر اساس آن کارم را طراحی می کنم. علت دیگر تاکید زیادم روی اسکویی به خاطر اثرگذاری ایشان در تئاتر ما و تربیت شاگردان بسیار در چند دهه دوران فعالیت او است .شب قبل هم اصلا از رسول نجفیان نخواستم که قضیه اسکویی را روایت کند و با نجفیان هماهنگ کردم که در اجرای میان هفته بخشی از خاطرات کودکیش را در دهه سی و چهل روایت کند .
گفت وگو از احمد محمد اسماعیلی